توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Sunday, 7 July , 2024
امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
شناسه خبر : 10821
  پرینتخانه » ادبی, لرستان پژوهی, یادداشت تاریخ انتشار : ۰۱ آذر ۱۴۰۰ - ۹:۲۳ | | ارسال توسط :
حکایت‌ها و روایت‌ها در زبان‌زدهای لری و لکی(21)

تا خَر دِ دنیا هی، مارگیر بی‌پاکَشَ نمی‌موَنه! «لری»

تا خَر دِ دنیا هی، مارگیر بی‌پاکَشَ نمی‌موَنه! «لری»
Tā xar de donyā hey¸ mārgir be pākaš nememona - تا خر در دنیا هست، مارگیر (رندان) سواری می‌گیرند.

– اشاره به ساده‌لوحان اجتماع است، که همواره و با حیله‌گری و رندی نیرنگ‌بازان گول می‌خورند و مورد بهره‌کشی و ستم قرار می‌گیرند.

حکایت:
– ملای یکی از دهات… با ایجاد مدرسه و درس خواندن بچه‌های ده مخالف بود و مرتب در گوش مردم می‌خواند که:
– اگر این بچه‌ها سواد یاد بگیرند دیگر خدا را بنده نیستند و به حرف پدر و مادرها گوش نمی‌دهند و می‌گفت:
– درس‌های امروزی که همه‌اش کار عزرائیل و شیطان است و چون در دِه مذکور و دهات مجاور، آدم باسوادی وجود نداشت، ملا… شده بود همه‌کاره‌ي مردم و هرطور که دلش می‌خواست از مردم بهره‌کشی می‌کرد. مردم هم چون از دانش بی‌بهره بودند، گول سادگی خود را خورده بودند و جز از ملا… از کسی دیگر حرف‌شنوی نداشتند.
– روزگاری گذشت و چند جوانی که در پی کار و سربازی به شهرها رفته بودند و آن‌جا درسی خوانده بودند، به دِه برگشتند. برگشتن همان و مبارزه با ملای حقه‌باز همان… ملا که دید دیگر در آن منطقه پیروی ندارد و مردم چشم و گوششان باز شده است، شبانه فلنگ را بست و راهی دهات دور‌دست‌تر شد، تا دکان حقه‌بازی خود را آن‌جا دایر کند. این شد که مردم می‌گفتند:
– تا خَر دِ دنیا هی، مارگیر بی‌پاکَشَ نمی‌مُونه!۱

پی‌نویس:
۱-راوی: یحیی بهرامی‌چگنی، ۸۵ ساله، ریغان چگنی.

نویسنده : علی‌مردان عسکری‌عالم | سرچشمه : سیمره600(22 آبان‌ماه1400)
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.