دو شعر از لیلا طیبی
(۱) گمم، -گوشه کناری! لای ورقهای کتاب و دفترهای تو! بین پیراهنهای چروکات! میان افکار مشوشات… کاش به خود بیایی وُ –پیدایم کنی! (۲) کفرآمیزترین جملهها از دهان من و تو بیرون میزند؛ -:[دوستت دارمها] — دوستت دارمها… آه،،، هنوز مردمان شهرم به آیین «عشقورزی» ایمان نیاوردهاند!