توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Sunday, 7 July , 2024
امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
شناسه خبر : 15363
  پرینتخانه » اجتماعی, طنز تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۰:۳۵ | | ارسال توسط :

کاریکلماتور(۱۸)

کاریکلماتور(۱۸)
* اشتباه برگشت‌ناپذیر، مثل ماشینی است که پس از سقوط به پرتگاه، بخواهند از دنده‌ی عقبش استفاده کنند؟!

* بزرگراه اشتباه، پر از دوربرگردان است، هرچند برخی آدم‌ها فقط دید مستقیم دارند و تخته گاز می‌روند تا به قعر دره سقوط کنند.
* دموکراسی چیز خوبی است؛ انتخابات می‌شود، تریبون‌ها سخن‌رانی می‌کنند و همه جا پر از گُل و بلبل می‌شود. شاید تنها عیب دموکراسی این باشد که با تعطیلی تریبون‌ها، گُل و بلبل‌ها هم غیبشان می‌‌زند؟!
* عشق، جشنواره‌ی پروازِ دو پرنده به اوج آسمانِ بی‌خبری، بی‌اعتنا به زمین و زمان و غرق در رویای یکی بودن.
* در جایی خواندم: آدم روان‌پریش، به دیگران به چشم وسیله‌ای برای بازی نگاه می‌کند و مدام به دنبال شکار قربانی است و …؛ ترس برم داشت برای آن‌هایی که گیر چنین جانوری می‌افتند.
* عده‌ای با فریب خود، خویشتن را از سر خویش وا می‌کنند.
* باد در حال بافتن آویزه‌های بید مجنون بود که ابر از راه رسید و باران را برای شانه کردن‌شان روانه‌ی باغ کرد.
* ماهی را هر وقت از آب بگیری مثل این است که از باغ، درختی را قطع می‌کنی.
* در آگهی گم شدگان، هرچه گشت، با تعجب نام خود را پیدا نکرد.
* در گردهمایی علم بهتر است یا ثروت، با این‌که آه در بساط نداشتم برای این‌که خود را از تک و تا نیندازم یک سخن‌رانی قرا درباره‌ی بدی‌های ثروت و خوبی‌های علم ارائه دادم که مورد استقبال حاضرانی قرار گرفت که خبرداشتم، بسیاری از آن‌ها هم وضعیتی مشابه من دارند.

ادامه دارد…

 

*هرگونه برداشت و تلخیص از مطالب این تارنما بدون ذکر منبع ممنوع است و پیگرد قانونی دارد.

نویسنده : صافی لرستانی | سرچشمه : سیمره646(15 آبان 401)
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.