امروز : جمعه, ۲۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳ - 10 ذو القعدة 1445
شاهنامه چگونه متولد شد؟
بعد از حمله اعراب به ایران و سرنگونی حکومت ساسانی به صورت کلی دو نوع مقاومت از جانب ایران در برابر سلطه اعراب شکل گرفت:
۱. یک گروه که به مقاومت سخت و تند معتقد بوده و در صدد بودند حکومت عرب را براندازند مانند بابک و مازیار و اسفار بن شیرویه و مرداویج. اما اینان به مقصود
نرسیدند. براندازی حکومت عرب هم در آن زمان میسر نبود.
۲. گروه دیگر کسانی که با مقاومت نرم و با شکیبایی در صدد تاسیس حکومتی بر آمدند که در ظاهر مطیع حکومت اعراب بود، اما در باطن برای اعتلای نام و یاد ایران میکوشیدند مانند سامانیان و آل بویه. این حکومتها دانشمندان و شاعران ایرانی را به دربار فرا خواندند تا با نشر کتب و اشعار درباره ایران و به زبان فارسی، از فراموشی عظمت گذشته ایران و زبان فارسی جلوگیری کنند.
در قرن چهارم، حکومت سامانی دچار زوال شد و با مرگ عضد الدوله و ضعف حکومت شیعه در ایران و بغداد، اهل سنت و بهویژه حنبلیان بر حکومت چیره شدند و در گسترش مذهب خود از هیچ کوشش نرم و خشنی فروگذار نکردند. حکومت عباسی بهخصوص از مذهب شیعه بسیار ترس داشت. محمود غزنوی در قرن چهارم، حکومت سامانیان را برانداخت و با توسل به مذهب سنیان و رفتار خشن و آزارهای بسیار برای شیعیان در صدد آن بود که مورد توجه حکومت
بغداد واقع شود. در آن زمان که محمود در ایران حکومت داشت، امید ایرانیان وطنخواه به ناامیدی گرایید. «شبی چون شبه روی شسته به قیر» همه جا سایه افکنده بود. نه نامی از عظمت ایران بود و نه هیچ دگراندیشی جرئت سخن گفتن داشت که محمود غزنوی « انگشت در جهان کرده و قرمطی میجوید». در روزگاری که حتی بسیاری از ایرانیان، کتابهای خود را به زبان عربی مینوشتند و کسی چون احمد بن فارس زبان اهل بهشت را زبان عربی میدانست، فردوسی بزرگ با آگاهی و روشنبینی و عاقبت نگری تنها راه نجات را در بیدار کردن دلها میدید. حکیم طوس با یادآوری از بزرگی و پهلوانی و کشورگشایی نیاکان و پدران ما و تحریک حس نژادی از راه بازگویی ستمهای بیگانگان در قالب داستان که دلپسند پیر و جوان و مرد و زن بود، از فراموشی نام و یاد ایران و داستان های ملی و اسطوره های ایرانی در زیر نفوذ مادی و معنوی اعراب جلوگیری کرد. فردوسی با کوششی سترگ در سالیانی بلند، از غیرت و جوانمردی پدران ما در حفظ کیان ایران گفت و درس وطن خواهی و از خود گذشتگی را در چهره پهلوانان ایرانی به نمایش گذاشت. فردوسی هم ایران را از فراموشی نجات داد، هم هویت ایرانی را و هم زبان فارسی.
«پس در حقیقت نقشه فردوسی بیدار کردن حس نژادی ایرانیان بود که درست مخالف نقشهای بود که محمود غزنوی و خلیفه عباسی طرح کرده و به اجرای آن مشغول بودند و رواج یافتن شاهنامه از یک طرف خلافت عباسی و از جهت دیگر سلطنت غزنوی را تهدیدِ زوال میداد.»
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.