امروز : شنبه, ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳ - 11 ذو القعدة 1445
بازرگان، غرب و عقبماندگی ما
اما تا ۳۰/۷ نوبتم نشد. البته روی یک برگه A4 که به دیوار چسبیده شده بود، نوشته بودند که هر نوبت ممکن است تا دو ساعت تاخیر داشته باشد!!! شما مطب هر پزشک دیگری هم که بروید قضیه از همین قرار است. اصولاً «وقت» برای ما ایرانیها امر جدیای نیست.
خوبی آن تاخیر خواندن آن مقاله بود که در ادامه تلخیصش را میآورم.
مهندس مهدی بازرگان در بیست و یک سالگی راهی غرب شد تا با جهان جدیدی آشنا شود که سیطرهاش بر تمامی جهان انکارناپذیر بود. او هفت سال در فرانسه در رشتهی ترمودینامیک تحصیل کرد، اما چون دغدغههای ملی داشت، صرفاً به تحصیل در محیط دانشگاه اکتفا نکرد، بلکه با مطالعه به مشاهدهی غرب پرداخت تا رمز پیشرفت غرب را درک کند. پرسش از اینکه چرا غرب اینگونه توسعه یافته است و چرا ایران چنین در دامِ عقبماندگی گرفتار شده است، در آن سالها اصلیترین پرسش ذهن بازرگان بود.
بازرگان با نگاهی فلسفی با غرب مواجه نشد تا بنیانهای فکری غرب را تحلیل کند، مواجههی او، مواجههای پراتیک و عملی بود تا دریابد که غربیها چه کردند که چنین توسعه یافتند. او حاصل هفت سال مشاهده و مطالعه خود را در سه واژه خلاصه کرد. بازرگان گفت در غرب «حق» و «وقت» و «کار» وجود دارد و این سه امر موجب پیشرفت غرب شدهاند.
بازرگان گفت در غرب هر شهروندی نسبت به استیفای حقوق خود بسیار حساس است. گفت که انسانها در غرب مُحِق هستند نه مکلف. شما شهروند هستید نه رعیت. احساس محق بودن به شما احساس قدرت میدهد و همین قدرت موجب میشود جامعهای قدرتمند شکل بگیرد، جامعهای که دولت نمیتواند به آن زور بگوید!
بازرگان گفت در غرب، وقت خیلی مهم است. زمان مهم است. نظم و وقت در هم تنیدهاند. بیوقتی یعنی بینظمی. گفت یکی از رازهای پیشرفت غرب، مهم بودن دقیقههاست (البته اگر ژاپن را میدید شاید میگفت مهم بودن ثانیههاست!)
بازرگان سومین راز توسعهیافتگی غرب را در «کار» میدید. اینکه در غرب، هر کسی سعی میکند در کار خود خبره باشد و کار خود را به بهترین نحو انجام دهد. مهم نیست که شما رفتگر هستید یا پزشک، مهم انجام منظم و صحیح کار است. (برای درک این سخن بازرگان سری به ادارات ایران بزنید، مثلاً سری به ادارهکل آ.پ بزنید تا سخن بازرگان را عمیقتر احساس کنید.)
بازرگان گفت اگر ایران قرار است توسعهیافته شود، راهی جز ارزش واقعی قائل شدن برای حق، وقت و کار ندارد.
(البته بازرگان آنچه دیده را تحلیل کرده است. در باب اینکه چگونه غرب به چنین جایی رسیده که در آن حق، محترم شمرده میشود، سخنی نگفته است.)
این نوشته خلاصهای است از مقالهای از جلال توکلیان با عنوان «بازرگان و مسئله غرب.»
بازرگان،
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.