توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Sunday, 19 May , 2024
امروز : یکشنبه, ۳۰ اردیبهشت , ۱۴۰۳ - 12 ذو القعدة 1445
شناسه خبر : 21832
  پرینتخانه » اجتماعی, طنز تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱۴۰۲ - ۱۷:۰۹ | | ارسال توسط :

بذل توجه اولياي امور …!

بذل توجه اولياي امور …!
... حكايت، مرغ است و يك پا، و يا مَثَل كوبيدن ميخ آهني در سنگ خارا را كه شنيده‌ايد؟«اگر نشنيده‌ايد، ما خوب شنيده‌ايم!»

مصداق اين دو مَثَل، مردم ديار مردم لرستاني‌ها هستند، كه مدام نگران عقب‌ماندگي اوضاع اقتصادي، عمراني، صنعتي، فرهنگ و غيره … خود هستند. در عزا، در عروسي، در قهر، در روبوسي … ! فكر و ذكرشان در حيطه‌ي اين مقولات پرسه مي‌زند. گلايه از دولت كريمه، از وكيل و وزير و مقامات رده پايين و بالا و غيره و غيره … كه چرا در حل اين معضلات چاره‌انديش نمي‌كنند؟ امّا مقامات عزيز انگار نه انگار …! «حكايت دو مَثَل بالا.» بي‌خيال هر چه صداي جورواجور است …!
– امّا ما «قلي‌بگ» برعكس اين مردم، هيچ از نگراني عامه و عقب‌ماندگي‌شان باكي نداريم. بيشتر در فكر سلامتي روحي و رواني خودمان هستيم. چون مي‌ترسيم فكر كردن به اين مقوله «استرس‌»مان را بالا ببرد و دچار «انفاركتوس» بشويم!. يا احياناً جهت سرويس آنچناني، سر و كارمان به آنجاهايي بيافتد كه نبايد بيافتد! پس هميشه و همه وقت مي‌گوييم: عزت مسئولان و اولياي امور زياد باد! ما هر وقت بخواهيم دعايي، ثنايي، چيزي بكنيم در حق اين عزيزان مي‌كنيم و بس! چرا اينان در همه حال و در همه وقت در انديشه‌ی ما هستند، روز و شب، شب و روز خورد و خوراك و خواب ندارند، تا امورات روزمره ما به خوبي و خوشي بگذرد. «حالا اگر نمي‌گذرد گناهش پاي آن‌ها نيست.» ما خودمان آنچنان سليقه‌ی خوش‌گذراني نداريم!. همين كه بندگان خدا قصد دارند بزرگ‌ترين «زندان» غرب را در ديار ما بسازند، يا بيمارستان بزرگ «ايدز» را در اين‌جا داير نمايند، خود نشانه بذل توجه و عنايت خاص آنان به خطه‌ی ماست!. خدمات صادقانه متوليان امور است كه نمي‌گذارد بار غم بر لبان تَرگُل‌وَرگُل ما بنشيند. چشم‌هايمان چيزهاي بد ببيند، گوش‌هايمان صداهاي بد بشنوند. شش‌دانگ- شش‌دانگ حواسمان پاك به رتق و فتق زندگي است. نياز اگر به تنوع داشته باشيم، دكمه‌ي تلويزيون را روشن مي‌كنيم: «هپلي‌مپلي» با برنامه‌هاي متنوع و پُربار خود، ملال و غم و اندوه، يك‌نواختي زندگي را از كله‌ی ما مي‌پرانند. «شارژ» روحي و روان مي‌شويم.
به‌طوري كه حاضريم دو برابر آن‌چه بابت عوارض مي‌دهيم، بدهيم. هيچ شِكوه و شكايت و گلايه هم نمي‌كنيم. از ساير دواير دولتي هم به هم‌چنين …! خلاصه با زبان «قلي‌بگ» خودمان مي‌گوييم: آهاي … مقامات عزيز!
زمين و آدم بي‌كار از ما، دزد و مجرم و بيمار ايدزي از شما …! بياييد بسازيد! چون ما لُرها به مهمان‌نوازي مشهوريم … هيچ هم برايمان فرقي ندارد، مهمانمان يك گانگستر باشد يا يك «بيمار ايدزي» مهم پرداختن حق ما از توسعه‌ی اقتصادي است، كه با احداث اين دو مجموعه در حقمان مرحمت مي‌فرماييد! والسلام، نامه تمام.

نویسنده : علی‌مردان عسکری‌عالم | سرچشمه : سیمره‌ی شماره‌ی 703(چهار‌‌‌‌شنبه 6 دی 1402)
برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.