توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Sunday, 7 July , 2024
امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446

نگاهی به کتاب قوم لر، تألیف دکتر سکندر امان‌اللهی بهاروند (بخش دوم)

در ادامه‌ی یادداشت قبلی، درباره‌ی پیدایش و اصل و نسب لرها نظریات مختلفی ارائه شده است؛ نویسندگانی چون حمدالله مستوفی و دیگران از قرن هفتم و برخی از نویسندگان غیر ایرانی نیز از قرن نوزدهم به این‌سو درباره‌ی پیوستگی قومی لرها مطالبی نوشته‌اند.

۲۲ فروردین ۱۴۰۳

یادداشت‌های مستند از تاریخ و جغرافیای لرستان

درنوشت لرستان در نوشته‌ها (۳۲)/ گزارش نظامی لرستان

آداب و عادات لرها (2): برخی روزهای خاص [هر ماه از] تقویم هجری قمری1، به‌ویژه روزهای سوم، پنجم، یازدهم، پانزدهم، بیست و هشتم و گاهی نیز هفتم و سیزدهم، همان‌گونه که کل ماه صفر [نحس به شمار می‌آید]، نحس شمرده می‌شوند.

۰۶ آذر ۱۴۰۲

یادداشت‌های مستند از تاریخ و جغرافیای لرستان

درنوشت لرستان در نوشته‌ها (۳۰) گزارش نظامی لرستان / پاره‌ی دهم

فصل سوم: طوایف سه بخش عمده‌ی «لرسو»1 که در فصل‌های پیشین به آن‌ها اشاره کردم، می‌تواند به‌خوبی، در مبحث طوایف این ایالت، نیازها را مرتفع کرده و مورداستفاده قرار گیرد،

۲۷ آبان ۱۴۰۲

درنوشت لرستان در نوشته‌ها (10)

عشایر لر کوچک نوشته‌ی ه. ل. رابینو۱

2. دلفان [طوایف] دلفان همانند [طوایف] سیله‌سیله عرب‌تبار؛ و مدعی‌اند که از نوادگان ابودُلَف [کرجی] هستند. ایشان پس از استقرار و تثبیت در لرستان، به پرنفوذترین طایفه‌ی این ناحیه بدل شده‌اند.

۰۲ اسفند ۱۴۰۱

درنوشت لرستان در نوشته‌ها(9)

عشایر لر کوچک

لرستان، از قرن دوازدهم تا هفدهم میلادی، به دست خاندانی از شاهزادگانِ قدرتمند و مستقل که لقب اتابک را یدک می‌کشیدند، اداره می‌شد. «شرف‌الدین بدلیسی» داستان آن‌ها را در «شرفنامه» نقل کرده است. «شاهوردی‌خان»، آخرین شاهزاده این خانواده؛ علیه شاه‌عباس [صفوی] قیام کرد.

۲۰ بهمن ۱۴۰۱

دَرنوشتِ لرستان در نوشته‌ها(1)

یادداشت‌هایی مستند از تاریخ و جغرافیای لرستان(علی‌آباد)

جغرافیا: امروزه در بخش شرقی محله‌ی «شمشیرآباد» شهر خرم‌آباد و در دامنه‌های شمال غربی کوه «مُدبَه»، منطقه‌ای موسوم به «علی‌آباد» وجود دارد. این منطقه در لری (عَل‌آوَه / علی‌آوَه) گفته می‌شود.

۰۵ آذر ۱۴۰۱

تقریظ، بررسی و نقد و نظر کتاب موفق‌الدوله و سفارت لرستان نوشته‌ی دکتر ساسان والی‌زاده(بخش دوم)

در ادامه‌ی بررسی تقریظ و نقد و نظر کتاب میرزا جعفر خواجه‌‌نوری ملقب به موفق الدوله-اثر ارزشمند جناب آقای دکتر ساسان والی زاده(تصحیح، تحشیه، تعلیقات، توضیحات ذیل‌نویسی مباحث متن اصلی و دیگر موارد مربوطه) ضرورت این بازگفتار محسوس می‌نماید که اماده‌سازی متون به جای مانده از گذشتگان، بنا به آن‌چه جناب‌ آقای دکتر والی‌زاده به این قلم فرمودند: به واقع از نگارش کتب تالیفی، حتا در حد یک جلد، صعب‌تر و مشکل‌تر است و درست می‌نماید،

۰۷ مهر ۱۴۰۱

تقریظ، بررسی و نقد و نظر کتاب موفق‌الدوله و سفارت لرستان نوشته‌ی دکتر ساسان والی‌زاده(بخش نخست)

با ابراز خوش‌وقتی و اظهار شادمانی از چاپ، نشر و عرضه‌ی کتاب‌های موفق‌الدوله و فطن‌السلطنه با آماده‌سازی، تصحیح، تحشیه، تعلیقات و اضافات ارزشمند در حواشی و منضمات آثار مذکور، توسط کوشنده‌ی جوان و فعال، دانش‌آموخته‌ی مجرب و آگاه، فرهیخته‌ی دوست‌داشتنی جناب آقای دکتر ساسان والی‌زاده که به‌رغم مشغله‌ی فراوان امور اداری ارجاعی و وظایف محوله‌ی دیوانی، توفیق تدوین، تصحیح و ارائه‌ی آثار دیگری چون سفرنامه‌ی معین‌السلطان، نامه‌ي لرستان و سفرنامه‌ی مقصود جهان محمودمیرزای قاجار را در کارنامه‌ی موفق خود دارد،1

۲۷ شهریور ۱۴۰۱

پيشينه‌ی بافت تاريخي شهر خرم‌آباد فيلي در دوره‌ی قاجار

لرستان ‌فيلي بعد از صفويه، به تدريج تضعيف شد. پس از تسلط افغان‌ها بر ايران‌، دولت عثماني موقعيت را مغتنم شمرده، تا لرستان و خرم‌آباد فيلي پيش آمد. در اين هنگامه، والي شجاع و مقتدر لرستان، علي‌مردان‌خان، به بغداد حمله و با اين راه‌برد نظامي، عثماني‌ها را وادار به عقب‌نشيني از لرستان كرد. (امان‌الهي بهاروند، 1395: 12) در دوره‌ی نادرشاه افشار، واليان لرستان توانستند -تا حدود زيادي- هم‌چنان اقتدار خويش را حفظ كنند. 

۲۳ شهریور ۱۴۰۱

پيشينه‌ی بافت تاريخي خرم‌آباد فيلي در دوره‌ی اتابكان لر (هم‌زمان با دولت صفويه)

سال‌هاي آغازين سده‌ی دهم تا ميانه‌ی سده‌ي دوازدهم هجري: آغاز سده‌ی دهم هجري در ايران هم‌زمان بود با روي كار آمدن خاندان نيرومند صفويه. شاهان صفوي پس از كشمكش‌هاي بسيار، توانستند با اقتدار، همه‌ی ايالات كشور را در سيطره‌ی خويش درآورده و برخي از نقاط اشغال‌شده توسط بيگانگان (عثماني، اوزبك، پرتغال) را به ميهن بازگردانند.

۱۴ شهریور ۱۴۰۱

فرجام مستبدی به‌نام «عین‌الدوله»

به گمان من، پیش‌شرط پیدا شدن فرهنگی استبدادسالاری این است که در جامعه، فرد، فردیت نداشته باشد و یا بهتر گفته باشم، فردیتِ فرد را بیگانگان به رسمیت نشناسند و وقتی چنین می‌شود، بقیه‌ی وجوه ناهنجارِ جامعه و فرهنگی استبدادی به‌طوراجتناب‌ناپذیری در پی آن می‌آید... .

۱۲ شهریور ۱۴۰۱