توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Wednesday, 15 May , 2024
امروز : چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳ - 8 ذو القعدة 1445
شناسه خبر : 22977
  پرینتخانه » ادبی, پیشنهاد سردبیر, یادداشت تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۲:۳۵ | | ارسال توسط :

گذر و نگری بر پیدایش شعر نو فارسی

گذر و نگری بر پیدایش شعر نو فارسی
در خصوص این که اصولا شعر چیست و شاعر کیست تعاریف بسیاری موجود است.

چنان‌چه از زمان ارسطو به بعد تعاریف زیادی برای شعر بیان شده‌است. برای مثال خواجه نصیرالدین توسی در معیار الاشعار «شعر را کلامی موزون، مقفی و خیال‌انگیز» توصیف کرده‌ و شمس قیس رازی (سده‌ی هفتم هجری) در المعجم فی معاییرالاشعار العجم آن را سخنی اندیشیده، مرتب، معنوی، موزون، متکرر نامیده است و یا نظامی عروضی بیان کرده که شعر امور عظام را در نظام عالم سبب می‌شود و به گفته‌ی استاد زنده‌یاد شهریار شعر قابل تعریف نیست می‌شود آن را حس کرد اما نمی‌شود تعریفی از آن بیان کرد. ارسطو نیز شعر را کلامی مخیل وشورانگیز نامیده‌است.
جان بول سارتر فیلسوف فرانسوی گفته که «شعر پشت کلام است.» و پل والری شاعر و نویسنده و فیلسوف فرانسوی شعر را « به رقص کلمات» تشبیه کرده‌است. در هر حال شاعر در هر مصرع به‌عبارتی در مورد یک‌کلمه ساز قلمش را کوک می‌کند و در صدای کلمات با هماهنگی شکل آن صوری بدیع می‌‌آفریند. کلا شعر را می‌شود زبان آرزوهای برآورده نشده‌ی انسان نامید یعنی تا جهان باقی است شعر نیز خواهد بود.
از عناصر تشکیل‌دهنده و قوام دهنده‌ی شعر می‌توان از ایجاز، خیال و ایماژ نام برد. برای نمونه در باره‌ی ایجاز می‌توان به چند نمونه اشاره کرد:
مثلا در شعر شمس لنگرودی:
جز روزگار من همه‌چیز را سفید کرده، برف
و یا در کلام اخوان ثالث:
ناگه غروب کدامین ستاره ژرفای شب را چنین بیش کرده‌است.
و یا در شعر احمد شاملو:
کوه‌ها با هم‌اند و تنهایند هم‌چو ما با همانِ تنهایان
و بسیاری نمونه‌های دیگر که مجال پرداختن به آن در این مقال نمی‌گنجد.
یکی از راه‌کارهایی که سبب ماندگاری شعر می‌شود، دکلماسیون و تلفیق شعر و موسیقی است، نمونه‌های زیادی از این دست در عرصه‌ی هنر و ادبیات وجود دارد که به خوانش موزون اشعار حافظ، مولانا، سعدی، خیام و دیگر شاعران کلاسیک و حتا نوپرداز چون فریدون مشیری، هوشنگ ابتهاج توسط استادان آواز از جمله زنده‌یاد شجریان و شهرام ناظری و نیز به برخی دیگر از جمله آثار فاخر بومی لرستان مانند شعر «تفنگ» و «دالکه» سروده‌ی حشمت‌الله شفیعیان با صدای زنده‌یاد رضا سقایی و خوانش خانم فاطمه گودرزیان‌اسد که تلفیقی از شعر و دکلمه در ترانه‌سرای لرستان محسوب می‌شود.
پیدایی شعر نو در ایران با آغاز جنبش مشروطه و آشنایی شاعران با شعر و ادبیات اروپا هم‌گام بود. بسیاری از شاعران پیشین به اشعار قدما وفادار ماندند. عده‌ای مانند ابوالقاسم لاهوتی که به شعر با مضون انقلابی گرایش داشت. برخی چون «بهار، دهخدا، ایرج‌میرزا، عارف، نسیم شمال، میرزاده عشقی» به شعر اجتماعی روی آوردند و این نحوه‌ی رویکرد در سبک‌های مختلف تحت تاثیر شعر اروپایی از قبیل سمبو لیسم(نمادگرا)، رئالیست(واقع‌گرا)، ناتورالیسم(طبیعت‌گرا) قرار داشت که جوهره‌ی شعریشان زمینی بود و نمونه‌ی آن را در اشعار آراگون و پل الوار می‌توان دید که هرچند از مولوی بزرگ‌تر نبودند اما شعرشان پرداختن به جهان برون بود تا جهان درون و به مرور سبک نوینی در شعر فارسی پدید آوردند. از نخستین کسانی که به اصطلاح تئورسین و منادیان شعر نو در ایران بودند می‌توان از پیشگامانی مانند تقی رفعت، خانم شمس کسمایی، لاهوتی و جعفر خامنه‌ای نام برد که در این گروه به تعبیری ابوالقاسم لاهوتی نخستین شاعری بود که یک دهه پیش از تقی رفعت ۱۲۸۸ خورشیدی به سرایش شعر نو پرداخت. این شعر «وفای به عهد» نام داشت. و ۱۲ سال پیش از سرایش افسانه‌ی نیما بود. اما به‌راستی در این‌که چرا نیما به‌عنوان پدر شعر نو شناخته شد، تحلیل‌های فراوانی وجود دارد که یکی از آن‌ها نظریه‌پردازی و تغییر در فرم و محتوای شعر کلاسیک بود که هم‌زمان تجلی فرم و محتوا با موسیقی شعر را در هم آمیخت. به قول شوپنهاور « همه‌ی هنرها می‌روند تا به موسیقی برسند.» هرچند خود نیما با تشویق معلمش «نظام وفا» نخستین تجربه‌ی شعریش را در سبک خراسانی آغاز کرد. نخستین کتاب شعر نیما «قصه‌ی رنگ پریده» نام داشت که در سال ۱۳۰۰ به چاپ رسید. اما شعر «ای شب» او بود که پس از چاپ در مجله‌ی ادبی «نوبهار» وقت نیما را به اصطلاح به شهرت رساند. هرچند شعر «افسانه»‌ی که در سال ۱۳۰۱ که در قالب مسمط سروده شد و در روزنامه‌ی قرن بیستم میرزاده‌ی عشقی به چاپ رسید، نخستین سنگ بنای شعر نو ایران را بنیان نهاد.
یکی از ویژگی‌های شعر نیما این بود که تلاش می‌کرد که شعر راز سلطه‌ی موسیقی رها کند و به طبیعت نثر، مکالمه و به تعبیری از حالت بیت به مصرع درآورد. هرچند دو نمونه از شا‌ه‌کارهای نیما به نام‌های «غراب» و «ققنوس» که در مجله‌ی سخن در دهه‌ی بیست با مدیرمسئولی دکتر پرویز ناتل خانلری چاپ شد، به تعبیر برخی از ادبا بنیاد شعر مدرن فارسی محسوب می‌شدند.
دراین مجله هم‌چنین اشعار استادانی هم‌چون دکتر ذبیح‌الله صفا، دکتر محسن هشترودی، دکتر گلچین گیلانی(مجدالدین میرفخرایی) و فریدون توللی و دیگر شاعران به چاپ می‌رسید.
و پایان کلام این‌که قالب‌های شکسته‌ی عروضی شعر نیمایی در شعر فروغ فرخزاد و سهراب سپهری شکسته‌تر شد و بعدها در شعر احمد شاملو، هوشنگ ایرانی و غلام‌حسین غریب به کلی از بین رفت و شعر بی‌وزن اما آهنگین همه‌گیر گردید و شاعرانی چون احمدرضا احمدی باسبک شعر «موج نو» در سال ۱۳۴۰ و بسیاری دیگر از شاعران نوپرداز دیگر به سبک‌های شعر ناب، شعر حجم، شعر گفتار، شعر سپید و فراسپید و دیگر انواع شعر نو، گرایش پیدا کردند. هرچند به علت این چندگانگی در فرم و محتوا پس از گذشت حدود یک قرن از پیدایی آن، شعر نو نتوانسته در بین عامه‌ی مردم به مقبولیت قابل توجهی دست یابد.

نویسنده : دکترفتح‌الله شفیع‌زاده | سرچشمه : سیمره‌ی شماره‌ی 713 (15 اسفند ماه1402)
برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.