در بررسی این بیانیه‌ها نخستین موضوعی که ذهن خواننده و پژوهشگر را به خود معطوف می‌کند زاویه‌ی دید نامزدهاست.
نامزدهای اصلاح طلب نگاهشان به انتخابات مجلس ششم یک نگاه ملی است و بر روی دردهایی انگشت می‌گذارند که این دردها سرچشمه‌ی ملی دارند. یعنی حل آن‌ها معطوف به اراده‌ی ملت ایران و حاکمیت ملی است. آن‌ها در مجلس ششم مشکل کشور را سیاسی و راه بهبود وضعیت اقتصادی را در اصلاح مناسبان خارجی و تحقق دموکراسی در داخل و یا همان سیاست تنش‌زدایی در کارزار جهانی و تحقق جامعه‌ی مدنی خاتمی می‌دانند.
نامزدهای اصلاح‌طلب مشکلات استان لرستان را پیامد مشکلات کشور دانسته و حل مشکلات استانی را در گرو حل مشکلات ملی می‌دانند برای مثال باور دارند، در نبود مردم‌سالاری، حکومتِ شفاف نخواهیم داشت. در حکومت غیرشفاف، رانت و فساد، تولید و حکومت ناکارآمد می‌شود و جامعه در فقر و فلاکت می‌نشیند! با مردم‌سالاری و حضور مطبوعات و رسانه‌های آزاد، جامعه‌ی شفاف می‌شود، شهروند مطالبه‌گر، تربیت و حکومت پاسخ‌گو و مسئول می‌شود، در چنین حکومتی، ایران مال همه‌ی ایرانیان است و لرستان، زاهدان، کردستان، آذربایگان، خوزستان و تهران به یک چشم دیده می‌شوند!
در بیانیه‌های نامزدهای اصلاح‌طلب کمتر به معضلات بومی توجه شده نه این که نارسایی‌ها را نمی‌بینند بلکه مشکلات بی‌کاری جوانان، اعتیاد، طلاق و بسیاری از ناهنجاری‌های لرستان را برشمرده‌اند اما حل این مشکلات را منوط به ایجاد فضای آرام سیاسی، کمک به دولت و تحقق شعارهای دولت خاتمی می‌دانسته‌اند.
اما اصولگرایان به مسائل ملی نپرداخته و به نقد مدیریت بومی پرداخته‌اند و مشکلات و آسیب‌های اجتماعی را معلول ناکارآمدی مدیران بومی دانسته‌اند.
از زاویه‌ی نگاه آنان، علاج مشکلات در تشکیل مجلسی داست که دولت خاتمی را مجاب کند تا مدیران کارآمدی انتصاب کند، مدیرانی که بتوانند از گنجایش منابع مادی و معنوی استان استفاده و معضلات را حل کنند.
اصولگرایان به آمارها، ریز شده‌اند و مدیران استان را نقد کرده‌اند من برای نمونه بخشی از برگ نوشته‌ی محمدجعفر لرستانی یکی از نامزدهای اصولگرای مجلس ششم حوزه‌ی خرم‌آباد را نقل می‌کنم:
آیا می‌دانید لرستان از لحاظ تسهیلات بانکی اعطایی به بخش‌های اقتصادی رتبه‌ی ۱۷ دارد؟
آیا می‌دانید درآمدهای استان در سال ۷۶ افزایش ۱۹ درصدی نسبت به سال ۷۵ داشته ولی به‌رغم این افزایش سهم درآمدهای استانی از کشور از ۱/۵۵ به ۱/۴۲ درصد عملکرد کشوری کاهش یافته و این مطلب نشان‌دهنده‌ی ضعف اقتصادی و استان جهت کسب درآمد است؟
آیا می‌دانید لرستان از نظر درصد زنان شاغل از کل جمعیت شاغلان استان رتبه‌ی ۲۶ را دارد؟
«آیا می‌دانید»های جعفر لرستانی اگر چه در انتخابات مجلس ششم خریداری نداشت و او را به مجلس نفرستاد و کلاهی ندوخت؛ اما بعدها که دولت مهرورزی آمد و حزب مؤتلفه پدر معنوی دولت شد، لرستانی، سکان مدیریت استان را در دست گرفت(معاونت برنامه‌ریزی استانداری لرستان) و آیا می‌دانیدهای بیش‌تری در ذهن مردم ایجاد شد!
در ادبیاتِ بیانیه‌هایی که نامزدهای انتخاباتی منتشر می‌کردند، در مجلس ششم نسبت به دوره‌های پیشین تفاوت‌هایی احساس می‌شد. هنوز در مجلس ششم شاگردی انقلابیون مثل آیت‌الله مدنی برای مردم یک ارزش بود و نامزدها، هم‌سنگری با انقلابیون پیش از انقلاب را ابراز می‌داشتند مثل دکتر احسان فاضل‌پور که خود را شاگرد شهید مدنی دانسته بود.
حتا عباس بزرگمهر هم‌فکری خود را با دکتر شریعتی و طالقانی که به نظر او در خاتمی متبلور شده بودند، افتخار خود می‌دانست و پوسترش را با عکس این شخصیت‌ها منتشر کرد که در آن دوره نوعی ساختار‌شکنی سیاسی بود.
در مجلس پنجم اطاعت از آیت‌الله خامنه‌ای تحت عنوان «اطاعت از رهبری» برای جامعه‌ی رای دهنده یک ارزش بود و آسیبی به سبد رای وارد نمی‌کرد و اجتماع رای دهندگان هنوز نسبت به این شعار گارد نگرفته بودند؛ اما در مجلس ششم هرگز شعارهایی مثل «اطاعت از رهبری، حمایت از خاتمی» تکرار نشد! در مجلس ششم هنوز نام امام خمینی برای نامزدهای خط امامی بار مثبت داشت و البته نام دیگر شخصیت‌ها را در کارنامه‌ی خود برجسته نمی‌کردند و کم‌کم ارتباط داشتن با روحانیون، دارای بار منفی شد و در آینده خواهم گفت که کمیته‌های بحران ایکس در مرحله‌ی دوم انتخابات مجلس ششم در خرم‌آباد، کریم ملک‌آسا را با همین حربه ضربه فنی کرد!
ادامه دارد…