امروز : شنبه, ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳ - 11 ذو القعدة 1445
رزم آرا و سیاست های نظامی در غرب کشور
معاونت حکومت پشتکوه درسال ۱۳۰۸ ازجانب کوپال به عهدهی علیقلی خان یاسان، یکی از پسران والی بوده است ودرهمان سال ازجانب امیر احمدی میرمیرزامحمدخان تیمورپور از طایفهی میر سیمره به معاونت حکومت پیشکوه منصوب میشود. ازسال ۱۳۰۷ که امیر احمدی تصمیم گرفت با کسب مجوز از رضا شاه مبنی بر تبعید بخشی ازایلات و عشایر […]
معاونت حکومت پشتکوه درسال ۱۳۰۸ ازجانب کوپال به عهدهی علیقلی خان یاسان، یکی از پسران والی بوده است ودرهمان سال ازجانب امیر احمدی میرمیرزامحمدخان تیمورپور از طایفهی میر سیمره به معاونت حکومت پیشکوه منصوب میشود.
ازسال ۱۳۰۷ که امیر احمدی تصمیم گرفت با کسب مجوز از رضا شاه مبنی بر تبعید بخشی ازایلات و عشایر لرستان پیشکوه و پشتکوه به مناطق دیگری ازکشور اقدام کند، جهت پرکردن خلأ طوایفی که میبایست از زیستگاههای خود کوچانده شوند ازجمله محال آبدانان، مقرر داشت تا یکی از ایلات پشتکوه به نام (ایل کرد) که در زرینآباد مسکن داشتند بهتدریج به آبدانان کوچ کنند(۱) جریان امر درکتاب اول این مجموعه آمده است و لذا پس از اینکه درسال ۱۳۰۹ مطابق با دستور سپهبد امیراحمدی که پس از نیل به درجهی سپهبدی در لفظ عام مردمان ایلات و عشایر، سپهبد احمدآقاخان گفته میشد، تعدادی ازسران لرستان دستگیر، زندانی و تبعید گردیدند ازجمله میرعباسخان هاشمی حکومت آبدانان و میرمیرزا محمدخان تیمورپور معاونت حکومت پشتکوه وکوچ واستقرار ایل کرد از زرینآباد به محال آبدانان که در رأس ایل مذکور توشمالان کرد مراد خانی، طهماسبی و سلیمانی قرار داشتند. باتوجه به انتصاب سرتیپ کوپال ازسمت والی نظامی پشتکوه به ریاست شهربانی کشور، ایالت پشتکوه به حاکمان نظامی سپرده گردید که حوزهی حاکمیت آنان با عنوان حکومت پشتکوه و کبیرکوه شناخته میگردید و محال آبدانان نیز باعنوان حکومت کلی و اصلی کبیر کوه و عنوان فرعی صفحه کرد و آبدانان بعضاً نیز به نظامیان سپرده شد.
به هرصورت، بازمیگردیم و روال حکایت را آن چنان که بوده است، پی میگیریم، اوضاع نابسامان لرستان که بیش از دیگر ایالتهای کشور تا پایان سال ۱۳۰۷ در ایام حاکمیت رضاخان آسیب دیده بود، از یکسو وضعیت پریشان کشور بهویژه ایالتهای عشایرنشین چون بختیاری و قشقایی ازسویی دیگر، میرفت که شیرازهی حکومت رضاخان را ازهم بگسلد.
سرتیپ محمدخان شاهبختی، پس از شکستی که ازجنگجویان عشایری لرستان در لشکرکشی به طرهان و سرطرهان درسال۱۳۰۶ دید، پس از مدتی مغضوب بودن به سمت فرمانده لشکرفارس تعیین گردید و سرتیپ ابوالحسنخان پورزند که اونیز و همچون شاهبختی مدتی را در لرستان گذرانده بود درسال ۱۳۰۷ درسمت فرماندهی تیپ فارس تحت امر، شاهبختی انجام وظیفه میکرد.
وضعیت وخیم عمومی ایالتهای کشوردرپایان سال ۱۳۰۷ چنان بود که بحران اقتصادی کشور، جوامع روستایی و عشایری ایران را نیز در برگرفته بود و موجبات عدم رضایت عشایر بیش از پیش فراهم گردیده بود.
درآن سالها، تریاک مرغوب ایران مضاف بر درآمد حاصله از نفت بیش از نیمی ازکل ارزش صادراتی کشور را تشکیل میداد و یکی از اقلام عمده زراعی بود. دولت رضا شاه که مدتی بود، امکان بهرهبرداری بیشتر از منبع عایداتی و درآمدزایی تریاک را بررسی میکرد، سرانجام با تصویب قانون انحصار دولتی تریاک درماه مهر سال ۱۳۰۷، دستاندازی و مداخله در امرکشت تریاک ر ا از اختیار روستاییان بیرون آورده و مختص به خودکرد و درنتیجه موجبات تنگدستی روستاییان و نارضایتی آنان، فراهم گردید. ازسویی دیگر خرابی محصولات و بحران زراعی درسال ۱۳۰۷ به حدی رسیده بود که کمک دولت به زارعین را به نحو محسوسی ایجاب میکرد و این مساعدت به کشاورزان مناطق جنوبی کشور بیشتراحساس میشد، همچنین ایجاد انحصار دولتی دخانیات که دربیست و ششم اسفندماه سال ۱۳۰۷ از تصویب گذشته بود، درگسترش نارضایتی عمومی بهویژه کشاورزان، تأثیر مضاعف گذاشته و درنهایت پدیدههایی چنین که درنقش انحصارات دولتی صورت گرفته بود، مانع از فروش محصولات زراعی کشاورزان دربازار آزاد گردیده، و براین مبنا، زارعین ناچار میشدند یا نسبت به فروش غیرقانونی محصولات خود در بازارهای سیاه اقدام کرده و یا درشرایط سخت ایجاد شده تن به تسلیم فروش محصولات زرعی خود به قیمتهای نازل دهند که در هر صورت ناعادلانه بود. ایجاد چنان شرایطی که بیشتر از ناحیهی قشر مرفه الحال حاکم یعنی مشتی امیر لشکر قزاق که جزبه اندیشه چپاول خود ازدست رنج مردم نمیاندیشیدند و هرجا نغمهی مخالفی ساز میگردید به جای رفع مشکلات مردم، آنان رامخل انتظام امورعمومی و مانع اصلاحات دولتی دولت مدرن معرفی میکردند و تعدادی بزرگ مالک، تاجر عمده و دیوانسالار که ازاصلاح ورفع مشکلات حاد اقتصادی عاجز بودند، مسایل دیگری چون تصویب قانون نظام وظیفهی اجباری درسال ۱۳۰۴، تصویب متحدالشکل شدن لباس در چهارم دی ماه سال ۱۳۰۷بردامنهی تشنجات ایجاد شده درجوامع شهری و غیرشهری آن میافزود و درنهایت شرایط بحرانی، درمیان قشر محروم عشایری را پدید میآورد.(۲)
مردم لرستان سالها بود که با چنان اوضاعی در نابرابرترین شرایط با قزاقها میجنگیدند و امیرلشکرهای چپاولگر، طماع، حریص و زردوست، دسته دسته از بزرگمردان آنها را به چوبههای دار میآویختند و درمعرض دید عموم قرار میدادند، درپایان سال هفتم حاکمیت شبکهی یغماگر قزاقان ایرانی دست نشانده انگلیس، از میان عشایر ایرانی در کل و از بین عشایرلرستان، ایل مبارز و جنگجوی بیرانوند که امیراحمدی آنان را لرهای وحشی میخواند، درهر سال تعدادی از نامآوران آنها بردار شده بود.
فرزندان این آب وخاک و لرستان عزیز و سرافراز، تاوان سنگین خود را در حاکمیت عصر عشایری داده بودند و چنانکه درمباحث آینده نیز بازخواهیم گفت، نتیجهی قربانی شدن بزرگ مردان لرستان، ریشه درگزارشهایی داشت که مأموران سیاسی دولت استعمارگر انگلیسی که درکسوت جهانگرد به ایران و لرستان آمده بودند چون(ادموندز) (دوبد) و دیگران درپیش از وقوع کودتای سوم اسفند سال ۱۲۹۹ به دولت متبوع خود داده بودند.
در پایان سال هفتم، لرستان که بحران لشکرکشی شاهبختی به طرهان را پشت سر میگذاشت و امیراحمدی با درجهی سپهبدی ازاوایل سال ۱۳۰۸ برآن حکومت میکرد، هرچند درموضع دلجویی و مسالمت روزگار سرمیکرد، تا حدی وضعیت عمومی آن میل به آرامش کرده بود که شورش ایل بختیاری و تلاطم ایل قشقایی برگ و ورق تازهای درفضای آن پدید آورد.
ادامه دارد…
پینویسها:
۱_ به موجب امریهی شماره ۶۴۹/۲/۱/۱۳۰۹ سپهبد امیر احمدی فرماندهی قوای غرب وجنوب غربی،تنها یک روز بعد از دستگیری سران طوایف میر، زینی وند، سگوند و بیرانوند، درقلعه شیخ مکان دره شهر،به واگذاری محال آبدانان به رئیس ایل کرد زرین آباد، تأکید گردیده، که موضوع درمتن حکم صادره به شماره سند۱۵دراین کتاب درج است.
۲_شورش عشایری فارس سالهای۱۳۰۷و ۱۳۰۹، کاوه بیات، نشرنقره با همکاری انتشارات، زرین، سال ۱۳۶۵چاپ اول تهران.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.