و سیستم ناکارآمد مدیریت ستادی سبب رانده شدن فرهیخته‌ترین نیروهای کارآمد به حاشیه و جایگزینی آن با افراد غیرمتخصص براساس رویکردهای سیاسی و نفوذ طایفه‌ای و یا منافع گروه ذی‌نفع گردد و نتیجه‌ی آن خارج شدن آموزش‌وپرورش از ریل آموزشی‌وپرورشی است.خسارت غیر قابل جبران این نوع نگرش علاوه بر ناکارآمدی نظام آموزشی که خروجی آن دانش‌آموزان بدون هر نوع مهارت و توانایی، خدشه‌دار شدن حیثیت و جایگاه شغل شریف معلمی ااست. حضور تعداد اندکی از شبه‌معلمان در اردوگاه افراد صاحب نفوذ جهت کسب پایگاه‌های قدرت و استفاده ابزاری از این افراد و به گروگان گرفتن پست‌های مدیریتی و ستادی در قبال همکاری با این افراد سبب شده شایسته‌ترین و کارآمدترین افراد متخصص از پست‌های مدیریتی کنار زده شوند و سیستم مدیریتی نهاد آموزش‌وپروش محل حضور و جولانگاه مدیران نیابتی شود و خروجی آن بی‌ثباتی مدیریت و سرخوردگی و بی‌انگیزگی نخبگانِ حاشیه‌نشین شود و این امر عامل مهمی در افت تحصیلی و کاهش شاخص‌های علمی بر اساس معیارهای جهانی است. آزمون و خطای روش‌های آموزشی‌وپروشی با دیدگاه غیرعلمی و عدم ثبات مدیریت و نبود تجربه و تخصص در کنار ساختارهای ناکارآمد اقتصادی و اجتماعی محیط مقدس مدارس را به محل تجمع آسیب‌های اجتماعی تبدیل نموده است.
نبود چشم‌انداز علمی، دیدگاه مکتب‌خانه‌ای، واپس‌گرایی و اکابری نوعی ارتجاع شبه‌مدرن را جایگزین نگاه آموزشی کرده است.
با وجود تمام مشکلات، شاهد حضور معلمانی فرهیخته و متخصص و شایسته هستیم که دارای مدارج علمی و توان تجربی بالایی هستند و تلاش می‌کنند تا سیستم مدیریتی و محتوای آموزشی ناکارآمد را تا حدودی بهبود یابد، معلمانی فرهیخته و حاشیه‌نشین که باورمند به قداست و شرافت شغل معلمی هستند و با چشم‌پوشی از ناملایمات اقتصادی و شغلی هم‌چنان پرچم علم و آگاهی را بالا می‌گیرند. در صورتی که بخواهیم سراغی از این قشر علمی بگیریم کافی است به مدارس حاشیه‌ای وروستا و مناطق محروم وارد شویم تا حضور تاثیرگذار آنان را بر فضای آموزشی و تولید علم شاهد باشیم؛ معلمانی که یک شیفت را در مدارس حاشیه و روستایی می‌گذرانند و در شیفت بعد در مراکز آموزش عالی به تدریس می‌پردازند. استادانی که تولید محتوای علمی می‌کنند و برای جبران مشکلات اقتصادی با توجه به رشته و تخصص و یا تجربه خود به‌ناچار شغل دوم را برمی‌گزینند، وام‌دار هیچ تشکلی نیستند و تاثیر فوق‌العاده‌ای بر آگاهی‌بخشی جامعه دارند. معلمانی فرهیخته که پیش‌رو در مناسبات علمی و اجتماعی هستند و همواره گروه مرجع برای نسل جدید هستند.
در فضای مسموم ایجاد شده نسبت به آموزش‌وپرورش وجدان‌های بیدار و چشم‌های بینایی هستند که نسبت بر فرهیختگی قشر علمی معلمان آگاهند و معلم‌نماهای فرصت‌طلب را جدای از خیل عظیم معلمان فرهیخته می‌دانند.