توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Sunday, 7 July , 2024
امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
شناسه خبر : 24215
  پرینتخانه » ادبی, شعر و داستان تاریخ انتشار : ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۹:۴۳ | | ارسال توسط :

سه سروده از زانا کردستانی

سه سروده از زانا کردستانی

(۱) تمام نمی‌شود این خیابان… –قدم زدنِ بی‌تو؛ دشوارترین عذاب‌ست!. (۲) این‌جا، همه تویی! آن‌جا، کنارت تو خدا کند که کس نباشد… (۳) دارم به پرنده شدن می‌اندیشم! چند روزی‌ست؛ شاخه‌های درختِ ته کوچه — تنهایند…

(۱)
تمام نمی‌شود
این خیابان…
–قدم زدنِ بی‌تو؛
دشوارترین عذاب‌ست!.

(۲)
این‌جا،
همه تویی!
آن‌جا،
کنارت تو
خدا کند که کس نباشد…

(۳)
دارم به پرنده شدن می‌اندیشم!
چند روزی‌ست؛
شاخه‌های درختِ ته کوچه
— تنهایند…

| سرچشمه : سیمره‌ی شماره‌ی 726(31 خرداد 1403)
برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.