امروز : جمعه, ۲۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳ - 10 ذو القعدة 1445
درنوشت لرستان در نوشتهها (۳۵) گزارش نظامی لرستان / نویسنده: سروان آرنولد تالبوت ویلسون
این تیره، بهویژه برای شکستن پیمانشان با «سرگرد داگلاس»۲ و «ستوان لوریمر»۳، در سال ۱۲۸۳ ش.۴ شهرت خوبی ندارد. آنها سوگند یاد کرده و خود را متعهد کرده بودند که ستوان لوریمر را با چند امتعه پشمین و پتو، از «دزفیل»۵ به «خورموه»۶ هدایت کنند، [اما] تمام چارپاها و باروبنه راه به سرقت رفته بودند.
توجیهات و عذرهایی که روسای [بهارون] برای این [رفتار] ارائه میکردند، متداول و مثل همیشه بود. آنها ادعا کردند که قرآن۷ را فقط برای سفر بالا ۸ مُهر کردهاند و نه برای [مسیر] بازگشت به دزفیل؛ و توافق آنها در مورد [سفر] اخیرالذکر۹ فقط شفاهی است و درنتیجه آنها مختارند که هرطور صلاح میدانند انجامش دهند. در حقیقت سوگند آنها شامل هر دو سفر [رفتوبرگشت] میشد.
«فرمانفرما»۱۰، پس از یک تأخیر طولانی، نیرویی نظامی را برای مجازات آنها فرستاد. او همراه «ستوان ویلیامز»، تی. ام. اس.،۱۱ جراح کنسولگری بریتانیا در «کرماشو»۱۲ بود. پس از چند عملیات نظامی آشفته و بیفایده، او بهواسطهی مداخله «حسنخون سگون»۱۳، بر دستگیری میرهای۱۴ زیر تأثیر گذاشت. این بود ثمرهی دیپلماسی ایرانی یا بهعبارتیدیگر، پیمانشکنی و نقض سوگند به قرآن.
متنفذترین میرها: «میر حاجی»، «نظرعلی» پسرش، «سید مَهَد» و «اسعد».۱۵ میرهایی که هنگام حمله به ستوان لوریمر با او بودند، عبارت از؛ «تَتَر»، «سرهنگ»، سردار (برادرِ بَخی) بابا، «نظرعلی قاسم»، «خونی»، «باور»، «عالم»، «نقی»، «شاه بزرگ»، «اسماعیل»؛ بیشتر اولاد «میرعباسخو»؛ بودند.۱۶
دیگر میرهای مهم «میر مَهتقی»، «میر مَشکول» و «میر نومدار» هستند.۱۷
بهطورکلی ملاحظه شده است، مجازاتی که حکومت ایران، در پی فشارهای فراوان سرکنسولگری، برای آنها در نظر گرفته بود، بینتیجه بوده و بهعنوان یک اقدام بازدارنده کافی نبوده است. طرز برخورد آنها، در سال ۱۲۹۰ ش.،۱۸ با ستوان ویلسون۱۹ نشان میدهد که همینطور است. بااینحال مجازاتی که نصیب آنها شد، سبک نبود. یک مرد به توپ بسته و متلاشی شد، یکی دیگر در زندان مُرد، بسیاری [از آنها] تا وقتی «سالارالدوله»۲۰ آنها را آزاد کرد؛ نزدیک دو سال زندانی بودند. فرد اخیرالذکر، بسیاری از غارتی را که [میرها] به چنگ آورده بودند؛ پس گرفت، اما بیشتر آن را برای خود نگه داشت. فقدان اعتبار و نفوذی که آنها متحمل شدند تأثیر دائمی بر ثروت طایفه داشته است و در حال حاضر آنها کمتر از شش سال پیش نیرومند هستند.
پینویسها:
۱- “Aulad-i-Abbas Khan and dependents”.
۲- Major Douglas.
۳- در متن انگلیسی «Lieutenant Lorimer» نوشته شده است. نام کامل وی «جان گوردن لوریمر» (به انگلیسی: John Gordon Lorimer) بود. در برخی منابع نام وی را بهاختصار «ج. گ. لورمیر» (به انگلیسی: J. G. Lorimer) نیز نوشتهاند. دیپلمات، مورخ و مدیر استعمار بریتانیا بود. او برای «راج بریتانیا» در «پنجاب» هند کار میکرد، سپس بهعنوان «نماینده سیاسی» بریتانیا در منطقه خلیجفارس منصوب شد؛ و به بوشهر آمد. «فرهنگ جغرافیایی خلیجفارس، عمان و عربستان مرکزی» مشهورترین اثر اوست. او در ۸ فوریه ۱۹۱۴، به سن ۴۳ سالگی بر اثر اصابت تیر اسلحهی خودش به شکمش درگذشت. [م.]
۴- در متن انگلیسی سال «۱۹۰۴» میلادی (از ۱۰ دی ۱۲۸۲ تا ۱۰ دی ۱۲۸۳ ش.) نوشته شده است. [م.]
۵- Dizful.
۶- Khurramabad.
۷- Quran.
۸- مراد، سفر از گرمسیرات کم ارتفاع لرسو به سمت شهر خورموه است. [م.]
۹- سفر برگشت از خورموه به دزفیل. [م.]
۱۰- در متن انگلیسی «Farman Farma»؛ عبدالحسینمیرزا فرمانفرما (با نام خانوادگی: فرمانفرماییان؛ ت ۱۲۱۳ ش. ف ۱۳۱۸ ش.) فرزند فیروزمیرزا و نوۀ عباسمیرزا. [م.]
۱۱- Lieutenant Williams, T.M.S.
۱۲- Kirmanshah.
۱۳- Hasan Khan Sagwand.
۱۴- Mirs.
۱۵- Mir Haji, Nazar ‘Ali his son, Saiyid Mahad, As’ad.
۱۶- Tatar, Sarhang, Sardar (brother of Bakhi) Baba, Nazar ‘Ali Qasim, Khani, Bawar, ‘Alim, Naqi, Shah Buzurg, Ismail, Aulad-i-Mir ‘Abbas Khan.
۱۷- Mir Ma Taqi, Mir Mashkul, Mir Namdar.
۱۸- در متن انگلیسی سال «۱۹۱۱» میلادی (از ۱۰ دی ۱۲۸۹ تا ۱۰ دی ۱۲۹۰ ش.) نوشته شده است. [م.]
۱۹- Lieutenant Wilson.
۲۰- ابوالفتح میرزا سالارالدوله، پسر سوم مظفرالدینشاه. در متن انگلیسی بهصورت «Salar-ud-Dauleh» نوشته شده است. [م]
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.