توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Thursday, 16 May , 2024
امروز : پنج شنبه, ۲۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳ - 9 ذو القعدة 1445
شناسه خبر : 22523
  پرینتخانه » اجتماعی, لرستان پژوهی تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱۴۰۲ - ۲۱:۵۹ | | ارسال توسط :
یادداشت‌های مستند از تاریخ و جغرافیای لرستان

درنوشت لرستان در نوشته‌ها (۳۸) گزارش نظامی لرستان نویسنده: سروان آرنولد تالبوت ویلسون/ پاره‌ی‌هجدهم

درنوشت لرستان در نوشته‌ها (۳۸)  گزارش نظامی لرستان  نویسنده: سروان آرنولد تالبوت ویلسون/ پاره‌ی‌هجدهم
[فهرست الفبایی طوایف لر 6] دلفو: (Dilfan)

این اتحادیه‌ی ایلی قدرتمند، که از چندین طایفه‌ی مختلف و جداگانه تشکیل شده، عاملی مهم در سیاست «لرسو» (Luristan) است. طوایف این اتحادیه عبارت‌اند از:۴،۳،۲،۱

طایفه «تَریو» (Tarhan) مستقیماً تحت فرمان «سردار اکرم» ۵ است و تقسیم‌بندی آن به شرح زیر می‌باشد: «سیری» (Siri)، «امرایی» (Amrai)، «گراون»(Garrawand)، «کردعلیون»۶، «رومیونی»(Rumiayani)، «بازون»(Bazwand)، «پایرون»(Padarwand)، «آزاوخش»(Aza Bakhsh)، «آینن» (Ainawand)، «کوشکی» (Kushki)، «کولونی»۷، «گرمه‌ای»(Garmai)، «رَماون»(Ramawand)، «ضرونی»(Ziruni).
چهار هزار تومان مالیات سالانه‌ی بر تریو بسته شده است، «سالارالدوله»۸ دوازده هزار تومان مطالبه می‌کرد ولی درنهایت پنج هزار تومان گرفت.
اکثر این طوایف کوچ‌نشین هستند، اما به دلیل اینکه املاک [گرمسیر و سردسیر] آن‌ها به هم چسبیده است، [مسافت و چگونگی] کوچ آن‌ها [با مسافت و چگونگی کوچ دیگر طوایف]، مثلاً، با کوچ طایفه‌ی «سگون» متفاوت است. در حال حاضر آن‌ها تحت نام سردار اکرم، که لقب «والی پیش‌کوه» (Pish-i-Kuh) میدان عمل زیادی به او می‌دهد، کم‌وبیش با هم یکی شده‌اند. استعداد جنگی دلفو بین هجده تا بیست‌هزاری نفر برآورد شده است، اما این تخمین‌ها همه به‌دوراز واقعیت هستند؛ زیرا تحت هیچ شرایطی، [بین تیره‌های] این طایفه اجماعی، برای حمایت از یک هدف یا یک فرد خاص، به دست نمی‌آید. قلمرو آن‌ها از مرزهای «کرماشو» (Kirmanshah) تا «صی‌مره» (Saidmarreh) و «کشگو» (Kashgan) گسترده شده است.
شجره‌نامه‌ی زیر [از خاندان] سردار اکرم، حائز اهمیت است:

سردار اکرم، [که در آن زمان] ملقب به «فتح‌السلطان» (Fath-i-Sultan) و «فتح‌لشکر» (Fath-i-Lashkar) بود و «قاسم‌خان میرپنج» (Qasim Khan, Amir-i-Panj) شش هفت سال برای کسب قدرت علیه هم جنگیدند. بالاخره این مبارزه با مرگ قاسم‌خان به پایان رسید. سردار اکرم در قید حیات است و به نظر می‌رسد که به اندازۀ کافی از معاش و روش حکومتی موجود راضی است. او دورانی طوفانی را پشت سپری کرده است و از دشمنی‌های آشکار «والی»(Wali) و سالارالدوله، جان سالم به در برده است: «او خورده است.» همان‌گونه که به ستوان «ویلسون» ۹ گفته: «هم زنجیر و هم چوب»؛ و عهد کرده است که هرگز وارد هیچ شهری نشود و به‌هیچ‌عنوان خود را به دست هیچ حاکمی نسپارد. او به‌شخصه فردی جسور است، اما نیروی نظامی زیادی در اختیار ندارد، و عموماً به هنگام مبارزه با دشمنان خود، مجبور بوده است که امنیت و آرامش را در جنگ‌وگریز جستجو کند. او قدرت خود را مدیون هم‌بستگی و انسجام طایفه و قلمرو خود و این واقعیت است که او از مسیر طوایف کوچ‌نشین بزرگ، دور افتاده است. بااین‌حال، (او یک لر معمولی است) و موفقیت او را باید عمدتاً به شخصیت خودش و اعمال قدرتی که به میزان خارق‌العاده‌ای دارد، نسبت داد.
او از نظر ظاهری نامطلوب است: یک تریاکی سفت‌وسخت و دائم‌الخمر؛ با قدی متوسط، کاملاً عبوس و فرسوده، تا حدی بدگمان، البته نه به اندازه بسیاری از دیگر سران لر. کاپیتان «لوریمر»۱۰ در سال ۱۲۸۳ ش. ۱۱ و ستوان ویلسون در سال ۱۲۹۰ ش. ۱۲ عملاً او را برای گفت‌وگو در مورد توسعه‌ی نفوذ بریتانیا در محدوده‌ی قلمروی خودش، مناسب و آماده دیدند. او در حال حاضر با «امان‌الله‌خان» ۱۳ پسر والی و «داوودخان کَلُر»۱۴ متحد است فلذا در موقعیتی بسیار قوی قرار دارد. هرچند او [طایفه‌ی] «بیرنون» (Bairanwand) را به طرح مطالبات نامعقول از «امیرمفخم»۱۵ تحریک می‌کرد که نتیجه‌ی آن شکست کامل بیرنون‌ها از امیرمفخم بود؛ اما آشکار تمایلی به مخالفت با حاکم نشان نمی‌دهد.
هشت هزار تومان مالیات سالانه‌ی بر دلفو بسته شده است، «ظل‌السلطان»۱۶ دوازده هزار تومان گرفت و سالارالدوله شانزده هزار تومان طلب کرد و پنج هزار تومان گرفت. هم‌چنین بنگرید به مقاله‌ی «سیله‌سیله»(Silsileh).

پی‌نویس‌ها:
۱ – این فهرست ناقص و مغایر تقسیمات امروزی طوایف در میان خود لرها است. [م.]
۲- امروزه طایفه‌ای با این نام در محدودۀ جغرافیایی لرستان شناخته‌شده نیست. البته این احتمال نیز وجود دارد که اشتباهی در ثبت یا حروف‌چینی رخ داده باشد. [م.]
۳ – در متن انگلیسی به‌صورت «Chari» نوشته شده است. امروزه طایفه‌ای با این نام در محدودۀ جغرافیایی لرستان شناخته‌شده نیست. لذا در ترجمه با توجه به شباهت و نیز محدودۀ جغرافیای زیستی «چواری» نوشته شده است. [م.]
۴- در متن انگلیسی به‌صورت «Bawari» نوشته شده است. امروزه طایفه‌ای با این نام در محدودۀ جغرافیایی لرستان شناخته‌شده نیست. لذا در ترجمه با توجه به شباهت و نیز محدودۀ جغرافیای زیستی «باولی» نوشته شده است. [م.]
۵- در متن انگلیسی به‌صورت «Sardar Akram» نوشته شده است. منظور نویسنده «نظرعلی‌خان امیراشرف غضنفری» است. [م.]
۶- در متن انگلیسی به‌صورت «Kurd ‘Aliwand» نوشته شده است؛ اما به نظر می‌رسد درست‌تر «قرعلیون» باشد. [م.]
۷- در متن انگلیسی به‌صورت «Kuloni» نوشته شده است. امروزه این طایفه را بیشتر با نام «کورونی» می‌شناسند. [م.]
۸- ابوالفتح میرزا سالارالدوله، پسر سوم مظفرالدین‌شاه. در متن انگلیسی به‌صورت «Salar-ud-Dauleh» نوشته شده است. [م]
۹- در متن انگلیسی به‌صورت «Wilson» نوشته شده است. نام کامل او «آرنولد تالبوت ویلسون» است. [م.]
۱۰- در متن انگلیسی «Captain Lorimer» نوشته شده است. نام کامل وی «جان گوردن لوریمر» (به انگلیسی: John Gordon Lorimer) بود. در برخی منابع نام وی را به‌اختصار «ج. گ. لوریمر» (به انگلیسی: J. G. Lorimer) نیز نوشته‌اند. دیپلمات، مورخ و مدیر استعمار بریتانیا بود. او برای «راج بریتانیا» در «پنجاب» هند کار می‌کرد، سپس به‌عنوان «نماینده سیاسی» بریتانیا در منطقه خلیج‌فارس منصوب شد؛ و به بوشهر آمد. «فرهنگ جغرافیایی خلیج‌فارس، عمان و عربستان مرکزی» مشهورترین اثر اوست. او در ۸ فوریه ۱۹۱۴، به سن ۴۳ سالگی بر اثر اصابت تیر اسلحه‌ی خودش به شکمش درگذشت. [م.]
۱۱ – در متن انگلیسی سال «۱۹۰۴» میلادی (از ۱۰ دی ۱۲۸۲ تا ۱۰ دی ۱۲۸۳ ش.) نوشته شده است. [م.]
۱۲- در متن انگلیسی سال «۱۹۱۱» میلادی (از دهم دی ۱۲۸۹ تا دهم دی ۱۲۹۰ ش.) نوشته شده است. [م.]
۱۳- در متن انگلیسی «Amanullah Khan» نوشته شده است. منظور نویسنده «امان‌الله‌خان امیرجنگ» فرزند «غلامرضاخان والی» است. [م.]
۱۴ – در متن انگلیسی «Daud Khan Kalur» نوشته شده است. منظور نویسنده «داوود خان امیر اعظم» فرزند «عباس اسدبگ» است. [م.]
۱۵- در متن انگلیسی به‌صورت «Amir Mufakham» نوشته شده است. «لطفعلی‌خان امیرمُفَخَّم بختیاری» با نام خانوادگی «بختیار»، پسر «امامقلی‌خان حاجی ایلخانی» و از رجال اواخر قاجار بود. وی مناصبی چون فرماندهی قشون سلطنتی، وزیر جنگ، ایلخانیگری بختیاری، حکومت اصفهان، خوزستان، کردستان، کرمان و کرمانشاه را در کارنامه خود دارد. حکم حکومت وی بر لرستان در اسفند ۱۲۹۰ ش. صادر شد. در سال ۱۳۲۶ در حدود ۹۳ سالگی درگذشت. [م.]
۱۶ – در متن انگلیسی «Zill-es-Sultan» نوشته شده است. منظور نویسنده «سلطان مسعودمیرزا» فرزند «ناصرالدین‌شاه» است. [م.]

نویسنده : احد رستگارفرد | سرچشمه : سیمره‌ی شماره‌ی 706(سی‌ام دی‌ماه1402)
برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.