امروز : پنج شنبه, ۲۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳ - 9 ذو القعدة 1445
صدایی که شنیده نشد و نمیشود…
در اوج قلهها. جامعه آرام و حکومت بر صدر. «همه چی آرومه، ما چقدر خوشبختیم.» سینههای جوانانی البته گاهی به ضرب گلوله شکافته میشوند، اما هنوز اکثریت جامعه خاموش است. خاموش که نه، آتش زیر خاکستر است. و وای به روزی که تندبادِ خس و خاشاک در خاکستر بدمد…. . در همین سال ۵۳، مجید تهرانیان و علی اسدی پژوهش گستردهای با جامعهی آماری بالا را به انجام میرسانند. و در سال ۵۴، نتایج پژوهش را برای جمعی از مسئولان عالیرتبه زمان پهلوی ارائه میدهند(چند مورد از نتایج را میآورم):
۱. تودهها از وضعیت بسیار ناراضی هستند، وضعیتی که نوسازی ایجاد کرده. آنان به سمت مذهب متمایل شدهاند(سال ۱۳۵۳).
۲. ارزشهای حکومت حتا در بین پایگاه مردمی خودش هم دیگر عمومیت ندارد.
۳. بیش از ۹۰ درصد دانشجویان مسئولان سیاسی را ناشایست تشخیص میدهند.
۴. اکثریت جوانان نسبت به وضع فعلی ناراضی هستند.
این تحقیق در کتابی با عنوان «صدایی که شنیده نشد» چاپ شده است. و صدایی که در جمع مسئولان عالیرتبه در سال ۵۴ شنیده نشد، در سال ۵۷ گوشهایشان را کر کرد.
اپیزود دوم: سال ۱۳۹۶ هجری خورشیدی است. سالها از صدایی که شنیده شد!! گذشته است. حسن روحانی نامزد رقابت ریاست جمهوری شده است. مردم با مشارکت ۷۲ درصدی روحانی را انتخاب میکنند. در این سال سینههایی شکافته شد و جمعی دلتنگ و جمعی بیلبخند.
اپیزود سوم: سال ۱۳۹۹ است. انتخابات دور یازدهم مجلس. میزان مشارکت مردم افت محسوسی پیدا کرده است. ۴۲ درصد در انتخابات شرکت کردهاند. در این سال سینههایی شکافته شد. و جمعی دلتنگ. و جمعی بیلبخند. و جمعی خاکستر.
اپیزود چهارم: سال ۱۴۰۰ است. رییسی رای میآورد. میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ۴۸ درصد است. کمترین میزان پس از انقلاب، از زمانی که صدا شنیده شد. نکته مهم در این انتخابات آن است که رای باطله دوم شده است با ۱۳ درصد. یک سال بعد سینههایی شکافته شد. و جمعی دلتنگ. و جمعی بیلبخند. و جمعی خاکستر. و جمعی آتش.
اپیزود پنجم: سال ۱۴۰۲ است. همین دیروز. انتخابات مجلس. عاقلان دانند که میزان مشارکت از ۴۰ درصد کمتر بوده است، حالا چند درصد بالاتر را اگر اعلام کنند، چیزی نمیشود. کمترین میزان مشارکت پس از انقلاب، پس از صدایی که شنیده شد. گویی جامعه با حکومت قهر است. جامعه اعتراض خودش را سعی کرده از هر روشی به حکومت برساند. «اعتراض» را. هنوز جامعه از «گوش» حکومت برای شنیده شدن صدایش ناامید نشده است. فعلاً جامعه هر کاری میکند تا حکومت صدای اعتراضش را بشنود.
اپیزود ششم: ترسم این است که «صدایی که شنیده نمیشود» بار دیگر تندبادِ خس و خاشاکش را بر خاکستر بوزاند!! و جمعی دلتنگ و جمعی بیلبخند و جمعی خاکستر و جمعی آتش را، همگی آتشین کند. تا چراغ برقهای بین احمد خاتمی و محمد خاتمی را نشمردهاند، حکومت باید این صدا را بشنود.
اپیزود هفتم: …..
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.