امروز : یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳ - 27 شوال 1445
منشیسالاری، پشت دیوار بلند پزشکان
پزشک و منشیسالاری قصهی تلخ و پرتکراری است که گویی پایانی ندارد و حتا روز به روز به سختیهای پر پیچ و خم آن افزوده میشود، مطب در طبقهی زیرزمین با پلههایی به اندازهی۲ طبقه واقع شده است، خانمهای باردار به سختی و نفسنفس زنان پلهها را در کندترین حالت ممکن طی میکنند و بدتر از آنان سالمندانی هستند که مجبورند برای سونوگرافی یا رادیولوژی به این زیرزمین بیایند.
اما این تازه آغاز ماجراست، بیماران پس از آن که پلههای نفسگیر را طی میکنند، خود را باید به پشت پیشخوان منشی برسانند که به هنگام پذیرش تعلل و درنگی در توان راه انداختن آن همه بیمار را به خود راه نمیدهد و در بازه زمانی نصف روز ۶۰ بیمار پذیرش میکند در فضایی محدود که جا برای نشستن هم نیست.
وقتی بیماران سرگردان اطرافش حلقه زدهاند او تنها یک کلمه را تکرار میکند، «بنشینید» در حالیکه در ازدحام دید این را هم ندارد که ببیند از اساس جایی برای نشستن وجود ندارد، لاجرم ناشیانه و غیرحرفهای برای رهایی خود، آنها را که بر بالای سرش هجوم آوردهاند، راه میاندازد.
در همین وقت آمدن دوستی قدیمی با جعبهای شیرینی به دست و هدایت آن از بالای جمعیت بر دستان منشی، کفایت میکند تا خشم بیماران به کلام و گفتارشان سرایت کند و از آن میان تنها جیغ و فریادهای نامفهوم منشی از بالای همان پلههای برزخی به گوش میرسد که با صدای جیغ مانندی خطاب به بیماران میگوید، فکر کنید، نانوایی است و باید در صف منتظر بمانید.
دیوار بلندی که پزشکان و منشیهای پر تشریفاتتر بین خود و مردم کشیدهاند گویی تمامی ندارد، پس از آنچه روایت شد، خوان ورود به اتاق پزشک در پیش است، اتاقی کوچک بدون کمترین وسایل بهداشتی مثل پد بهداشتی روی تخت معاینه که حتا اگر یک بیمار برای خود پد شخصی از داروخانه گرفته باشد همان دستیاران پزشک در داخل اتاق که تعدادشان گاه به سه نفر هم میرسد گویی آن را نوعی توهین به خود میدانند و بیمار را مجبور میکنند بعد از استفاده آن را در سطل زباله داخل اتاق نیندازد و یا با خود ببرد، رفتاری که هیچ توجیهی برای آن نمیتوان تصور کرد.
اما ماجرای حساب کردن نقدی و کارت به کارت هم خوان دیگر این ماجرا است، همان بیمار سالمندی که پس از فرود از آن پلهها نیمساعتی زمان لازم دارد تا نفسش بازگردد باید همان مسیر آمده را برگردد تا خودش را به یک خودپرداز برساند و برای دکتر هزینه را انتقال دهد.
گاه ممکن است، لطف منشی شامل حال کسی شود و بگوید نصف نقد پرداخت کن و نصف دیگر را هم کارت بکش آنهم نه در دستگاه کارتخوان داخل مطب بلکه یا با گوشی که در آن زیرزمینها معمولاً اینترنت روبهراهی موجود نیست و امان از صفرهای ریال و تومان که در این جا خود غصه دیگری است برای برخی بیماران سالمند و پولی که به خاطر اشتباه در شمارش صفرها رفته هر چند باز میگردد اما نه به آن سادگی که دستت میخورد صفری بیشتر میزنی، آنهم دوندگیهای خاص خود را دارد، مرد میانسالی به جای پرداخت ۶۵۰ هزار تومان ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان پرداخت کرده و همان جا بالای سر منشی مانده تا سری که هیچ گاه خلوت نمیشود، خلوت شود و تکلیف او را روشن کند.
حکایت بیمار، پزشک و منشی تمامی که ندارد هیچ! روز به روز هم بر پیچیدگی و سختیهای آن افزوده میشود، در همین ازدحام البته پزشک حواسش به تلفن هست و مهربانانه به منشی یادآوری میکند تلفن را چرا قطع کردهای؟! برخی برای گرفتن نوبت تماس میگیرند.
بعد از مراجعه بیمار تابلویی بزرگ بر در و دیوار مطب نصب شده که بر روی آن نوشته شده نوبتها بین سه تا چند ساعت تقریبی هستند، یعنی هر شخص برای گرفتن یک رادیولوژی و عکس و سونوگرافی باید یک صبح تا عصر را زمان صرف کند، آنهم نه زمانی در آرامش و انضباط و برنامه ریزی شده بلکه در هیاهو و ازدحام و پشت سر گذاشتن هفتخوانهایی که هیچ تضمینی به اینکه به تعدادشان وفادار باشند نیست و هر لحظه ممکن است با قطعی یا کندی اینترنت دردسرهایت بیشتر شود.
مردمی بیپناه که هرچند در هزینه کردن کم نمیگذارند اما این هزینه کردن هیچگاه به معنای رفاه و آسایشآنها نیست و ابتداییترین حقوق آنها رعایت نمیشود، آنچه روایت شد تنها یکی از هزاران مشاهداتی است که هر کدام از ما با هر بار رفتن به مطب پزشکها با آن مواجه می شویم و انصاف باید داد حتا صبورترین و خویشتندارترین افراد گاه تاب و تحمل برخی رفتارها را ندارند و چه بسا با خشم و عصبانیتی انباشت شده بعد از هر بار مراجعه به این مطبها به خانه بازگردد.
کمبود نیروی انسانی در شبکه بهداشت و درمان
رییس شبکه بهداشت و درمان بروجرد در این خصوص با تاکید بر اینکه کمبود نیروی انسانی در مراکز درمانی و بهداشتی شهرستان وجود دارد، گفت: «این کمبود در کنار سایر کمبودها مانند نبود منابع مالی کافی شرایط را سختتر میکند، بیمارستانها مقروض هستند، تعرفههای پزشکی معقول نیستند در شرایطی که هزینه بیمارستان تا ۱۵ برابر افزایش یافته تعرفه ها فقط ۲ برابر شدهاند.»
دکتر محمدرضا امانتچی افزود: «در بخش پرستاری با کمبود ۶۰ نیرو مواجه هستیم و با وجود اینکه آزمونهای استخدامی برگزار میشود ولی نیروهای بومی بروجردی تمایلی به شرکت ندارند بهطوری که در آزمونی که برگزار شده بیشتر از ۱۰ نیروی بومی بیشتر نداشتیم، در بخش پزشکان متخصص حدود ۱۰ پزشک متخصص در رشتهی داخلی، اطفال، پوست، مغز و اعصاب، ارتوپد، رادیولوژی، طب فیزیکی و توانبخشی و جراحی عمومی اضافه شده و در سایر تخصصهای پزشکی افزایشی صورت نگرفته است.»
وی با اشاره به اینکه کمبود پزشک عمومی یک مشکل کشوری است، بیان کرد:« در مواردی پزشکان عموم مهاجرت کرده و در مواردی هم تخصص قبول میشوند.»
رییس شبکهی بهداشت و درمان بروجرد با تاکید بر اینکه درآمد بیمارستانها نسبت به هزینه ی آنها بسیار کم است، بیان کرد: «ساختمانهای بیمارستانها در بروجرد فرسوده بوده ولی در عین حال امکان ایجاد بیمارستان جدید هزینهی بسیاری دارد به عنوان مثال با محاسبه اینکه هزینهی هر تخت بیمارستانی ۲ و نیم تا پنج میلیارد ریال است، هزینهی ساخت یک بیمارستان ۲۵۰ تخت خوابی به بالای ۷۰۰ میلیارد ریال هم میرسد که با بودجههای موجود امکانپذیر نیست.»
امانتچی در خصوص ساخت بیمارستان جدید بروجرد، اضافه کرد:« مجوز ساخت این بیمارستان گرفته شده اما تاکنون زمین مناسب برای احداث آن فراهم نشده با در نظر گرفتن اینکه هر تخت بیمارستانی ۱۰۰ مترمربع زمین می خواهد ساخت بیمارستانی با ۵۵۰ تخت پنج و نیم هکتار زمین نیاز دارد.»
وی افزود:« در بیمارستان آیتالله بروجردی اقداماتی در سالهای اخیر انجام شده تا با تجهیز و استقرار بخشها و تجهیزات جدید بتوان بخشی از مشکلات حوزه بهداشت و درمان را جبران کرد، در بیمارستان شهید چمران بروجرد نیز دستگاه اکسیژن ساز دوم با هزینه بیش از ۱۰ میلیارد ریال وارد مدار شده که با ورود آن، دستگاه اول از کار افتاد که در صورت مهیا نبودن دستگاه اکسیژن ساز دوم با مشکلی سخت مواجه میشدیم.»
نگاه جامعهشناسی و پدیدهی
پزشک و منشیسالاری
اما فارغ از مسئله کمبودها و ظرفیتها و اقدامات صورت گرفته این مسئله یعنی ازدحام در مطبها و درمانگاهها و سرگردانی بیماران را از منظر فرهنگی و جامعهشناختی هم باید مورد بررسی قرار داد، گذری بر مطبهای شخصی برخی پزشکان و داروخانه بیانگر تصویری واضح از پزشکسالاری و درماندگی بیمارانی است که در هر شرایطی ناگزیر به پذیرش هر آنچه که موجود است، هستند. نوبت رعایت شود یا نه؟ محاسبات تقریبی در مورد زمان پذیرش بیماران دقیق باشد یا خیر؟ رعایت شیوهنامههای بهداشتی اعم از ماسک و اسپری ضد عفونی بدرستی اعمال شود یا نه؟ فاصله رعایت شود یا نه؟ پذیرش بیمارانی در ساعتی مشخص و معین صورت گیرد یا نه؟ جواب هرچه باشد فرقی ندارد در هر حال بیمار چارهای ندارد باید هرچه را که هست به جان بخرد تا بتواند به نزد پزشک حضور یابد.
در چنین شرایطی یادآوری حقوق شهروندی هم نمیتواند مشکلی را رفع کند که اگر ضمانت اجرایی در مورد همان حقوق شکیل شهروندی بود هیچ بیمار و بلکه هیچ انسانی مجبور به تحمل رفتارهایی نبود که میداند با کرامت و شان انسانی او منافات دارد.
گویی بیمار چارهای جز پذیرش هر آنچه را که هست، ندارد و آنقدر در این شکاف تحت فشار و نادیده گرفتن و در عین حال نیاز به گرفتن خدمات است که چیزی به عنوان تلاش برای احقاق حقوق شهروندی در ذهنش خطور نمیکند و نتیجه میشود داشتن صبری بسیار و توانی قدرتمند برای کنترل خشم و پذیرش هر ناملایمات رفتاری تا موفق به رسیدن به مقصد که همان اتاق پزشک است، شود.
کوشندهی اجتماعی و جامعهشناس میگوید:« فرایند ارزشگذاری در جامعهی ما دچار اشتباه شده که گاه منجر به ایجاد شکافی اقتصادی و اجتماعی وسیعی بین مردم و قشری خاص میشود، شکافی که در آن حقوق شهروندی بیمار نادیده گرفته شده مسئلهای که بنا بر نظر کارشناسان با چرخش گفتمان غالب فرهنگی میتوان به تغییر در این رویه امیدوار بود تا تمام مشاغل به ارزش و اعتبار اجتماعی و اقتصادی تعریف شدهای برسند و شکافی اقتصادی و اجتماعی از میان برداشته شود.»
معصومه زارعی میگوید:« در یک شرایط مطلوب تمامی مشاغل در تمامی سطوح جایگاه و پایگاه اقتصادی و اجتماعی خوبی قرار دارند اما در برخی جوامع که تعریفی صحیح از پایگاه اجتماعی مشاغل مختلف وجود ندارد به مرور مشاغلی همچون پزشکی میتوانند به یک منبع مطمئن درآمدزایی با پایگاه اجتماعی بالا تبدیل شوند و همین نقطه آغازی برای فاصلهی بین بیمار و پزشک میشود که بیمار خود را در هر حال به پزشک محتاج میداند.»
بنا برگفتهي جامعهشناسان موضوع پزشکمحوری در جامعه ناشی از یک گفتمان غالب فرهنگی است، به این صورت که بنا بر یک گفتمان فرهنگی که حول یک حرفه صورت میگیرد، آن حرفه معمولاً عرضه آن کم و متقاضی آن بسیار است و در عین حال حوزه قدرت از آن حمایت می کند.
به هر روی شاید بتوان این شیوههای یکجانبهنگرانه حاکم بر مطب، منشی و پزشک را اصلاح کرد البته اگر اعتنایی بر زمان و شخصیت بیمار داده شود و اعصاب و آرامشی برای او بعد از ساعتها سرپا ایستادن، نشستن و یا انتظار کشیدن در مطبها باقی مانده باشد و یادآوری آن نکتهی دقیق از زبان یکی از بیماران خالی از لطف نیست؛ به فرض که ما بهترین پیشینهی فرهنگی و منشورهای اخلاقی را بر گرفته از همان منشورها بر روی کاغذها نوشته باشیم ولی واقعیت بیشتر از کاغذهای بایگانی شده خود را در مراودههای روزمره و گذرمان به یکی از همین مطبها که در حوالی هرکدام مان وجود دارد خود را به رخ میکشاند!
*سرچشمه: خبرگزاری ایرنا
منشیسالاری،
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.