توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Sunday, 7 July , 2024
امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
شناسه خبر : 12124
  پرینتخانه » پیشنهاد سردبیر, فرهنگی, یادداشت تاریخ انتشار : ۰۵ اسفند ۱۴۰۰ - ۹:۵۳ | | ارسال توسط :
برای روز جهانی زبان مادری

یکی بر سر شاخ، بُن می‌بُرید

یکی بر سر شاخ، بُن می‌بُرید
چندی پیش رییس پلیس اماکن تهران گفته بود که استفاده از نام‌های محلی(ترکی، کردی، لری، شمالی و ...) برای واحدهای صنفی پایتخت ممنوع است و این کار خلاف قانون است!!
سرهنگ مرادی افزوده بود که«طبق دستورالعمل و بخش‌نامه‌ای که به پلیس اعلام شده است اصناف باید از نام‌های محلی فقط در شهر و استان‌های مرتبط با آن نام استفاده کنند.» (خبرگزاری مهر)
در باره‌ی سخنان رییس پلیس اماکن تهران، پیش‌تر و در آن ‌زمان می‌خواستم یادداشتی بنویسم اما فرصت نشد، اکنون در راستای این موضوع و هم‌چنین روز جهانی زبان مادری، یادکرد چند نکته بایسته به نظر می‌رسد:
ا-خوش‌بختانه امروزه به مدد رسانه‌های اجتماعی هیچ‌چیزی از نگاه تیزبین و منتقد افکار عمومی پنهان نمی‌ماند، بدین‌روی، در پی این اظهار نظر پلیس اماکن  تهران کنش‌گران مدنی، به این موضوع واکنش نشان دادند و از این گفته‌ی پلیس پایتخت انگشت به دهان شدند!
۲-ما را چه شده‌است که با گنجینه‌های ارزشمند فرهنگ و زبان خود چنین برخورد می‌کنیم و «بیگانه» می‌‌خوانیم‌شان؟! و به مصداق «یکی بر سر شاخ، بُن می‌بُرید» ناشیانه و بی‌مهابا تیشه برداشته‌ایم به ریشه‌ی درخت گشن و کهنِ فرهنگ‌مان می‌زنیم؟! دریغا دریغ! بخش‌نامه صادر می‌کنیم که برای نام‌گذاری مغازه‌ها و فروشگاه نباید از این نام‌ها بهره‌مند شویم و عینا نمونه هم می‌آوریم: (ترکی، لری، کردی و…)
۳- بارها گفته‌ام که در ایران، زبانی به نام ترکی نداریم هرچند امروز مصطلح است، ما زبان آذری داریم که یکی از کهن‌ترین زبان‌های ایران باستان است. دیگر این‌که در ایران‌زمین، گویش‌ها و زبان‌های فراوانی رواج دارد که میراث معنوی و زبانی ما را سامان می‌دهند. این‌گویش‌ها و زبان‌ها از یک آبشخور سرچشمه می‌گیرند. در حقیقت در ایران یک زبان مادر وجود داشته‌است که همه‌ی این گویش‌ها و زبان‌های کنونی دختران آن هستند.
 این گویش‌ها و زبان‌های مادری هیچ تضاد و ستیزی با زبان فارسی ندارند بلکه پشتیبان و یار آن هستند؛ پس ما نباید به این‌ گویش‌ها بیگانه بگوییم و اخطار بدهیم و بخش‌نامه صادر کنیم که نباید از این‌گونه نام‌ها استفاده شود.
۴- اگر بپذیرم که زبان هویت و آیینه‌ی تمام‌نمای هر انسان است، پس باید برای همه‌ی گویش‌های ایران‌زمین ارزش قایل شویم. از طرفی دیگر این گویش‌ها نه تنها منافاتی با زبان فارسی (زبان رسمی ما) ندارند بلکه می‌توانند در توانمندسازی آن موثر باشند. به دیگر سخن، گویش‌های ایران‌زمین بازوانی توانمند برای زبان رسمی و معیار ما هستند.
برای نمونه در بحث برابرسازی(معادل سازی) واژگان دخیل (بیگانه) می‌توان از ظرفیت‌های گویش‌های محلی بهره برد؛ نمونه: وَفر در زبان کردی به معنی برف است؛ وفرینه بر وزن سیمینه یعنی برفینه. اگر مترجمان ما با ظرافت‌ها و ظرفیت‌های نهفته‌ی گویش‌های محلی آشنا بودند، هنگام ترجمه‌ی snow White به جای «سفیدبرفی» از «برفینه‌ی» کُردی که نامی است برای دختران، استفاده می‌کردند. هم‌چنین گویش‌وران لک به‌طور خودکار به جای واژه‌ی انگلیسی فوتبال، «توپان» به کار می‌برند و ده‌ها نمونه‌ی دیگر ….
۵- هر ملتی که با فرهنگ و میراث معنوی خود بی‌مهری کند، بی‌شک چوبش را دیر یا زود خواهد خورد و در برابر ناملایمات فرهنگی و به اصطلاح هجوم فرهنگ بیگانگان تاب و توان مقاومت ندارد با یک تلنگر از پای درخواهدآمد! پس ناشیانه و نادانسته داشته‌های ارزشمندمان را لگدمال نکنیم؛ داشته‌هایی که گذشتگان ما برای آن‌ها رنج‌های زیادی برخود هموار کرده‌اند.
۶- امروزه فقط به زبان‌های محلی و دایره‌ی واژگانی‌اشان بی‌محلی نمی‌شود بلکه این بی‌مهری نیز زبان معیار و رسمی را ما نیز مورد آماج ندانم‌کاری‌ها و ناآگاهی‌ قرار داده‌است. بدین‌روی، برخی واژگان اصیل و با معنای زبان فارسی را نمی‌شناسیم و می‌پنداریم که بیگانه هستند! در حالی که ما با این دریای ارزشمند بیگانه‌ایم و «آن‌چه خود داشته‌ایم ز بیگانه تمنا می‌کنیم.» یک مثال: من برای آپارتمانی که در آن زندگی می‌کنم، نامی برگزیده‌ام، این نام در نگاه اول برای بیشینه‌ی مردم ناآشنا بود! و باید به رانند‌های آژانس نشانی ساختمانی را که یک نام خارجی (انگلیسی) بر آن حک بود، بدهیم، جنب ساختمان: پلادیوم (Palladium) نام ساختمان ما «اَمُرداد» است. یک نام بسیار پرمغز و نغز و ارزشمند: بی‌مرگی، زندگی، جاودانگی…
در زبان فارسی پیشوند«اَ» به معنی«نه» است بنابراین مُرداد یعنی مرگ که پیش‌وند «اَ»، معنی را مثبت می‌کند؛ یعنی «نه‌مرگی. زندگی» حال، ما باید معنی این واژه و مانند این واژگان را نشناسیم و برایمان غریب و عجیب به نظر آید!!
چرا باید اجازه داشته باشیم در گزینش نام برخی فروشگاه‌های زنجیره‌ای از واژگان کاملاً بیگانه بهره‌ ببریم؟ فروشگاه‌هایی که ساختار و نحوه‌ی شکل‌گیری‌شان جای پرسش دارد و در این‌جا بحث ما نیست! برای نمونه، چگونه است که Daily Market انگلیسی می‌تواند نام یک فروشگاه زنجیره‌ای باشد اما واژگان ناب زبان‌های مادری و گویش‌های ایران زمین نمی‌توانند و بیگانه‌اند!!
به برخی از واژگان لکی، لری، کردی و … بنگرید که چقدر زیبا و خوش‌تراش و خوش‌آهنگ هستند هم برای نام انسان و هم اماکن تجاری، فرهنگی و… حیف این واژه‌ها نیست از دایره‌ی واژگانی فرهنگ ما سترده شوند! این واژگان می‌توانند زبان ملی و رسمی ما را توانمند و غنی سازند و حتا سِپری باشند برای جلوگیری از ورود بی‌رویه‌ی واژگان انیرانی. به نمونه‌هایی زیر که مشتی از خروار هستند، توجه کنید:
سیفا(اندیشه)، آسو(افق)، ستین(ستون)، دَروَچ(دریچه)، ریویار( رهگذر)، ایوار(غروب)، پِرتال(لباس)،  کژال(آهو ، نام دختر)، (روژان=)، گلاره( چشم، نام دختر)، سالیز( سایه، سایبان+ لیز= مکان، در مجموع نام هتلی در خرم‌آباد)، شالیز( شا=شاه+ لیز= مکان در مجموع مکان شاهانه، نام رستورانی در کوهدشت) و ده‌ها نمونه‌ی دیگر…
پاس‌داشت زبان‌های مادری، پاس‌داشت بخشی گران‌بها از فرهنگ و تمدن‌ماست؛ بدون تعصب‌های رایج؛ علمی و منطقی این میراث ارزشمند را پاس بداریم. به گفته‌ی دکتر کزازی:« زبان مادری هرگز در ستیز با زبان فراگیر میهنی نیست و رویارویی درآن جای ندارد.»
نویسنده : کیانوش رستمی | سرچشمه : سیمره614(4 اسفندماه1400)
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.