توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Sunday, 7 July , 2024
امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
شناسه خبر : 24212
  پرینتخانه » سیاست, کنار لوگو, یادداشت تاریخ انتشار : ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۹:۳۵ | | ارسال توسط :
در کارگاه سیاست

تحلیل هشتم تیر

تحلیل هشتم تیر
نمی‌توان گفت 60 درصدی که در انتخابات مرحله‌ی اول ریاست جمهوری شرکت نکردند، همگی انتخابات را تحریم کرده‌اند. زیرا تحریم کردن با شرکت نکردن الزاماً منطبق برهم نیستند.

بیش‌ترین مشارکت در انتخابات در دنیا و ایران معمولاً ۷۵ تا ۸۰ درصد است. از واجدین شرایط رای در ایران که ۶۱/۵ میلیون نفر هستند، برای ۲۰ درصدشان یعنی کمی بیش از ۱۲ میلیون نفر، امر سیاسی و انتخابات اهمیت و موضوعیت ندارد و عدم مشارکتشان نیز ارتباطی با تحریم انتخابات ندارد. این‌ها حاشیه‌نشین سیاسی بوده و تمایلی به ابراز نقش در مناسبات سیاسی و انتخابات ندارند. اما ۸۰ درصد باقیمانده که کمی بیش از ۴۹ میلیون نفر هستند، موضع و دیدگاه سیاسی و انتخاباتی دارند و شرکت‌نکردن آن‌ها در انتخابات، به معنای اعتراض و تحریم است. لذا در تحلیلِ حجم آرا و هواداران جریان‌های سیاسی، باید این ۴۹ میلیون نفر که جمعیت فعال انتخاباتی و سیاسی‌اند، مبنای محاسبه قرار گیرند.
این ۴۹ میلیون نفر بر حسب رویکردشان نسبت به مرحله‌ی اول انتخابات اخیر، در چهار گروه جای می‌گیرند: موافقان یا اصولگرایان، منتقدان یا اصلاح‌طلبان، مخالفان یا تحریم‌کنندگانِ مخالف، براندازان تحریم کنندگانِ برانداز.

الف: موافقان یا هواداران جریان اصولگرایی: طرف‌داران وضع موجودند و رای دادن را تکلیف می‌دانند نه حق. به‌رغم این‌که هر سه قوه، نهادهای صداوسیما، بسیج، مساجد، مداحان را در اختیار داشتند، آرا شان از ۲۲.۵ میلیول نفر (مجموع آرا مرحوم رییسی، رضایی و قاصی‌زاده) در سال ۱۴۰۰ به کمتر از ۱۳ میلیون نفر (آرا جلیلی و قالیباف) در سال جاری رسید و به میزان ۴۳ درصد سقوط کرد که یک شکست سنگین برای جناح اصولگرای حاکم محسوب می‌شود.
آرای ۱۳ میلیونی اصولگرایان معادل ۲۶ درصد یعنی یک چهارم از جمعیت سیاسی ۴۹ میلیون نفری است. لذا اصولگرایان حداکثر یک چهارم افکار عمومی جامعه‌ی سیاسی ایران را نمایندگی کرده و یک چهارم از جامعه ایران موافقِ قرائت اصولگرایانه از دین سیاست، فرهنگ و کشورداری است. تا این‌جا بازنده‌ی این انتخابات، اصولگرایان بوده‌اند.
کاهش شدید آرای اصولگرایان نشان می‌دهد که بر خلاف تبلیغات گسترده شان در رسانه‌ها و منابر و دستاوردسازی برای دولت، دولت سیزدهم نه تنها از نظر مخالفان و منتقدان بلکه از نظر هواداران نیز فاقد کارآمدی و اثربخشی بوده و ضمن این‌که عامه‌ی مردم را راضی نکرده بلکه نزدیک به نصف هواداران اصولگرای خود را نیز از دست داده است.

چند عامل باعث عدم اقبال افکار عمومی به اصولگرایان و کاهش مشارکت در مرحله‌ی اول انتخابات نابهنگام ریاست جمهوری در سال جاری شده است:
۱- ناکارآمدی دولت سیزدهم اصولگرایان در رفع تحریم و تورم. ناکامی در رسیدن به شعارهای «تورم یک رقمی، ساخت چهار میلیون مسکن، و تولید یک میلیون و هفتصد هزار خودرو در سال دوم و…». شکست شعار حل مشکلات اقتصادی بدون برجام.
۲- اندک‌سالاری، ناشایسته‌سالاری و ادامه فساد اداری از جمله فساد سهمگین چای دبش در دولت سیزدهم.
۳- رد صلاحیت تمامی منتقدین و نامزدهای غیراصولگرا و تبدیل انتخابات به «انتخابات درون‌حزبی» در سه انتخابات پیشین در لوای نظارت استصوابی.
۴- مواجهه‌ی تحقیرآمیز با زنان بر سر مسئله‌ی حجاب در دو سال گذشته.
۵- دهن‌کجی جناح حاکم در شهرداری، وزارت ارشاد و دانشگاه‌ها به مردم ، منتقدین، هنرمندان و دانشجویان و اساتید.
عدم اقبال افکار عمومی به دولت اصولگرا و کاهش شدید تمایل به شرکت در انتخابات که توسط نهادهای حکومتی در نظرسنجی‌های رسمی رصد می‌شد، احتمالاً مهم‌ترین عامل تایید صلاحیت نامزد اصلاح‌طلبان و پذیرش ریسک پیروزی او، برای افزایش مشارکت در این انتخاباتِ بی رونق بوده است.

ب: منتقدان یا هواداران جریان اصلاح‌طلبی: معترض و منتقد وضع موجودند. اگر چه اصلاح‌طلبان به علت قهر مردم با نظام، انتخابات و اصلاحات، نتوانستند در مرحله‌ی اول انتخابات، آرای خاکستری را جذب و نامزد خود را به پاستور بفرستند، اما موفق شدند او را با رای اول وارد مرحله دوم کنند. اصلاح‌طلبان با این‌که کمتر از نصف ادوار پیشین رای کسب کردند اما نسبت به اصولگرایان که همه ارکان قدرت را در دست داشتند، عملکرد بهتری داشتند. ۱۰/۵ میلیون رای اصلاح‌طلبان معادل ۲۱ درصد از جمعیت فعال انتخاباتی و سیاسی ۴۹ میلیون نفری کشور است.
هم‌چنین برای اولین بار، اصلاح‌طلبان جهت شرکت در انتخابات، برای نظام شرط گذاشتند که صرفاً در صورت داشتن نامزد رده اول در انتخابات شرکت خواهند کرد. لذا اصلاح‌طلبان در مرحله اول این انتخابات، با این‌که در شرایط نامناسبی بودند، توانستند به موفقیت نسبی برسند که قابل قبول بود.

پ: مخالفان یا تحریم‌کنندگان موقت انتخابات: این دسته اکثریت تحریم‌کنندگان را تشکیل می‌دهند و در خیلی از انتخابات‌های رقابتی پیشین شرکت فعال و موثر داشته‌اند اما در مرحله‌ی اول انتخابات جاری، هم‌چون سه انتخابات گذشته تحریم پیشه کردند.
این گروه برخلاف براندازان، با اصلاح‌گری و اصلاح‌طلبی موافقند و به‌طور اصولی مخالف اصلاح‌طلبان نیستند و بارها در انتخابات‌های سال‌های ۷۶، ۷۸، ۸۰، ۹۲ و ۹۶ همراه با اصلاحات و اصلاح‌طلبی مشارکت حداکثری رقم زده‌اند. اما به دلیلِ توفیق ناکافیِ جریان اصلاح‌طلبی در مواجهه با بخش انتصابی نظام، در این دوره به دو دلیل با اصلاح طلبان همراهی نکردند:
۱- یا معتقدند نظام اجازه اصلاحات نمی‌دهد و اصلاح‌ناپذیر است.
۲- و یا فکر می‌کنند اصلاح‌طلبان، شجاعت یا صلاحیت کافی برای انجام اصلاحات در درون نظام را ندارند.

ت: براندازان یا تحریم‌کنندگان دائم انتخابات: این گروه در میان تحریم کنندگان، در اقلیت هستند. اصولاً مخالف هرگونه شرکت در انتخابات هستند. هدف نهایی‌شان براندازی به هر شکل و شیوه است. آن‌ها چندان کاری به اصولگرایان ندارند و بیش‌تر به اصلاح‌طلبان حمله می‌کنند. زیرا اصلاح‌طلبان را عامل آشتی نظام با مردم و سد کننده‌ی راه براندازی می‌دانند.
با این‌که انتخابات اخیر برخلاف انتخابات سال ۱۴۰۰، نسبتاً رقابتی بود و اصلاح‌طلبان نیز نامزد داشتند، اما تحریم‌کنندگان شامل دو گروه «مخالفان و براندازان» برای اولین‌بار توانستند مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری را به ۲۴/۵ میلیون نفر کاهش دهند که معادل ۴۰ درصد از ۶۱/۵ میلیون نفر واجد شرایط رای و معادل نصفِ ۴۹ میلیون نفر جمعیت فعال سیاسی کشور است. لذا نیمی از جمعیت فعال سیاسی ۴۹ میلیون نفری را با خود همراه کرده و به یک پیروزی مهم و نسبی رسیدند.
حتا اگر نامزد اصلاح‌طلبان تایید صلاحیت نمی‌شد و اصلاح‌طلبان نیز هم‌چون انتخابات سال قبل به تحریم می‌پیوستند، مشارکت به حدود ۱۵ میلیون نفر یعنی ۲۴ درصد از ۶۱/۵ میلیون نفر واجد شرایط رای و ۳۰ درصد از جمعیت فعال سیاسی ۴۹ میلیون نفری تقلیل می‌یافت و ۷۰ درصد از جمعیت فعال سیاسی با آنان همراه می‌شد.
به نظر می‌رسد تایید صلاحیت نامزد اصلاح‌طلبان که در چهار ماه قبل به سختی برای انتخابات مجلس تایید صلاحیت شده بود، ناشی از نگرانی جدی حاکمیت از کاهش شدید مشارکت بود که در نظرسنجی‌های نهادهای رسمی رصد می‌شد.

نتیجه‌گیری:
الف: از جمعیت ۸۸ میلیونی کشو، ۶۱/۵ میلیون نفرشان واجد شرایط رای دادن هستند. از این ۶۱/۵ میلیون نفر، ۲۰ درصدشان یعنی حدود کمی بیش از ۱۲ میلیون نفرشان حاشیه‌نشین سیاسی هستند یعنی انتخابات برای شان موضوعیت ندارد و اهمییتی به آن نمی‌دهند و اصولا در آن شرکت نمی‌کنند. اما ۸۰ درصد از واجدین شرایط، که بیش از ۴۹ میلیون نفر هستند، انتخابات برایشان موضوعیت اساسی دارد و اصولاً یا عموما به‌طور باالقوه در آن شرکت می‌کنند و جمعیت سیاسی کشور محسوب می‌شوند.
در مرحله‌ي اول انتخابات جاری، از ۴۹ میلیون نفر جمعیت فعال انتخاباتی و سیاسی کشور، حدود ۲۴/۵ میلیون نفر یعنی نیمی در انتخابات شرکت کرده و نیمی دیگر انتخابات را تحریم کردند که نشانه دهنده‌ی نسبت بالای تحریم و هشداری عظیم برای نظام حاکم است. هیچ حکومتی در بلندمدت نمی‌توان صرفاً به نمایندگی از نیمی از ملتش، به حیات ادامه دهد. هم‌چین؛ بدون نظر گرفتن آرا آقای پزشکیان و اصلاح‌طلبان که جنبه انتفادی و اعتراضی دارد، مجموع آرای گفتمان اصولگرایی حاکم بر کشور (قالیبان و جلیلی) حدود ۱۳ میلیون است که معادل ۲۶ درصد از ۴۹ میلیون نفر مذکور می‌باشد. لذا گفتمان اصولگراییِ حاکم نماینده‌ي حدود یک چهارم جامعه سیاسی کشور است.

ب: تحریم کنندگان پیام قوی و هشدار دهنده‌ی خود را در هشتم تیر به حاکمیت و جریان‌های سیاسی اعم از اصلاح‌طلب و اصولگرا منتقل کردند. پیام منتقل شد و حاکمیت متوجه شد که جامعه سیاسی ایران از وضعیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی موجود به شدت ناراضی است. لذا گروه «تحریم کنندگان موقت» که اکثریت تحریم‌کنندگان را تشکیل می‌دهند، باید کار ناتمام خود را تمام کرده و در جمعه‌ی آینده در مرحله‌ی دوم انتخابات با رای دادن به نامزد اصلاح‌طلبان، نگذارند که قوه‌ی مجریه به دست تندروترین گروه تارخ جمهوری اسلامی بیفتد. وجود یک دولت اصلاح‌طلب در پاستور، نه تنها مانند دولت تندروها خودش سردمدار فیلترینگ، گشت ارشاد، طرح نور، تعلیق دانشجویان، اخراج اساتید و محدودیت اطلاع‌رسانی نیست بلکه کمابیش مانند سدی در مقابل این اقدامات غلط ممانعت و مقاومت می‌کند.

پ: کسانی‌که می‌خواهند در جمعه‌ی آینده به نامزد اصلاح‌طلبان رای دهند و مانع سیطره‌ی یاران جبهه پایداری بر قوه‌ی مجریه و دانشگاه‌ها و وزارت ارشاد شوند، توصیه می‌شود حتی‌المقدور قبل از ظهر یا در ساعات اولیه بعدازظهر به شعب اخذ رای بروند. زیرا اصلاً معلوم نیست رای گیری تا چه زمانی تمدید شود و تمدید زمان رای گیری خارج ازاختیار ماست و با توجه نزدیکی رای نامزدها به هم، می‌تواند حیاتی باشد.

نویسنده : پرویز گراوند (آریاماد) | سرچشمه : آوای سیمره
برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.