توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Thursday, 2 May , 2024
امروز : پنج شنبه, ۱۳ اردیبهشت , ۱۴۰۳ - 24 شوال 1445
شناسه خبر : 23021
  پرینتخانه » پیشنهاد سردبیر, فرهنگی, یادداشت تاریخ انتشار : ۰۲ فروردین ۱۴۰۳ - ۲۲:۳۶ | | ارسال توسط :

نوروز پیوند عقل و عشق

نوروز پیوند عقل و عشق
به یاد می‌آوریم گذشته را و جشن نوروز را که همواره با شادی و شعف و آیین‌هایی دل‌نواز همراه بوده‌است.

در آغازین روزهای نوشدن زمین و پوشیدن رخت سبز طبیعت که همواره با نشاط، امید و جریانِ مداوم زندگی همراه است.
این شادی، نیرو و انگیره‌گرفتن از نوروز و جلوه‌های زیبای آن پایه و زیربنای نوع‌دوستی و دگرخواهی است.
حال و هوایی زیبا در نگاه باورمندان به این جشن کهن پدید می‌آورد و رهاورد آن دوستی و نیک‌خواهی توام با رفتن به سوی فرداهای بهتر است. این امور هرگز در بستر واقعی زندگی شکل نخواهد گرفت که اوضاع و احوال مناسب و حداقلی بر سبد خانوار و معیشت و زندگی مردم حاکم باشد تا مردمان این سرزمین اساطیری با شادلی و مهر کنار سفره نوروزی گرد هم آییم و دید و بازدید کنیم و عزم سفر نماییم و زیبایی‌ها و رنگارنگی این آب و خاک را به نظاره بنشینیم.
ولی آیا انجام این امور در این شرایط و اوضاع اقتصادی و تورم افسارگسیخته که بسیاری از مردمان این سرزمین را دل مرده و ناامید از فرداها کرده‌است امکان‌پذیر است؟ انجام آن وجود دارد؟
نوروز رابطه‌ی کاملاً دیالکتیک با حال خوش مردم و نشستن لبخند رضایت از زندگی دارد. نفس خود عید و آمدن بهار در گذشته سرمستی و حال و هوایی دیگر در روح و روان مای ایرانی شکل می‌داد و با ذوق و دلی گیرا آمدن بهاران را به نظاره می‌نشست. آنان که با این فرهنگ و آیین هم‌دل نبودند با افکار مسموم خود بغض و کینه از تاریخ و فرهنگ بالنده‌ي این سرزمین را به ریخت‌های گوناگون نشان داده‌اند.
ولی جوهره‌ی ناب وجودی این فرهنگ و تمدن آن‌قدر پویا و قوی بوده و در دل مردمان این سرزمین جاری بوده‌است که کج‌اندیشان هرگز قادر نبوده‌اند به این آیین و جشن اهورایی تعدی داشته باشند. نوروز آن‌قدر در درون خود مملو از زایش و نوزایی است که هیچ قدرت و نیرویی قادر نیست آن را از حیات و زندگی مردمان این سرزمین دور نماید. همه هستی نغمه‌خوان و نویددهنده‌ی شکوفه و زایندگی است. جنب و جوشش مردم آغازی نو و طراوت انگیز بر تن و جان روح بخش مردمان اهورایی این سرزمین است. تلاقی زیبای ناب این فرهنگ غنی و کهن پیوند عقل و عشق در چرخش روزگار است. نوروز، این عید باستانی پیمانه‌ی سرمستی و سرخوشی در نزد باورمندان آن به‌وجود آورده تا جان‌ها را آن‌چنان جلا دهد و خرد در پرتو این آیین مهر و انسان دوستی نو و تازه شود.
پیش از رفتن و گام نهادن و به‌جا آوردن رسم این آیین باستانی در خانه‌تکانی، مردمان فرهنگ‌دوست این سرزمین خانه‌ی دل خود را از پلیدی و پلشتی و هر آن‌چه که رذالت درون است، پاک و پیراسته می‌کنند تا هیچ جای خانه‌ی دل آنان نازیبا و زشت جلوه ننماید.
در بزم چهارشنبه سوری خانه‌ی دل‌شان را آن‌چنان خانه‌تکانی می‌کنند تا کینه‌ها و رشک‌ها را به باد و نسیم بهاران بسپارند و شعله‌های سرخ آتش رقص‌کنان و موج‌آفرین هر آن‌چه که در سیمای وجودمان نازیبا جلوه می‌کند با گرمی و روشنایی خویش نیست و نابود نمایند.
بدین‌سان، شادی و مهر به‌سان شعله‌های رخشان آتش بر هر کوی و برزن سرک می‌کشد و این نوید را می‌دهد که آدمی و طبیعت هم‌سو و هم‌خانه شده‌اند و این پیام و پندار پر مهر و پایدار آتش در گوش همگان زمزمه می‌شود که سرخی و روشنایی بر جهل و تاریکی غلبه می‌باید.
در این جشن و پای‌کوبی هیچ‌کس جایگاه ویژه‌ای ندارد. در این جشن پر مهر و انسانی نخست پادشاه از تخت کیانی فرو می‌آید تا هرکسی که حقوش به تاراج رفته و یا مورد ستم قرار گرفته رسیدگی شود و آن‌جاست که عدالت و دادگری نمایان و جلوه‌گر می‌شود.
اگر به تعمق و بررسی در سفره‌ی هفت‌سین و چگونگی رازهای نهفته و پیام جاویدان در آن نگریسته شود آنگاه در خواهیم یافت که این فرهنگ والا و ارزشمند چقدر در اوج و نیک‌خواهی است که هر سین آن خود پیامی سترگ و والا را در خود نهفته دارد و نشان می‌دهد که این فرهنگ چقدر پویایی و روند‌گی دارد.
زمان می‌گذرد و ما را از گذشته رها می‌سازد و به آینده پیوند می‌دهد و آنان که با این جشن اهوارایی هم‌دل و همراه نیستند این اندیشه را ندارند که جشنی که در آن خیر و خوبی با خشونت و خودکامگی مبارزه می‌کند چه پیوندی عمیق با تاریخ و هویت این سرزمین دارد!
نوروز جشن پیوند همه‌ی پیکرهای طبیعت با یک‌دیگر از یک‌سو و دل‌بستگی انسان به این مظاهر انسان‌ساز است. کدام اکسیر همانند مهر و عشق ما را به یک‌دیگر نزدیک می‌سازد؟ این پیام نوروز باستانی است که جهان نو می‌شود تو نیز دورن و برون را نو گردان اما به یاد داشته باش که تهی‌دستان و بینوایان هم باید نو بپوشند و نخست باید تن‌پوش دیگران نو باشد سپس به تن‌پوش خود پرداز.
از صدای سخن عشق ندیدم خوش‌تر /یادگاری که در این گنبد دوار بماند
بهار؛ فصل زایش و زایندگی است. انسان از مادر خود، طبیعت، می‌آموزد که بدون هیچ چشم‌داشتی مهر بورزد که به صد چیز می‌ارزد. نوروز بزم برپایی خرد و پاسداری پاکی و پارسایی است. نوروز به ما می‌آموزد پالایش درون را از پلیدی‌ها سرلوحه‌ی خویش قرار دهیم تا مهرورزی، شادی و خرسندی در رگ همه‌ی انسان‌ها ساری و جاری شود.
نوروز ستایش هور و زایش عشق و شور برای همه‌ی انسان‌هاست و در سایه‌سار آن است که می‌توان جلوه‌های فرهنگ رواداری و نوع‌دوستی را عمق بخشید وتا فراخنای جان این آیین اهورایی را پاس داشت و در راه اعتلا و بالندگی آن کوشا و جسور بود.

نوروز بر همگان به‌ویژه همه‌ی لرستانی‌های عزیز و آنان‌که در راه اعتلا و نام بزرگ لرستان عزیز کوشا و فعال هستند مبارک و شاد باد!

نویسنده : محسن رستمی | سرچشمه : سیمره‌ی شماره‌ی 714(چهارشنبه 23 اسفند 1402)
برچسب ها
, ,
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.