* درختان بلوط در گور دسته‌جمعی زغال بود که با خاکستر آشنا شدند.

* خشک‌سالی، به سفره‌ی گله‌های گرسنه ‌دستبرد زد.

* حافظه، بانکی است که فراموشی، هر وقت خواست به موجودیش دست‌برد می‌زند.

* موقع تیراندازی، آن‌قدر رشادت به خرج داد که بچه‌اش را به جای خودش جلوی گلوله انداخت.

*کسی که سر از پا نمی‌شناخت، چنان با سر به زمین خورد که خون‌ریزی مغزی کرد.

* آن همه گریه و زاری بازماندگان هم نتوانست مرگ را از کرده‌ی خود پشیمان کند.

* کوه، بلندپروازی که از لحظه‌ی تولد، دست و پا بسته به حبس ابد خانگی محکوم شده است.

* سنجاب‌ها برای مرگ درختان بلوط عزای عمومی اعلام کردند.

*اهل توقف نیست؛ همیشه اشتباه‌های خود را با اشتباه‌های قبلی گره می‌زند.

ادامه دارد…