توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Thursday, 4 July , 2024
امروز : پنج شنبه, ۱۴ تیر , ۱۴۰۳ - 28 ذو الحجة 1445
شناسه خبر : 10669
  پرینتخانه » تاریخی, لرستان پژوهی, یادداشت تاریخ انتشار : ۲۲ آبان ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۶ | | ارسال توسط :
نگاهی به سفرنامه‌ی «مقصود جهان» (تألیف محمودمیرزا قاجار) - بخش دوم - با تصحیح سیدیدالله ستوده و محمد محمدی اصل

گذر از متن تاریخی به «بینامتن»

گذر از متن تاریخی به «بینامتن»
زمان انجام سفر محمودمیرزا قاجار و نوشتن نسخه‌ی اول متن سفرنامه، ظاهراً مقارن اوج‌گیری تنش‌های سیاسی اوایل حکم‌رانی محمودمیرزا در لرستان است. در این برهه از زمان آشفتگی عجیبی بر لرستان حاکم بوده است، که آن را می‌توان حد اعلای یک منازعه‌ی سیاسی تمام‌عیار با مختصات عهد قاجار دانست.

او در زمانی رسماً وارد لرستان شده است که مرزهای حاکمیتی تمام غرب کشور به اسم برادران و برادرزادگانش لت و پار شده است. سفر او در زمانی صورت گرفته که حدود ۶ سال از مرگ محمدحسین میرزا دولتشاه طی شده‌‌است. در این فاصله حوزه‌ی حکومتی او چندپاره شده و در میان فرزندان و نوادگان دولتشاه و دیگر فرزندان فتح‌علی‌شاه از جمله حسام‌‌السلطنه، خودِ محمودمیرزا، همایون‌میرزا، شیخ‌علی‌میرزا و جهان‌شاه‌میرزا در حال دست به دست شدن است. این آشفتگی سیاسی، چنان عمیق بوده‌است که برنامه‌ی نخست محمودمیرزا در بدو ورود به لرستان، تهیه‌ی سپاه و تدارک مقدمات جنگ با محمدتقی میرزاحسام‌السلطنه است. در واپسین سال‌های حیات فتحعلی‌شاه قاجار، در میان فرزندان و نوه‌های او ولوله‌ی عجیبی بر سر جانشینی شاه در جریان بود. در این هیجان سیاسی و کشمکش که صدها شاهزاده و شبه‌- شاه- را در نوبت بدل شدن به قبله‌ی عالم قرار داده‌بود، دیگر پیوندهای خانوادگی محلی از اعراب نداشت. سراسر لرستان (پیش‌کوه و پشت‌کوه)، بختیاری، نهاوند، تویسرکان، کرمانشاهان و بخش وسیعی از خوزستان نیز هم‌چون دیگر مناطق کشور، دست‌خوش جنگ قدرتی فرسایشی میان نوادگان فتح‌علی‌شاه قاجار شد. سفرنامه «مقصود جهان‌» و حتا کتاب دیگر محمودمیرزا که مسائل لرستان را روایت می‌کند، (با عنوان عهد حسام) بازخورد همین آشفتگی و اضطرار تاریخی است.
با این حواشی سفرنامه مقصود جهان منبع تاریخی ارزشمند و کم‌نظیری است که در یکی از بحرانی‌ترین مقاطع تاریخ لرستان در عهدقاجار به قلم یکی از بازیگران و صحنه گردانان اصلی قدرت در لرستان نوشته شده‌‌است. ظاهراً مخاطب اصلی این رساله (به تعبیر خودِ محمودمیرزا) برادر کوچک‌تر او جهانشاه‌میرزا قاجار است، که در جای‌جای کتاب با تعبیر ‌برادرجانا‌ مورد خطاب او قرار گرفته است. اما وقتی که ما می‌دانیم برادرجانا و حسام السلطنه (در این دو کتاب محمودمیرز)، بهانه هستند و مخاطب اصلی آن کسی نیست جز فتح‌علی‌شاه قاجار، چطور نویسنده می‌توانسته است، از این موضوع غافل باشد؟ محتمل است که محمودمیرزا در صدد بوده تا با مخاطب قرار دادن برادر بطنی‌اش، آزادی عمل و اختیار بیش‌تری برای ذکر تلاش‌های خود در راستای تحکیم قدرت مرکزی، بیان گلایه‌های آشکار و پنهان از بازی‌های روزگار (و در حقیقت نارضایتی او از مبسوط‌الید بودن حسام‌السلطنه در لرستان)، و به رخ کشیدن بلاغت ادبی و حسن نگارش خود، نزد پدر تاجدارش داشته‌‌باشد.

آرامگاه پیرنره در روستای گوشه نهاوند، به همت محمود میرزا مرمت شده‌است

خویشتن‌داری محمودمیرزا در ذکر جزییات وقایع تاریخی، اشاره به علقه‌های خانوادگی و گلایه از رخدادهای سیاسی که آن را نتیجه‌ي سوء‌تعبیر برادران و برادرزادگانش از تصمیمات مآل‌اندیشانه قبله‌ی عالم می‌داند، و خودسانسوری او در پرداختن به جزییات رقابت‌های خانوادگی همه و همه نشان‌دهنده‌ی ترس و تردید او نسبت به آینده و لرزان بودن پایه‌های قدرت، و تلاش برای جلب توجه شخص شاه و بازگرداندن اعتمادی بوده است، که پدرش در سال‌های پایانی عمر از او دریغ کرد. در چنین متونی که بر اساس سنت تذکره‌نویسی اواخر دوره‌ی صفوی تا پایان عهد قاجار پدید آمده‌اند، راوی یا افراد دور و بر او مدار و محور اصلی رخدادها هستند. زبان نوشتار منشیانه و متکلف و خطاب به قبله‌ی عالم یا مشاوران و دوروبری‌های اوست. اکثر شاهزادگان قاجار که برای تمشیت امور مناطق بومی و مدیریت ممالک محروسه به مناطقی چون لرستان اعزام می‌شدند، جز برخی آموزش‌های پراکنده‌ی مکتب‌خانه‌ای و آموزش‌های جسته و گریخته‌ای در باره‌ی ادبیات درباری، تصوف و سلوک شاهزادگان کم‌ترین تجربه یا مهارتی در حکم‌رانی نداشتند. مناطق بومی مثل لرستان، کرمانشاه، پشت‌کوه، خوزستان و بختیاری و دیگر مناطق کشور، دو نتیجه‌ي بدیهی برای دربار داشت: اولاً عواید حاصل از فروش حق حاکمیت این مناطق منبع درآمد پایدار و بی‌پایانی برای شخص شاه بود و دوم آن که دربار را از تراکم و ازدحام شاهزادگان پرتعداد و مدعی و مزاحم خلوت شاه دور می‌کرد. به همین دلیل لرستان فیلی (پشت‌کوه و پیش‌کوه) که از دیرباز یک حوزه‌ی حکومتی یک‌پارچه بود، تکه‌تکه می‌شد تا خیال شاه را از مزاحمت و دسیسه‌چینی و رقابت ده‌ها پسر و نوه‌ی او (و در نتیجه مادران آن‌ها در دربار) ایمن نگه دارد. این یکی از دلایل اصلی و حلقه‌های گمشده‌ی تاریخی است که در عرصه‌ی عمل به جنگ و نفرت قومی و عقب‌افتادگی و نابودی منابع و فرصت‌های کشور می‌انجامید. چیزی که هم محمودمیرزا قاجار در کتاب «مقصود جهان» ناچار به سانسور کردن آن است و هم دیگر سفرنامه‌ها و مکاتبات دیوانی پرطمطراق دربار و حکومت‌های محلی از بیان صریح آن ناتوانند.
رویکردی که در نسخه تصحیح شده‌ی توسط ستوده و محمدی‌اصل نمود چشم‌گیری دارد، تلاش‌های فراوان مصححان برای تبدیل یک کتاب کوتاه درباره‌ی جغرافیای تاریخی و اقلیم و زیست‌بوم لرستان به یک اثر تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی و مبتنی بر داده‌های مستند است. این یک راهکار خلاقانه و قابل قبول برای گردآوری اطلاعات، قرینه‌سازی، بازنویسی، بارورسازی، تحشیه و مستندسازی متون تاریخی است. اکثر متون تاریخی که زمانه‌ی تالیف نویسنده را روایت می‌کنند، در ادوار بعدی مورد نقد و ارزیابی قرار می‌گیرند. بعد از مولف اطلاعات جدیدی توسط متون دیگر به دست می‌آید که می‌تواند کمبودها، ابهام‌ها و ناگفته‌های متون قبلی را برملا کند. در اواخر دوره‌ی قاجار حجم عظیمی از اطلاعات تاریخی از طریق کاوش‌های باستان‌شناختی، آثار ترجمه شده، کشفیات جدید علمی، مطبوعات، انتشار اسناد دیوانی و … به دست آمد که سبب شد بسیاری از متون تاریخی قبل مورد بازبینی و بازنویسی قرار گریرند. شکوفایی سنت تصحیح و تحشیه متون خطی نیز برآیند چنین شرایطی بود.
در برخی از متون خطی به دلایل متعددی چون کمبود کاغذ مناسب و دشوار بودن کتابت و نسخه برداری مجدد، زیبایی و تذهیب و حاشیه‌آرایی و …، گاه مطالب تفسیری و اطلاعات جانبی و پانویس‌های مرتبط با متن اصلی در ستون‌های نسبتاً مستقلی در حاشیه‌ی کتاب‌ها نوشته می‌شد. بسیاری از متون تفسیری این اطلاعات پیرامتنی، بخشی الحاقی به کتاب بود که می‌توان آن را از زمره‌ی نخستین نمونه‌های تحشیه و پاورقی‌نویسی در سنت کتابت ایران و عرب دانست. نوعی نگارش ترکیبی و تلفیقی و دارای رمزگان بینامتنی که می‌توان نظایر آن را در متون قدیمی زبان‌های دیگر جهان نیز مشاهده نمود. با آن‌که «ژرار ژنت» بینامتنیت را به معنی «حضور هم‌زمان دو متن یا چند متن [در کنار هم]، یا حضور بالفعل یک متن در متنی دیگر» می‌داند؛ (آلن، گراهام، ۱۳۸۰: ۱۴۸)، گراهام آلن با استفاده از عنوان «پیرامتن»، این حوزه‌ي گفتمانی را چنان بسط می‌دهد که تلویحاً حتا عناوین فصل‌ها، پی‌نوشت‌ها، درآمدها، مکاتبات و مکالمات نویسنده برای انتشار متن، آگهی‌های تبلیغاتی، نقد و نظرهای خوانندگان‌، تصاویر، نامنامه‌ها و دیگر روابط و… مناسباتی را که در جریان نوشته شدن، انتشار، خوانش، نقد، تصحیح و تحشیه‌ی یک متن پدید آمده و بر روی معنای اثر تاثیر می‌گذارد، بخشی از پیرامتن‌‌های اثر اصلی می‌داند. (همان‌: ۱۵۰) از این منظر، نه تنها نمونه‌ی مورد بررسی (تصحیح و تحشیه ستوده و محمدی‌اصل از کتاب مقصود جهان)، بلکه بسیاری از نمونه‌های تصحیح و تحشیه و مستندسازی و بررسی نقادانه متون مکتوب را می‌توان متون دارای ابعاد و خصیصه‌های بینامتنی دانست. رویکردی که در فرایند باروری اثر، شکوفایی معنا و تبدیل یک دست‌نوشته‌ی فردی به اثری دارای ابعاد و سویه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی، تاریخی، ادبی و … عمل می‌کند و یک متن واحد را به شبکه‌ای از متون پیوند می‌دهد.
از این نظر نسخه‌ی بازنویسی شده از کتاب مقصود جهان (تالیف ستوده و محمدی‌‌اصل) را می‌‌توان نمونه‌ای از یک فرایند تولید محتوا دانست که در زمره‌ی آثار بینامتنی قرار می‌گیرد. مقصود جهان از آن دسته از متون تاریخی است، که یافته‌ها و اطلاعات تاریخی حجیم و متعددی پیرامون آن در دست است که مصححان با رعایت مصالحی چون محدودیت فضای بحث، میزان تحمل و کشش خواننده و ارتباط مفهومی حواشی و یادداشت‌ها با متن اصلی، کوشیده‌اند روایتی جامع‌تر، کامل‌تر و مستندتر از آن را در حاشیه‌ی متن اصلی پدید آورند. به این ترتیب افزوده‌ها و حواشی کتاب مجموعه‌ای از اطلاعات، ارجاعات تاریخی، بینامتن‌ها، مباحث انتقادی و مستندات هستند که متن اصلی را همراهی می‌کنند تا خواننده بهره‌ی بیش‌تری از متن ببرد. اهداف و انگاره‌های مورد نظر واضعان و شارحان اصلی ‌نظریه‌ی بینامتنیت‌ (از جمله ژولیا کریستوا، ژرار ژنت، مایکل ریفاتر و …)، شالوده‌شکنی متن اصلی، فرآوری متنی، و بازنویسی دوباره‌ی آن در قالب متنی دیگر بود. امر بینامتنی چیزی نیست مگر فرآوری متن اصلی توسط متون دیگر، به این صورت که نویسندگان متن دوم با بهره گرفتن از دیگر متون معاصر یا ناهم‌زمان با متن اصلی، نه یک رونوشت یا ویراست جدید از متن اصلی (استنساخ)، بلکه متنی جدید بیافرینند، که بر اساس متن نخست پدید می‌آید. بر این اساس فرایندهایی چون ارائه‌ی مستندات کامل‌تر از مباحث مورد نظر نویسنده، شرح و توصیف رخدادهای هم‌سو، ارزیابی اصالت محتوا، تحلیل نقادانه و … از جمله رویکردهای بینامتنی مؤثری است که در تصحیح مورد بحث از کتاب «مقصود جهان» توسط مصححان مورد استفاده قرار گرفته است. فرایندهایی که باعث شده‌است، کمبودها و ابهام‌های روایت اصلی با ارائه‌ی شواهد میدانی و مستندات کافی برطرف شده، بخش از ناگفته‌های نویسنده به شکل مستند بیان شده و در حقیقت متن جدیدی از سفرنامه در حاشیه‌ی متن اصلی شکل بگیرد.
استفاده از اسناد تاریخی متعدد در رابطه با زمانه‌ی حکم‌رانی محمودمیرزا بر لرستان و شرح زیر و بم و جزییات رقابت‌های سیاسی و جنگ قدرت او با نوادگان دولتشاه و برادرانش از جمله نقاط قوت کتاب است. اسناد پیوستی نه تنها تناقضات موجود در متن را به شکل مستند آشکار می‌کند، بلکه برای فهم شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی لرستان در آن زمان و نیز درک بهتر عبارات و اهداف و برنامه‌های محمودمیرزا در لرستان و حواشی این سفر راهگشاست. علاوه بر اسناد پیوستی مصححان با انجام تحقیقات میدانی پژوهش‌های مرتبطی را در رابطه با اقدامات، آثار، فراز و نشیب‌های زندگی و زمانه‌ی محمود میرزا، ویژگی‌های فنی کتاب، سیمای طبیعی لرستان فیلی، آثار تاریخی، فرهنگ عامه و آداب و رسوم و باورهای مردم لرستان و … کوشیده‌اند خوانندگان کتاب (به‌‌ویژه افراد غیربومی) لرستان را بهتر بشناسند، و استفاده‌ی بیش‌تری از سفرنامه ببرند. قالب‌بندی متن سفرنامه بر اساس موضوعات یا مسیرهای سفر، تنظیم واژه‌نامه‌ و انواع نمایه‌ها (اماکن، کسان، ایلات و طوایف) و درج نام راهنمایان محلی و منابع شفاهی و استفاده از عکس مناطق محل بازدید محمودمیرزا از جمله‌ی دیگر محاسن و امتیازات این کتاب است. تلاشی که در صورت رعایت برخی از ملاحظات و برطرف کردن معایب و کمبودها، می‌توانست بسیار موفق‌تر از نمونه‌ی فعلی آن باشد. به همین دلیل برای دوری کردن از تک‌جانبه‌نگری رعایت شأن متون انتقادی، این موارد در بخش پایانی این نوشتار با ذکر شواهد و نمونه‌هایی از کتاب به اجمال مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
همکاری ستوده و محمدی‌اصل در تصحیح نسخه‌ی خطی کتاب «مقصود جهان» مصداق و نمونه‌ای خوب و قابل قبول از یک فرایند تحشیه و تعلیق است که به نظر می‌رسد با وجود برخی نقدهای صوری و محتوایی، مهم‌ترین اصول یک مطالعه‌ی تاریخی بایسته و علمی در آن رعایت شده باشد. این تصحیح را می‌توان نتیجه‌ی یک تلاش هم‌افزایانه و مؤثر دانست که در نوع خود نشان‌دهنده اهمیت و ارزش مطالعات تیمی در رابطه با تاریخ است. سید یدالله ستوده سندپژوه، مجموعه‌دار اسناد تاریخی، پژوهش‌گر تاریخ شفاهی و مکتوب و ناشر نام آشنای لرستانی و آقای محمد محمدی‌اصل، پژوهش‌گر جوان و دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی معماری و مدرس دانشگاه در کنار هم، از شرایط و ابزارهای پژوهشی مورد نیاز، برای ارائه‌ی یک نمونه‌ی موفق از تصحیح متون دوره‌ی قاجار برخوردار بوده‌اند. نتیجه‌ی نهایی یک تصحیح خوب آن است که علاقه‌ی خواننده را به متن اصلی برانگیخته و اطلاعات تاریخی درخوری را که به دلایل مختلف مغفول مانده‌است، برطرف کند. به عبارت دیگر اطلاعات تاریخی زیادی که به دلیل مشکلات ساختاری کتاب مقصود جهان، زبان نارسا و ناهموار و موجز، لحن ادیبانه و فضل‌فروشانه و محذورات و محدودیت‌های متعارف این رجل سیاسی دوره‌ی قاجار در این نسخه‌ی خطی ناگفته مانده، در نسخه‌ی تصحیح شده، فضای مناسبی برای جلوه‌گری یافته است.

ادامه دارد…

نویسنده : نادر آزادبخت- لطیف آزادبخت | سرچشمه : سیمره598(6آبان‌ماه1400)
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.