توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Sunday, 7 July , 2024
امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
شناسه خبر : 14749
  پرینتخانه » اجتماعی, طنز تاریخ انتشار : ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ - ۱۱:۲۲ | | ارسال توسط :

کاریکلماتور(۱۰)

کاریکلماتور(۱۰)
* سیاه‌چاله‌ی زغال، بیش‌تر ستاره‌های جنگل را بلعید.
* حیوان‌های باربر، طویله را پر از درد و خستگی کرده بودند.
* چشمه، همه‌ی موجودی‌اش را به حساب رودخانه واریز می‌کند.
* پیری و دَسِ پَتی، نمدمال شدن تا دروازه‌ی مرگ.
* وقتی کبک سرش را از زیر برف بیرون آورد، پایش دست شکارچی بود.
* بچه، ده‌ها سال است دیگر نیست اما بشقابش همیشه سر سفره هست؛ مادر، این وجود تعریف نشدنی.
* بام خرم‌آباد، قابی سبز با پیامی که: می‌توان آمد و رفت اما ماند.
* نسیم، با کرشمه‌ی هوا از راه رسید.
* کلاغ، نسل پشت نسل، سخن‌گوی پاییز بوده‌است.
* باد، تنفس هوا را مختل کرد.
ادامه دارد…
*هرگونه برداشت و تلخیص از مطالب این تارنما بدون ذکر منبع ممنوع است و پیگرد قانونی دارد.
نویسنده : صافی لرستانی | سرچشمه : سیمره637(15 شهریور1401)
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.