توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Wednesday, 15 May , 2024
امروز : چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳ - 8 ذو القعدة 1445
شناسه خبر : 22649
  پرینتخانه » اجتماعی, طنز تاریخ انتشار : ۰۲ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۱ | | ارسال توسط :

کاریکلماتور ۵۷

کاریکلماتور ۵۷
پرنده، مامور ابلاغ پیام گل‌ها به همه‌ي نقاط پروازی است.

-گاه، بار معنایی برخی واژه‌ها چنان سنگین است که کمر ذهن را می‌شکند.
– ابر، سینه‌ریزی از باران را به گردنِ آسمان آویخت.
– در واقع، اگر سیگارکشیدن لازم بود، خلقت، یک دودکش هم روی سرِ آدم‌ها تعبیه می‌کرد.
-باران برای پایان دادن به زندگی‌اش، خود را از ابر حلق‌آویز کرد.
-بدبین، زندگی را یک دیکشنری پر از وا‌ژه‌های تقلبی و بی‌معنا می‌دید.
– معلوم نیست پروانه‌ی کارِ پروانه‌ی برگ‌خوار بلوط از سوی کدام سازمان صادر شده‌است.
– ابر، پس از مدتی مقاومت، بالاخره با بارانش زمین‌گیر شد.
– آشفته‌حال با دست خالی مشغول درود کردن بی‌کاری بود.
– سحرگاهان، ویرگولی که در متن زمان، شب را از روز جدا می‌کند.
ادامه دارد…

نویسنده : صافی لرستانی | سرچشمه : سیمره‌ی شماره‌ی 709 (23 بهمن‌ماه 1402)
برچسب ها
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.