توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Sunday, 7 July , 2024
امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
شناسه خبر : 8417
  پرینتخانه » ادبی, شعر و داستان, لرستان پژوهی تاریخ انتشار : ۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۸:۴۶ | | ارسال توسط :
حکایت‌ها و روایت‌ها در زبانزدهای لُری و لکی(3)

اِ جور که بای میا هیچ ( این‌جور که باد می‌آید هیچ)

اِ جور که بای میا هیچ ( این‌جور که باد می‌آید هیچ)
کنایه از موانع پیش‌رو که نمی‌گذارند آدم به هدف مورد نظر برسد.

کنایه از موانع پیش‌رو که نمی‌گذارند آدم به هدف مورد نظر برسد.

حکایت:
مرد لُری سوار بر اسب از راهی می‌گذشت، با خود قاووت داشت، هر از گاهی مشتی قاووت برمی‌داشت و به دهان می‌برد. اما قاووت قبل رسیدن به دهان طعمه باد می‌شد. رهگذری پرسید: چه می‌خوری برادر؟! مرد در جواب گفت: اِ جور که…

 

 

اِ چی که سی عمه‌ت آوردیه، بورش حونه حاله‌ت
(این چیزی که برای عمه‌ات آورده‌ای، به خانه خاله‌ات ببر)
کنایه از توجیه کردن کار نامناسب به بهانه‌های نامناسب، عذر بدتر از گناه.

حکایت:
پسر بچه‌ای به دیدن عمه‌اش رفت، اما همین که به عمه رسید، ناگهان بادی از او خارج شد. پسرک از شرم در مقام توجیه برآمد که مثلاً ذهن عمه را از اتفاق دور سازد. با عجله گفت: عمه جان، می‌خواستم بروم خانه خاله‌ام، اما گفتم بگدار اول به دیدار شما بیایم. عمه خندید و گفت: جان عمه این چیزی که برای من آورده‌ای کاش برای خاله‌ات می‌بردی‌. این مثل را گاه وقتی به کار می‌برند که کسی برای خدمتی ناچیز سر دیگری منت بگذارد.
ادامه دارد…

نویسنده : علی‌مردان عسکری‌عالم | سرچشمه : سیمره‌ی573(29 فروردین 1400)
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.