توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Thursday, 16 May , 2024
امروز : پنج شنبه, ۲۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳ - 9 ذو القعدة 1445
شناسه خبر : 22772
  پرینتخانه » پیشنهاد سردبیر, سیاست, یادداشت تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۹ | | ارسال توسط :

رفتار انتخاباتی عشیره‌مبنا

رفتار انتخاباتی عشیره‌مبنا
انتخابات از جمله شاخص‌های توسعه‌ی سیاسی و عناصر تشکیل دهنده‌ی مردم‌سالاری در جوامع امروز به شمار می‌رود.

اما کنش‌های انتخاباتی شرکت‌کنند‌گان به تناسب فرهنگ سیاسی نهادینه شده در آن‌ها، نقش تعیین‌کننده‌ای در نتایج و پیامدهای حاصل از انتخابات بازی می‌کنند. کنشگران تحت ساختارهای فرهنگی مختلف، رفتار سیاسی متفاوتی را به منصه‌ی ظهور می‌رسانند.
در کشور ایران تا دوران حکومت پهلوی، تاریخ کشور با صعود و سقوط قدرت‌هایی رقم خورده است که اساساً مخرج مشترک ایلی و عشیره داشته‌اند و فرهنگ و رفتار ایلی خود را بر کشور مسلط کرده‌اند. نظر به اهمیت ساختار معیشتی موجد فرهنگ عشیره‌ای در استان‌هایی مثل استان لرستان که طیف زیادی از جمعیت آن‌ها در گذشته نه چندان دور عشایر بوده‌اند از یک‌سو و عدم وجود رشد و توسعه‌ی اقتصادی که انسجام فرهنگ سیاسی را در پی‌داشته باشد، باعث شده‌است که فرهنگ سیاسی منبعث از ساختار عشیره‌ای تحت رفتارهای خویشاوندگرایی، ستیزه‌جویی و تهاجم، فرهنگ سیاسی سترگی را شکل دهد که هم‌چنان مرجع اصلی کنش‌های اجتماعی و سیاسی مردم گردد.
در این استان عشیره و قبیله‌محور، امکان شایسته‌سالاری و گردش نخبگان وجود ندارد چراکه انتخاب‌ها نه در چهارچوب نظریه‌ی انتخاب عقلانی و بر اساس صلاحیت‌ها و کنش‌های حسابگری بلکه با تمرکز و ملاحظات خویشاوندی و طایفه‌ای به انتخاب دست می‌زنند که منافع قومی و طوایف آنان را بیش‌تر تأمین کنند.
از سویی، حذف گروه‌های رقیب، تحت رسوبات ذهنی حذف ایلات و طوایف رقیب در حکومت‌های ایلی باعث شده است که تمرکز اصلی در انتخابات نه بر کندوکاو برای انتخاب اصلح متمرکز باشد، بلکه تلاش برای حذف است و حذف همواره با خشونت همراه بوده است. در واقع، مقارن با انتخابات‌های مختلف شهرستان‌های استان لرستان صحنه‌ی نزاع طوایف طرف‌دار نامزدهای رقیب هستند که سعی می‌کنند، با خشونت کامل هم‌دیگر را حذف کنند.
با این همه، به نظر می‌رسد عصیبت کبری، حاکم بر رفتار انتخاباتی استان لرستان فوق ساختاری است و مرزهای ساختارهای ایلی را درنوردیده است و از هر رده‌ی خویشاوندی نظام ایلی به صورت افقی گروه‌های خانوادگی را با خود هم‌راستا کرده است و نوعی عصیبت فراطایفه‌ای و عمودی ایجاد کرده‌است که باعث رودررویی گروه‌های خویشاوندی در هر رده‌ی از نظام ایلی شده‌است و شکاف‌های اجتماعی را بین گروه‌های خویشاوندی هر رده‌ی نظام ایلی ایجاد کرده‌است. شکاف‌های اجتماعی نه تنها طایفه، تیره، دودمان(تش) را درنوردیده‌اند بلکه وارد اولاد و خانوارها نیز شده‌اند و خویشاوندهای هر رده را در مقابل هم‌دیگر قرار داده است. در واقع، خانوارهای هر رده از ساختار ایلی هماهنگ نیستند که با هم‌نوانی و هارمونی قابل توجهی از سرمایه‌ی اجتماعی حاصل اتکا به قدرت ایلی امور مربوط به اهداف خود در انتخاب طایفه‌ای محقق کنند، بلکه انتخابات خویشاوندان را در مقابل هم‌دیگر قرار داده است که زمینه‌ساز نزاع‌های نیرومندی شده‌است، جنگ‌های منبعث از انتخابات شرایطی را ایجاد کرده‌است که آتش غضب و کینه را با ایجاد ارتباط سطحی و ناقص بین حوادث گذشته شعله‌ور کند و این شرایط جز آشفتگی هیچ ثمره‌ای در پی نداشته‌است.
البته دراستان افرادی هستند که ساختارهای موجود را مورد تردید قرار می‌دهند و توجیح کننده‌های مقوم بخش ساختارهای موجد فرهنگ سیاسی موجود را ناکارامد می‌پندارند، این گروه‌ها اصولاً در محیط‌های آکادمیک و فرهنگی پرورش یافته‌اند، که در مقابل اکثریت جامعه، اقلیت محسوب می‌گردند، با وجود این‌که تغییر در سازوکارها و ساختارها به راحتی محقق نمی‌شود، اما انتظار می‌رود این گروه‌ها تحت مسئولیت‌های اجتماعی خود، گام‌هایی را در مسیر تغییر بردارند، نه این‌که در هیاهوی انتخابات به جریان کلی بپیوندند و یا این‌که با بی‌تفاوتی از کنار رفتار سیاسی مخدوش و ناکارامد مردم بگذرند. *جامعه‌شناس

نویسنده : دکتر محبوبه بابایی محمدی* | سرچشمه : سیمره‌ی شماره‌ی 711(هشتم اسفندماه 1402)
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.