امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
- اولین پیام پزشکیان خطاب به مردم پس از اعلام نتایج انتخابات: این تازه آغاز همراهی ماست / مسیر دشوار پیشرو جز با همراهی، همدلی و اعتماد شما هموار نخواهد شد / سوگند میخورم که در این راه تنهایتان نخواهم گذاشت؛ تنهایم نگذارید
- «مسعود پزشکیان» نهمین رییسِ جمهور ایران شد
- تحلیلی کوتاه از بازی همستر کومبات
- نسبت ما و انتخابات
- رابطهی عشق و نفرت نسبت به قدرت غالب
پیام شصتدرصدیها و کنش انتخاباتی
اول اینکه به حاکمیت پیام داد که از اوضاع ناراضی است و این نارضایتی خود را با عدم مشارکت در صندوقهای رای نشان میدهد. چون هر حاکمیتی برای حکمرانی خود به رضایت نسبی تودهها نیاز دارد، آنها نمیتوانند نارضایتی و عدم مشارکت شصتدرصدی جامعه را نادیده بگیرند.
پیام دوم به اصلاحطلبان بود و به آنها هم نشان داد که دیگر به روایتهای آنها از دوگانهسازی اصلاحطلب -اصولگرا و یا دیو و دلبر وقعی نمیدهد و دعوت بزرگان اصلاحطلب را بیپاسخ میگذارد و خلف وعده و ناتوانی و عدم استفاده از فرصتهای اصلاحطلبان را فراموش نکرده و دیگر به دعوت آنها پاسخ میلیونی نخواهد داد.
پیام سوم هم به مخالفان حاکمیت و اپوزیسیون بود که نمیتوان از مشارکت در صندوقهای رای، دوگانهی خادم -خائن و یا تابو ساخت و هرکسی در انتخابات شرکت میکند، به خیانت متهم کرد و هرکسی را شرکت نمیکند، خادم و مبارز شناخت. باید به سلیقهها و نظرات افراد احترام گذاشت. دستکم در این انتخابات، سطحی از جامعه به این سطح از بلوغ رسیده است که افراد بدون اینکه همدیگر را متهم کنند آرای متضاد خود را با هم در میان میگذاشتند و هریک مختار بود که کدامیک را انتخاب کند و قرار هم نیست پس از انتخابات به جان همدیگر بیفتند و یکدیگر را به تقصیر و خیانت و کاهلی متهم کنند.
حال باید به رمزگشایی این پیام برای خود رایدهندگان پرداخت: واقعیت این است که رای دادن یک اقدام و کنش سیاسی است و لزوماً یک اقدام ایدئولوژیک و مقدس نیست. میتوان در شرایطی که زمینه برای انتخاب معنادار و انتقال پیام فراهم است، شرکت و پیام خود را ارسال کرد؛ در مقابل نیز وقتی شرایط فراهم نیست با عدم مشارکت خود پیام دیگری را رساند. این فرایند ابدی و تغییرناپذیر نیست بلکه کنشگران در یک بازی وارد میشوند که بسته به حرکت طرف مقابل بازی خود را انجام میدهند. بنابراین در این بازی ضمن اینکه باید کنش لازم را انجام میدهیم باید مواظب باشیم که هم از اصول اخلاقی قانونی خارج نشویم و درضمن هم اصول و قواعدی داشته باشیم که تا کجا میخواهیم بازی کنیم و کجا از بازی کنار بکشیم. چراکه افتادن در بازی تکراری انتخاب بین بد و بدتر و رویکرد همیشه در صحنه انتخابات! میتواند ما را به سراشیبی انحطاط سوق دهد.
حالا جامعه پس از رساندن پیام خود به حاکمیت باید قدم بعدی را خود انتخاب کند: گروهی معتقدند که بعد از رساندن پیام و گرفتن پیام ازطرف مقابل باید اقدام دیگری انجام داد و تداوم عدم مشارکت میتواند سرمایهی اجتماعی و سیاسی حاصل شده را بر باد بدهد و در مقابل گروهی دیگری به تداوم عدم مشارکت تا رسیدن به شواهد معناداری از تغییر در سطوح بالای حاکمیت و یا حتا تغییر آن باور دارند.
بنابراین مرحلهی دوم انتخابات بیش از آنکه درگیری حامیان پزشکیان و جلیلی باشد دعوای این دو رویکرد سیاسی است و کسانی که در مرحله قبل مشارکت نداشتند در این مرحله با این سوال جدی مواجه میشوند که باید کدامیک را انتخاب کنند.
به نظر میرسد بدون اینکه بخواهیم رقیبهراسی و دشمنسازی کنیم، تجربه دورهی احمدینژاد به ما میگوید که از بعضی آدمها و تفکرات که در دنیای خیالی و توهمی به سر میبرند، باید ترسید. این افراد هزینهی زیادی را بر جامعه بهخاطر اجرای رؤیاهایشان تحمیل میکنند تا متوجه توهمی بودن ایدههای خود شوند و حتا ممکن است اصلاً هم متوجه نشوند. ایدههای بیان شده توسط آقای جلیلی و تیپ هوادارانشان نشان میدهد که در دنیای خاصی به سر میبرد و تصور میکند که میتواند دن کیشوتوار با دنیا بجنگد و به قول خودش از دنیا و قدرتهای جهانی هم طلبکار باشد. و تاکنون هم کمهزینه از بابت این ایدههای جاهطلبانه و غیرواقعی پرداخت نکردهایم. در صحنهی داخلی نیز عملکرد چنین ایدههایی به نقض حقوق شهروندی و طرد شهروندان و تضعیف رسانهها و فضای مجازی و محدود شدن فعالیتهای مدنی انجامیده و تصور میرود که قدرت گرفتن کامل این دیدگاه میتواند وضعیت را بغرنجتر و تلختر نماید.
بنابراین بدون اینکه بخواهیم از پزشکیان اسطورهسازی کنیم و بعضی از نقدهای وارد شده به ایشان را نفی کنیم ولی در این شرایط میتوان امیدوار بود حداقل فردی با دیدگاه ایشان که به برنامهریزی و تفکر علمی و تعامل با جهان و شنیدن صدای مردم اعتقاد دارد اگر فایده مورد انتظار را نداشته باشد خطرجدی و غیرقابل بازگشتی هم برای جامعه نخواهد داشت.
آنچه که فکر میکنم ضرورت دارد کنشگران سیاسی و اجتماعی و رایدهندگان به آن توجه کنند نوعی حمایت انتقادی از پزشکیان است به این معنا که در عین حال که فاصله خود را با نگاه و تفکر ایشان حفظ نموده و هویت خود را با اصلاحطلبان گره نمیزنند ولی برای داشتن یک فضای عادی و نرمال و جلوگیری از خطر روی کارآمدن رقیب میتوان به ایشان اعتماد کرد و در طول مسیر نیز با نگاه انتقادی و مشارکتی در کنار ایشان بود و هرجا این تصور وجود داشت که ایشان توان همراهی حداقلی با مطالبات آنها را ندارد با کنشهای مدنی دیگری صدای اعتراض و انتقاد خود را در جامعه نشان دهند. متاسفانه در دوران خاتمی و حتا روحانی این تصور بود که باید با اعتماد به رهبران سیاسی خود را خلع سلاح و دربست انتظار تحقق امید و آرزوهای خود در اختیار آنها میگذاشتیم و بعد از ناتوانی و یا بیوفایی آنها، سرخورده و ناامید از مشارکت مدنی دوری میجستیم.
در پایان برداشت من این است که میتوان با یک نگاه انتقادی و با اطمینان از رساندن پیام شصتدرصدیها، مسئولانه در انتخابات مشارکت کرد. با امید اینکه حاکمیت خواستهها و مطالبات شصتدرصدیها را گرفته و مجال گفتوگو را به آنها بدهد پس از پیروزی پزشکیان یا حتا شکست او، بدون سرخوردگی و از دست دادن سرمایهی اجتماعیمان همان کنش مدنی و انتقادی و رهایی بخش خود را تداوم دهیم. چنین بادا
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.