امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
- اولین پیام پزشکیان خطاب به مردم پس از اعلام نتایج انتخابات: این تازه آغاز همراهی ماست / مسیر دشوار پیشرو جز با همراهی، همدلی و اعتماد شما هموار نخواهد شد / سوگند میخورم که در این راه تنهایتان نخواهم گذاشت؛ تنهایم نگذارید
- «مسعود پزشکیان» نهمین رییسِ جمهور ایران شد
- تحلیلی کوتاه از بازی همستر کومبات
- نسبت ما و انتخابات
- رابطهی عشق و نفرت نسبت به قدرت غالب
رهیافتی در ژانر ادبی طرا شعر
و دربارهی این ژانر شعری نیز تا به اکنون نقدها، مطالب و سنجشهایی اندک توسطِ منتقدین به دایرهی بایش و سازش آمده که به سهم و زعمِ خویش قابلِ بررسی و وارسی است. طراشعر از ترکیبِ دو کلمهی طرا و شعر تشکیل شده که هرکدام ازاینها بهطورِ کلی معنی خاص خود را دارد. کلمهی طرا از سه حرفِ اولِ واژهی طراحی اقتباس شده که درفرهنگ معین و سایر فرهنگ لغات فارسی هم کم و بیش معانی همسو و همگو یافت میشود و به معنی کاری که طراح انجام میدهد، عمل و شغل طراح به کار میرود و در ابعادی دیگرکلماتی هم خانواده چون بیرنگ گری، نقشهریزی، نقشه بنایی را برکاغذ با خبر یا مداد و یا برزمین با گچ و مانند آن نقاشی کردن هم بهکار رفته است.
چارچوب مبانی نظری این ژانر درکتابی با عنوانِ:«مبانی هنری طراشعر» توسطِ نویسنده و پژوهشگر علیرضا نصیری خانقاه، تهیه، تدوین و نگاشته شده به طوری که درفهرست کتاب که به سه فصل مجزا تقسیم شده شما میتوانید تمامِ مؤلفهها و پارامترهای این ژانر را درهمین سه فصل مشاهده نمایید به گونهای که نویسنده در ابتدای کتاب با ارائهی یک مقدمهی بسیار علمی و آموزنده، به تمامِ زوایا و کارکردها و کاربردها و مفاهیم و مصادیق و زبانِ این ژانرِ شعری پرداخته است و درفصل نخست: این پژوهشگر طراشعر را از لفظ تا معنا توضیح داده و به زیر شاخههایی چون:شعردیداری، سیر تکاملی شعر تصویری و دیداری تا طراشعر، مقایسهی تطبیقی طراشعر با شعر توشیح، مقایسهی تطبیقی طراشعر با شکل نوشتاری، مقایسهی تطبیقی طراشعر با شعرهای دارای رگه از شعر دیداری، مقایسه تطبیقی طراح شعر با تصویرسازی درشعر، مقایسهی تطبیقی طراشعر با شعر کانکریت و از همه مهمتر به بررسی تاریخچهی شعر تصویری دیداری از ابتدا تا طراشعر پرداخته که به نوبهی خود قابلِ تحسین و تمجید است. درفصلِ دومِ کتاب این منتقد سعی برآن داشته تا که طراشعر را با مکاتبی ادبی چون رومانتیسم، سمبولیسم و کوبیسم مقایسه نماید و به تأثیر و تأثر این مکاتب و همپوشانی مفهومی آنها با طراشعر اشاره کند و در واقع دراین فصل شما با نوعی ادبیات تطبیقی تصادم دارید که تمامِ مؤلفههای این مکاتب با طراشعر به دایرهی پردازش و تحلیل کشانده میشوند و علاوه برآموزندگی از مکاتب ادبی شما با مؤلفهها و اِلِمانهای طرا شعر نیز بیشتر آشنا میشوید.
درفصلِ سوم که کالیگرافی (نقاشی خط و …) است. این پژوهشگر تلاش برآن دارد تا که به طراشعر و تغییر مدرنیته درکالیگرافی، حرفگرایی درطراشعر،کاربرد نقاشی درطرا شعر و فرم تأیید تصویر طرا شعر بهطور اصولی و بنیادی بپردازد که این فصل بهنوبهی خود جهانبینی و نهانبینی خاصی را به مخاطب معرفی میکند تا که مخاطب با آسودگی خاطر و آموزگی سازندهتری بتواند به آنتولوژی و هستندگی هستی شناسانهی این ژانر دست یابد. ضمنِ این که درمقدمهی کتاب پژوهشگر تمامِ مؤلفههای طراشعر را به دایرهی بررسی آورده بهطوری که از انواع تصویر و تصاویر به مانند شنیداری و سایر حواسِ پنجگانه یاد میکند و دربخشی از مقدمهی خود چنین میگوید که:«به بیان سادهتر تمامی انواعِ تصوری، تجسم حسی است. ابزاری قدرتمند در ذهن شاعراست، زیرا به خواننده اجازه میدهد تا درسطح درونی با شعر درگیر شود. با توسل به حواس، شاعران میتوانند تجربهای فراگیر و به یاد ماندنیتر خلق کنند و خواننده را عمیقتر به دنیای شعر بکشانند.»
نویسنده درمقدمهی کتاب دربارهی طرا شعر چنین میگوید:« درواقع طرا شعر ترکیبی است از واژه (شگردهای استفاده زبانی) و تصویری (بافت شعر) است که شکل و سبک جدیدی به شعر خواهد داد، چه خواندنی باشد چه دیداری، معنا یا بهطور کامل یا بخش وسیعی از آن باید رسانده شود.
فرم این نوع شعر نباید دربرگیرندهی یک تصویر خاص (انسان، حیوان، اشیا و ..) بلکه بخشی از حروف و کلمات است، دراین نوع شعر حتا با دیده نشدن تصویر معنا باید رسانده شود. وی درادامه دربارهی طرا شعر چنین میافزاید:«تکنیک دیگر که درشعر تصویری بهویژه طراشعر، دیده میشود، استفاده از جزئیات دقیق و خاص است. شاعران غالباً به جای استفاده از زبانِ کلی یا مبهم، کلماتی را انتخاب میکنند که تصویر روشنی را درذهن خواننده ترسیم میکنند. برای مثال: ممکن است شاعر به جای گفتن«یک گل» آن را :«گُل رز ظریف و زرشکی» توصیف کند. این جزئیات خاص باعث میشود که تصاویر جذابتر شوند اما درطراشعر شاعر نه تنها به توصیف اکتفا نمیکند بلکه شکل و شمایل را توأمِ با مفهوم طراحی میکند.» درطرا شعر آنچه به دید و ذهن میرسد آن است که دردنیای هنر، شعر تنها به کلمات محدود نمیشود و شعر بصری، شکلی منحصر به فرد و گیرا از بیان، قدرت زبان را با زیبایی عناصر بصری درهم میآمیزد و تأکید مؤکد برآن دارد که شاعران بصری با هر ضربهي قلم مو، رنگها و اشکال با دقت چیده شده، یا عکسهای متفکرانه ثبت شده، روایتهای قدرتمندی را خلق میکنند که فراتر از شعر سُنتی است. آنها ایدهها و احساسات پیچیده را از طریقِ تصاویر، نمادها و ترکیببندیهای بصری به هم منتقل میکنند.»
با این تعابیر،به نظر میرسد که طراشعر به دنبالِ طراحی شعر با ابزاری به نامِ کلمات است و شاید نقاشی با خطوط و کلمات خود عاملی باشد تا که یک شکل قابلِ ملاحظه خلق شود. درطراشعر شما با کلماتی برخورد دارید که این کلمات یک طرح و یا شکل قابلِ ملاحظه را خلق میکنند. این طرح ممکن است دریک واژه رخ دهد و یا دریک حرف از یک واژه که به تنهایی نوعی بار معنایی گسترده و سایه سارتصویری را به نمایش میگذارد. درطراشعر زبان از موانع و مسیرهای ناهموار عبور میکند و میخواهد که ازخانه به خیابان و از خیابان به جهان سفرکند. جهان زیستی، طراشعر یکی از آرزوها و آمالِ و اهدافِ بانی این ژانر است که این مهم میتواند به مرور زمان بهتر خودش را به دایرهی بایش و آسایش برساند. طراشعر با استفاده از کلاژها و افکتهای تایپوگرافی و با بهرهگیری از چینش، بینش و چیدمانِ کلمات درکنارِ هم و چه از طریقِ ترکیببندی دیجیتال و اورجینال به دنبالِ ارائهی طیف متنوعی از سبکها و روشهاست.
بنابراین طراشعر نه تنها یک بیان هنری است بلکه زبانی هنری دارد که میتواند متنیت زمان را پرورش و آموزشِ بیشتری دهد. بیمرز و رمز نیست اما مرزِ بین هنر تجسمی و ادبیات را بر میدارد و به دنبالِ تلفیقی منحصر به فرد و فریبنده است. فریبندگی یک ژانر ادبی پیآمدی آفریننده دارد به شرطی که این آفرینش بتواند به یک بایش علمی و آسایش عملی دست یابد.
درطراشعر ابتدا مفاهیم درذهن تصور میشوند یعنی برداشت ذهنی از کلمات بسیار مهم است و من بعد این مفاهیم به دایرهی عینیّت و تصویر میآیند. شاید تصوّر و تصویر به مثابهی دو عنصر مهم درطراشعر محسوب میشوند از اینرو که سُراینده ابتدا یک چیزی را تصوّر میکند و این برداشتِ ذهنی به صورت یک تصویر درمیآید و این تصویر توسطِ کلمات خودش را به نمایش میگذارد.. دیگر نکته: تصویر آرایی است. یکی از دغدغههای طراشعر تصویر آرایی است.
تصویر آرایی با ساختنِ تصویری از کلمات و بافتِ متن و ایده به دست میآید. کلمات زبانِ شعر یا هرمفهومی را شکل میدهند و هرچه قدر ازکلمات، مفاهیمی را کشف نمائیم به همان اندازه درشکلگیری تصاویر درشعر به ما کمک میکنند. برای مثال: وقتی شاعر حرف دومِ کلمهی شهر را به صورت یک بال و یا د دل به نمایش میگذارد در واقع هم به خود واژه معنا میدهد و هم حرف در واژه احساس آزادی میکند. آزادی را درقفس نکنید/ چون/ کلماتِ آن به هم وصل نیستند! بنابراین بایستی به کلمات و حروف اجازه دهیم تا که هرجای سطر که دوست دارند بنشینند.
دیگر نکته درطراشعر، فرهنگ حروف است. حروف به نوبهی خود دارای نوعی فرهنگ و فرهنگمندی هستند. من حروفِ فرهنگمند را دردمند میدانم. کلمات درطراشعر خانهی حروفاند و حروف درخانه کلمات به تجارب زیستی و زیستتجربی قابلِ ملاحظهای دست مییابند که البته این مهم درشعرِ کانکریت و شعرِ دیداری هم به چشم میآید.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.