و گویی طبق نظر لک‌های خودمان جنگ آخرالزمان را جنگ ۵ و ۲ می‌دانند، این‌جا عدد رمز آلود ۷ را می‌توان مشاهده کرد یعنی کسر ۲/۷ در جبهه‌ی اهورایی وکسر ۵/۷ در لشگر اهریمن نشو و نما دارند.
آن‌چه افلاطون در مدینه فاضله و جنگی که طرف مقابل آتن کاملاً از دیانت خارج و ناامید می‌شوند، و به آتن حمله می‌کنند، حمله‌ی آن‌ها دفع می‌شود، شاید هم این اخبار قبل از افلاطون به یک طریقی با سخن آن‌ها آشنا شده و گویا فردی در ۳۶۰ سال قبل از میلاد برخی از این سخنان و داستآن‌های اساطیری را نوشته باشد. و البته طبق کتبی که تمدن آتلانتیس داشته‌اند، منتظر یک زلزله و سونامی بعد از عصر یخبندان بوده‌اند، برای مقاومت در برابر آن خطر بزرگ گویا گنبدهایی مغناطیسی ساخته‌اند که آذوقه و شاید اسکان برخی از رهبران هوشمند آن‌ها بوده‌اند. اما این زلزله ی بزرگ و سونامی وحشتناک اتفاق افتاد و نقاطی از اروپا و آفریقا زیر آب رفت، قاره‌ی هند که قبل از سونامی به اروپا چسبیده بود چنان آن‌را از جا کَند و زیرآب فرو رفت و اقیانوسی هم تشکیل شد، لایه‌های سنگ و جنبیدن کوه‌ها در هیمالا یا جمع می‌شوند، و این رشته کوه‌ها ایجاد می‌شود. و شبه قاره‌ی هند از کجا به کجا پرتاب شده‌است. گویا طبق داستان‌های اساطیری شیطان با ۱۴ یا ۱۵ نفر از فرشتگان و اجنه‌ی پیروش در آن کوه( کوه هیمالایا) پناه می‌برند. گسست زمین طوری بوده که ساکنان ایران و ایرها بر اثر این زلزله به مناطق سیبری و شمال روسیه می‌افتند. بی ربط نیست، برخی می‌گویند طوفان نوح در حواشی نورآباد لکستان کشتی وی لنگر می‌گیرد و افرادی اسکان می‌یابند. اما سونامی و زلزله‌ی بعد از طوفان نوح و عصر یخبندان بسیاری از آریایی‌ها را به سیبری و شمال فلات ایران می‌اندازد . گویا این سونامی و زلزله بین ده تا ۱۵ قرن بعد از طوفان نوح اتفاق افتاده است، که از مطالعات رایآن‌های چنان قرن‌هایی را نوشته‌ام . احتمالا دقیق نباشد.ولی بعد از این سونامی است و آن زلزله‌ی شدید، نبیره‌های نوح را و جمعی دیگر را به سیبری می‌اندازد، و افسانه‌ی چِک و لِک و.. در شمال قفقاز و روسیه در سینه‌هاو برخی نوشته‌های جدید ملاحظه شده است.
شاید طرح این سخنان به عقل جور در نمی‌آید، ولی آمریکا و اروپاییان در حال تحقیق در مورد کوه قاف، و آن قندیل‌های مغناطیسی که گویی در عمق ۲۰۰۰ متری عمق آب مثلث برمودا هستند. برخی معتقدند ایجاد زلزله و تکنیک عوض کردن جوّ زمین در قوه و قدرت‌های اهریمنی و مافوق زمین هستند، که برخی کشورهای پیشرفته به اطلاعات و کتب آن‌ها دست پیدا کردند.( الله اعلم) و آن کتب و الواح آجری را ترجمه کرده‌اند. در زمان طفولیت برخی ریش سفیدها و مادران قصه‌گو می‌گفتند کتاب افلاطون را با رمزهایی که دانسته بود، در آب می اندازد که کسی برآن رموز دست پیدا نکند، از قضا آب آن کتاب را به طرف غروب آفتاب(غرب) برده و فقط یک برگ از آن کتاب به طرف طلوع آفتاب(شرق) آمده است. افسانه‌های جابلقا و جابلسا و فرشته‌های یاد دهنده‌ی جادو و.. ( طالوت و ماروت)برخی افسانه‌های اساطیر معتقدند خورشید در کوه قاف می‌نشیند و فردا از سمت شرق طلوع می‌کند. کوه قاف که جنس کوهش از زبرجد و الماس و طلا بوده، و مادرِ تمام کوه‌هاست، از طرفی در آن طوفان و زلزله شدید که خیلی از اروپا زیر آب رفته و انگلستان از اروپا جدا شده و به‌صورت جزیره شده، … همه عجایبی هستند که الان دانشمندان بر روی صحت و سقم آن‌ها در حال مطالعه هستند. به نظر می‌آید برخی ابرقدرتها به دانش افراد فرازمینی و درون‌زمینی آشنا شده‌اند. برخی چاله‌ها، دره‌ها، غارها، آب‌های زیر‌زمینی نشان از رمزهایی دارند که در قصه‌ی مادران و مادر بزرگان که ما توجه نمی‌کردیم، همآن‌ها برخی از همان قصه‌های رمز آلود بود.بحری سه پا بحری بال‌دار،بحری ۶ پا و یا… وقتی ملک جمشید را برادران یا دیو به چاه انداخت، گفت؛ اگر پایت به پشت بره‌ی سیاه یا قهوه‌ای برخورد کند هفت طبق به زیر زمین می‌روی و اگر پایت به پشت بره‌ی سفید بخورد هفت طبق به آسمان می‌روی. از قضا پایش برروی بره‌ی سیاه می‌گذارد، و به زیر زمین می‌رود، در آن‌جا می‌بیند که زندگی وجود دارد، افرادی در تلاشند و … این داستان به دوران ساسانیان هم بی ارتباط نیست چون فره ایزدی آن‌ها ورک(wark) سفید یا همان بره‌ی سفید است. چند سال پیش که جاده‌ی سرآبله و حمیل را درست می‌کردند، آدم‌های کوتوله که به شکاف کوه رفتند و بسیار کوچک بودند ملاحظه شدند.
البته در پیشدادیان کیخسرو در آخر عمر گویا از شکاف کوهی رفت و کوه و زمین پشت سرش به هم آمد، و یا رمزی که مامون عباسی از قبر انوشیروان ملاحظه کرد و در یکی از کتب تاریخ مطالعه کردم، شاید در کتاب اخبار الطوال بود.
هم‌چنین در احوالات اردشیر بابکان اواخر حکومتش به محلی برای ریاضت و یا محل نامعلومی رفته، که تواریخ کمتر از قبر و مرگ وی نوشته‌اند. اگر هم نوشته‌اند نگارنده اطلاع ندارد. در هر صورت حیوانات اساطیری از رمزهایی حکایت دارند. در کتاب بازگشت به ستارگان تصویر سفینه‌ای را در یکی از غارهای مکزیک دیده‌اند و دارد چیزی را به سفینه می‌برد، این مساله حکایت از آن دارد ، که آن‌ها قبل از دانشمندان ما بر روی کره زمین مطالعه کرده‌اند.
یا اخبارسراسری در سال ۱۳۷۳خورشیدی اعلام کرد، تصاویر واقعی مربوط به سه هزار سال قبل از میلاد پیدا کرده‌اند که بشر مدرن اکنون به تکنیک آن‌ها رسبده است. پس نتیجه می‌گیریم، در جهان هستی خبری از آدم‌های فرو زمینی و فرازمینی، و یا برخی اجنه در زمین هست، و ابرقدرتها با این موجودات آشنا شده‌اند. و پیروان شیطان هم تبلیغات گسترده‌ای در جهان اعمال می‌نمایند. از جهتی دیگر شاید اثر این زلزله و انفجار بزرگ شبیه نظریه‌ی لابلاس است، که نتیجه‌اش ایجاد کرات منظومه‌ی شمسی به‌وجود آمده است. شاید برخی کشورها که بدنبال سرزمین فرازمینی آن‌ها در کره‌ی مریخ و یا جاهای دیگر درحال کنکاش هستند و شاید برخی از موجودات فضایی به تور ابرقدرت‌ها افتادند و از تحقیقات و علم آن‌ها بهره می‌برند( الله اعلم) و شاید هم به رمز و راز قصه‌های اساطیری دست پیدا کرده اند.( الله اعلم)
شواهد عینی بیانگر رواج نحله‌ی شیطان پرستی و گاه با آن‌ها و اذناب شیطان مرتبط شده‌اند. و عملکرد ضعیف دین باوران جا را برای جولان شیاطین بازکرده است. انسان خردمند اهل تلاش و مطالعه می‌باشد و عزت و عظمت را برای هم‌نوعان می‌خواهد. دعوت به فقر و نکبت از تفکرات جنود شیطان است. بنابراین اولویت دادن حکومت‌ها به اصول در امر دین و انسانیت لازم است ، که رشد و توسعه و آبادانی دین و دنیای مردم را به‌دنبال دارد، نه چسبیدن به فروع که شعله‌ی لجاجت و دشمنی و بدبختی و اتلاف وقت را نشر می‌دهد.
دگران ره سپر ثابت و سیاره شدند/ ما بر این خاک سیه مست غروریم هنوز
( اقتباس از رایانه و فضای مجازی، و قصه‌هایی که نسل گذشته برای کودکان می‌گفتند)