توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Sunday, 7 July , 2024
امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
شناسه خبر : 13981
  پرینتخانه » طنز تاریخ انتشار : ۲۶ تیر ۱۴۰۱ - ۱۱:۱۱ | | ارسال توسط :

کاریکلماتور(۲)

کاریکلماتور(۲)
* دسته‌گلی که به آب داد آن‌قدر دسته‌گل بود که آب را هم با خود برد.
* در یک تقسیم کار عادلانه، قفس و پرنده هرکدام کار خودشان را می‌کنند.
* برای این‌که سوءتفاهم زندگی‌ را برطرف کنند، مرگ را در آن، جاسازی کردند.
* مرگ، رونمایی از همان هیاهوی بسیار برای هیچ است.
* بخش آخر نمایش هیولای «تن‌ها»، با طلاق به پایان رسید.
* چون حوصله‌ی بازی‌های فکری را نداشت، نابغه را کنار زد و با یک ابله ازدواج کرد.
* معتاد با عجله به دنبال گرفتن ویزا برای ورود به دروازه‌ی مرگ بود.
* ابرها که گریختند، آسمان تغذیه‌ی گرسنگان را تقبل کرد.
* خشک‌سالی، حتا از آدم‌های بی‌بخار هم بی‌بخارتر شد.
* به پاس مهمان‌نوازی درخت، هر صبحگاه هزاران پرنده یک‌ریز ترانه‌های درخواستی‌اش را پخش می‌کنند.
ادامه دارد…
نویسنده : صافی لرستانی | سرچشمه : سیمره629(15 تیرماه1401)
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.