امروز : جمعه, ۲۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳ - 10 ذو القعدة 1445
مشعل پتروشیمی از شرق کوهدشت فروزان خواهد شد
*اردشیر گراوند: دیر شد اما مشعل در دست فرزندان خودش بود. شاید همین کافی باشد تا تاخیرش را جبران کند. من چقدر سرشار از اشک شوق خواهم شد هماندم که در شب تاریک بیکاری آن مرز و بوم رقص شعلههای شادی آن مجتمع را ببینم. سالها تلاش شد. امیدها داده شد. وعدهها […]
*اردشیر گراوند: دیر شد اما مشعل در دست فرزندان خودش بود. شاید همین کافی باشد تا تاخیرش را جبران کند. من چقدر سرشار از اشک شوق خواهم شد هماندم که در شب تاریک بیکاری آن مرز و بوم رقص شعلههای شادی آن مجتمع را ببینم.
سالها تلاش شد. امیدها داده شد. وعدهها جابهجا شد و مردم چشم به راه آمدن امیدی از شرق این شهر همواره رو به افق بودند. امیدی که شاید در باتلاق معاملات سیاسی به گل مینشست.
مطالبهی این مردم نیازمند تلاشی از راه و روزن دیگری بود و شاید امروز خدا خواسته و دارد میشود. امروز راه و روزن امید را فرزندان پاک و پیراسته آن شهرستان گشودهاند.
چقدر با تمام وجودم درد میکشیدم که پاکترین، باهوشترین و مستحقترین فرزندان آن شهرستان از فرط بیکاری به هر فعالیتی غیر از تخصص و توانایی خود تن میدادند. و چقدر غصه میخوردم که تحصیلکردههای فنی آن شهرستان از سرزمین خود دور میشدند. هم آنان از شهر و دیار خود دور میشدند و هم شهر و دیار از خدمات ایشان محروم.
چند روز پیش بود که شنیدم احداث پتروشیمی کوهدشت در راه است. روزها از فرط شادی در پوست خود نمیگنجیدم. گویی گرد تمام خستگیهایم تکانده شده بود. بیاختیار بارها با خودم میگفتم «شد.»
بانک ملی ایران طلیعهدار حماسهی اقتصادی در این شهرستان شد. شهرستانی که همواره در حوزهی سیاسی فعال بوده است، اکنون پای در راه حماسهی اقتصادی میگذارد. تلاش فرزندان اقتصادی و صنعتی این شهرستان مکمل کوشش سیاسی سیاسیون میشود تا حماسهی سیاسی- اقتصادی در آن سرزمین تکمیل شود.
آن شهرستان اکنون ثمر تربیت فرزندانش را میچیند. فرزندان پاک و پیراسته و تلاشگرش. من بیش از آنکه بابت ساخت آن مجتمع خوشحال شوم به ثمر نشستن فرزندان آن شهرستان را جشن گرفتهام. فرزندانی که هرکدام از گوشهای درختی در آن شهرستان خواهند نشاند. من تردید ندارم که بند بند آن مجتمع عظیم را بازهم فرزندان آن مرز و بوم خواهند بست.
ما به جشن شادی خواهیم نشست و به تمام کسانی که چشم امید به دست فرزندانشان داشتهاند خواهیم گفت که باغتان آباد باد و خدایتان مژده داده است که؛» زندگی در راه است»
ما باید همه با هم یکرنگ و یکصدا و هماهنگ تلاش کنیم تا فضا و فرهنگ شادی در آن شهرستان ماهها حاکم شود. شاید کمی از غبار کدورت و خستگی مردم پاک شود. امامجمعهی دلسوز و محترم شهرستان، نمایندگان محترم پیشین و فعلی مردم در مجلس شورای اسلامی، فرماندار محترم، نهادهای فرهنگی و اجتماعی، دستگاههای انقلابی، انتظامی و نظامی، مطبوعات و نخبگان، کارشناسان دستگاههای مختلف، معلمان و دانشگاهیان و تمام کسانی که میتوانند پیامآور شادی باشند تلاش کنند تا این فضا ضمن شادی مردم، تسریع، تداوم و نتیجه گیری را در پی داشته باشد.
در پایان همه با هم باید از دولت محترم که بانی این بنای شادی و توسعه برای مردم شدهاند سپاسگزاری کنیم تا بدانند ما آداب سپاسگزاری را آموختهایم. هرچند دریافت حق به تأخیر افتاده امان باشد.
دیر آمدی ای نگار سرمست
زودت ندهیم دامن از دست
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.