Sunday, 7 July , 2024
امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
آخرین اخبار »
- اولین پیام پزشکیان خطاب به مردم پس از اعلام نتایج انتخابات: این تازه آغاز همراهی ماست / مسیر دشوار پیشرو جز با همراهی، همدلی و اعتماد شما هموار نخواهد شد / سوگند میخورم که در این راه تنهایتان نخواهم گذاشت؛ تنهایم نگذارید
- «مسعود پزشکیان» نهمین رییسِ جمهور ایران شد
- تحلیلی کوتاه از بازی همستر کومبات
- نسبت ما و انتخابات
- رابطهی عشق و نفرت نسبت به قدرت غالب
برچسب : سولماز نصرآبادی
از اثر انگشت تو تا اثر انگشت تو «بر هر تار موی او هزار شمس تبریزی…»
میگوید بیا به هم قدم بدهیم، منظورش این است که بیا با هم قدم بزنیم. پایان پاییز امسال پنج ساله میشود. ساقهی انگشتهای باریکش را میگذارد کف دستهایم. انگشتهایم دوره میکنند، کندوکاو انگشتهایش را. وسواس دارد در برداشتن قدم. اگر جلو بیفتم اخم میکند، عقب هم بماند باز... بلد است با مهارت به ماهیچههای صورتش امر کند و ماهیچههای کمسن و سالش چه خوب فرمان میبرند.
۰۵ تیر ۱۴۰۱
یادداشتی بر سرودهای از روحالله آبسالان
در لغزندگی یک متن
اصلاً هیچکس نمیدانست که نامات را از ساعت هفت و همان موقع همیشگی از پنجشنبهای در حاشیهی کاغذ تاخیر از خالی میز از ماهیانی با پیراهنهای سیاه بر گرفتم... مرکبات میکنم...
۰۹ دی ۱۴۰۰
در سرایت حشو (یادداشتی بر شعری از نرگس دوست)
شاید حق با کریستین بوبن باشد که «دوران عقابهای بزرگ را گذراندهایم و به دورهی گنجشکهای کوچک رسیدهایم» در قریب به اتفاق سرودههایی که ما به ازای زیست فردی-اجتماعیمان هستند گونهای از حشو، سرایت دارد حشوهایی که دست و دل از کار، کم کرده سطرها را سوی درازگویی سوق دادهاند در اصطلاح بلاغت، معترضهای که اگر حذف شود معنی در خفقان نمیماند یا بر اساس نظریات ارجاعی، کلمههای باقیمانده، نشانگیهای لازم برای بودگی متن را در خود دارند و از سقط یا پوسیدگیاش، میرهانند.
۲۸ آذر ۱۴۰۰
برفی بر رف
یادداشتی بر سرودهای از احمد تمیمی
نامش برف بود تناش، برفی قلباش از برف و تپشاش صدای چکیدن برف بر بام های کاهگلی ... و من او را چون شاخهای که زیر بهمن شکسته باشد دوست میداشتم (بیژن الهی)
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
روز نو
«ایام را مبارک باد از شما! مبارک شمایید! ایام میآید تا به شما مبارک شود!...» شمس تبریزی یک روز نو کجاست؟ روز نو آمدنی است؟ هنگامه بروز این روز را چه کسی می تواند تعیین کند؟
۱۸ فروردین ۱۴۰۰
یادداشتی بر کتاب پنجپَر، اثر مرجان مردانی
دستهای ملخ در مزرعهی پنجپَر
اگر سراغ «پنجپَر» را بهطور مستقل از گیاهی که در داستان دهم آمده از دریچهی واژهشناسی بگیرم، میرسم به ستارهی پنجپر یا پنتاگرام. پنتاگرام را سمبل از ستاره زهره میشمارند؛ زهره نماد مادینهی مقدس است که در مسیحیت آن را مریم مجدلیه مینامند، در ایران باستان آناهیتا که برخی آن را ننه یا ننه خاتون نیز نامیدهاند.
۳۰ بهمن ۱۳۹۹
نقد ادبی
نگاهی به رمان عاشقانههای یونس در شکم ماهی
«رد یم میبای هک آهنت هیاس ییاه مینازرل ورف هداتفا زا کی عمش» شاید تعجب کرده باشید مثل «زییاپ لاسما، رهش من گرب ینازیر دراد»، در این جهان بینهایت که دم به دم در حال تجدید امثال است و آفرینش آن به آن، رختی نو بر تن میکشد؛ به گونهای که برگ ریزان هیچ سالی شبیه هیچ سال دیگری نیست، هرگاه نگاهمان معاشقه دارد با آسمان، انگار آبی دیگری به قبای گنبد مینا ریخته، به خیابان که نگاه میکنیم، به آدمهایی که در حاشیهی آن ایستادهاند، به چینش پیشخوانها، به همه و همه که اندکی غور میکنیم، شباهتی با دیروز ندارند.
۲۷ دی ۱۳۹۹
نقد ادبی