توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Sunday, 7 July , 2024
امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
شناسه خبر : 11293
  پرینتخانه » اجتماعی, پیشنهاد سردبیر, یادداشت تاریخ انتشار : ۰۴ دی ۱۴۰۰ - ۱۲:۲۳ | | ارسال توسط :

پژوهش در جامعه‌ی ما: طبیبی که خود بیمار است!

پژوهش در جامعه‌ی ما: طبیبی که خود بیمار است!
در تقویم ما روزهایی با مناسبت‌های خاص مانند هفته‌ی کتاب و هفته‌ی پژوهش و ... تعریف شده‌اند که کارکرد آن‌ها ضرورتاً باید یاداوری و بزرگداشت و اهمیت موضوعات حیاتی جامعه باشد ولی وضع جامعه در این موضوعات مانند پژوهش و کتاب و روزنامه و علم ... به حدی رسیده که این مناسبت بیش از آن‌که جشنواره باشد و بزرگداشت باید جامعه را از خطرها و بحران‌ها در این موضوعات هشدار و زنهار داد.

از طرفی دیگر این نام‌گذاری‌ها چنان کلیشه‌ای و خنثی و گاه چندش‌آور شده که دیگر یادآوری آن‌ها جز بهانه‌ای برای مشغولیت ساختار اداری و سازمان‌ها، شوقی در مردم عادی و نخبگان نمی‌انگیزد. بنابراین این مناسبت را بهانه می‌کنیم تا به وضع پژوهش در جامعه نگاهی بیندازیم و علت مشکلات این حوزه‌ها را دریابیم به امید آن‌که روشن‌گر باشد.
بررسی ساده‌ای نشان می‌دهد که وضع تحقیق و پژوهش در جامعه‌ی ما در ابعاد مختلف خوب نیست.
اول این‌که: با گسترش اینترنت و جریان اطلاعات امکان شناخت خیلی از موضوعات بیش‌تر شده و مردم به راحتی می‌توانند در مورد هر موضوعی اطلاعات لازم را پیدا کنند و تحقیق سنتی به معنای مطلع و آگاه شدن از موضوعات ناشناخته با پدیده گوگلیسم)همه چیز را از گوگل و اینترنت و فضای مجازی پرسیدن و یاد گرفتن( دیگر از دور خارج شده است. و با یک جست‌وجوی آسان در اینترنت می‌توانند در مورد بسیاری از موضوعات داده و اطلاعات لازم را به‌دست آورند چنین وضعیتی برای بیش‌تر مردم تفاوت بین داده و اطلاعات را از بین برده و مانع از توجه به روش درست انجام تحقیق شده است.
دومین سطح تحقیق که مربوط به تحقیق در نهادهای علمی و دانشگاهی است برغم این‌که انتظار می‌رفت با گسترش اینترنت و تسریع ارتباطات علمی و اشتراک منابع علمی و مقالات و کتاب‌ها با یک‌دیگر وضع پژوهش‌ها بهتر شود ولی به‌خاطر توده‌ای شدن آموزش و افزایش دانشگاه‌ها و کاهش استانداردهای علمی، کیفیت پژوهش‌ها و پایان‌نامه‌ها کاهش یافته است؛ به‌طوری‌که افراد به راحتی با جست‌وجوی موضوعی در اینترنت و پیدا کردن سوابق موضوع خود در مجلات و دانشگاه‌های دیگر و ترجمه و ترکیب کردن کارهای موجود (حتا ترجمه‌کننده‌ی گوگل) چیزی به عنوان تحقیق سرهم بندی کرده و یا با سفارش آن به موسسات فروش پایان‌نامه و یا کافی‌نت سرخیابان کار خود را انجام داده و مدرکی کسب می‌کنند و ارتقا می‌گیرند!
سومین سطح تحقیق که انجام تحقیق برای سازمان‌ها و نهادهای دولتی است نیز به علل مختلف دچار افت سطح کیفی شده است. در تحقیقات سازمانی معمولاً مسئله‌یابی بر مبنای درستی انجام نمی‌شود و اولویت ‌های پژوهشی نیزکم‌تر با نیازهای جامعه سازگاری دارد و حتا اگر موضوع تحقیقی مناسبی انتخاب شود، در فرآیند انتخاب محقق دچار اعوجاج شده و به افراد دارای صاحب رانت و نفوذ سازمانی واگذار شده و به خاطر ناتوانی محققین، خروجی چنین پژوهش‌هایی کم‌تر ارزش علمی و حتا سازمانی دارد و در پایان حتا اگر فرض کنیم در فرآیند تحقیق کاری با کیفیت علمی بالایی انجام شود، نتایج و یافته‌های آن نیز در سازمان‌ها وارد نشده، سیاست‌گذاران با دلایلی مانند ایده‌ال‌گرا بودن محقق و عدم توجه به الزامات سیاست‌گذاری و مصلحت‌ های سیاسی و اجتماعی در ارائه راهکارهای تحقیق، آن را به کناری می‌نهند.
به نظر می‌آید اگر بخواهیم نگاه ریشه‌ای به دلایل تضعیف جایگاه پژوهش در جامعه‌ی ما داشته باشیم. عوامل زیر مهم هستند.
۱-تضعیف جایگاه پژوهش و تقویت نگاه ابزاری به علم باعث شده که علم و پژوهش در جامعه ما اگر زمانی دارای مراتب ارزشی بالایی بود اکنون به پایین درجه خود رسیده است. بازشدن دانشگاه به روی هرکسی و آسان شدن کسب مدرک و ارائه پایان‌نامه‌های نازل و سفارشی‌شان و جایگاه علم را به شدت تضعیف کرده‌است. علم تنها ابزاری در خدمت افراد و نهادها برای رسیدن به منزلت اداری و اجتماعی و سیاسی شده است. طبیعی است که در چنین جایگاهی کم‌تر کسی به دنبال پژوهش، علم، و حقیقت و واقعیت است بلکه افراد می‌خواهند در این بازی آشفته سریعاً کلاهی برای خود بدوزند و گذر کنند و با سفارش پایان‌نامه به کارفرما سریع کار خود را انجام می‌دهند، بدون این‌که کلمه‌ای نوشته باشند.
۲-کیفیت و اقتدار مراجع و نهادهای علمی در تعیین استانداردهای علمی و پیاده کردن هنجارهای علمی و نظارت بر آن‌ها به شدت تضعیف شده است. افراد برجسته‌ی علمی حاشیه‌نشین شده و قادر به تاثیرگذاری در نهادهای علمی و یا ارزیابی آن‌ها نیستند، بنابراین در نبود این مراجع علمی و معیارها هرچیزی می‌تواند به عنوان محصول علمی به جامعه تحویل داده‌شود.
۳- افزایش مدرک داران دانشگاهی در سطوح بالای فوق‌لیسانس و دکترا به افراد این تصور را می‌دهد که با داشتن مدرک دانشگاهی و پایین آمدن استانداردهای علمی و دست‌رسی به منابع علمی و ترکیب یافته‌ها و یا حتا سفارش به بیرون می‌توان هر کار تحقیقاتی را انجام داد. این موضوع باعث شده که هر کس احساس محقق بودن داشته و می‌تواند هر موضوعی را انجام دهد و انجام هر تحقیقی آسان است.
۴- سفارشی شدن تحقیق یا چیزی که در سطح خرد به آن می‌توان کافی‌نتی شدن پژوهش و سفارشی‌سازی پروژه‌های تحقیقی تحت عنوان «کتاب‌سازی و پایان‌نامه‌سازی و مقاله سازی بدون انجام تحقیق» انجامیده و به کالایی شدن مبتذل پژوهش منجر شده است. گرچه امروزه اطلاعات و دانش نیز کالایی شده ولی در کشور ما این کالایی شدن در سایه‌ی افت استانداردهای علمی و تضعیف نظارت اجتماعات و نهادهای علمی به بدترین شکل ممکن رخ داده و دانش به مقوله‌ای در حد خرید کالای داخل خیابان تقلیل یافته‌است تا جایی که در وسط خیابان، جارچیان فروش پایان‌نامه را جار می‌ززند.
گرچه جامعه به تدریج به خیلی از تراژدی‌ها عادت کرده است و سازگار شده و عمق این بحران‌ها را در نمی‌یابد. ولی حداقل در چنین مراسم نمادینِ هفته‌ی پژوهش نباید به یادآوری اهمیت پژوهش پرداخت بلکه باید وضعیت تراژیک علم و تحقیق را یاداوری کرد و اگر خواهان ارتقای جایگاه پژوهش در جامعه هستیم با برگزاری مراسم و تقدیر خشک و خالی از محقیقن کار درست نمی‌شود باید ریشه‌های تنزل جایگاه تحقیق را شناخت. راهکارهای زیر در این جهت شاید بتواند موثر باشد:
۱-افزایش اعتبار و بودجه جهت انجام تحقیقات در دانتشگاه‌ها و مراکز علمی با توجه به این‌که در همه‌ی کشورهای توسعه‌یافته درصدی از تولید ناخالص ملی صرف انجام تحقیقات می‌شود.
۲-کمک به رشد مراکز علمی و تحقیقاتی در مناطق توسعه‌نیافته و دور از مرکز و استفاده از ظرفیت‌های علمی و فکری در این مناطق؛
۳-کمک به استقلال دانشگاه و تقویت آن و افزایش اقتدار علمی این نهاد در ارزیابی کیفیت تحقیقیات و پژوهش‌ها و نظارت بر انجام آن‌ها؛
۴-جلوگیری از بازاری شدن مبتذل پژوهش و کتاب و تبدیل دانش از یک موضوع فرهنگی و معرفتی به یک کالای اقتصادی در بازار و جلوگیری از مراکز خرید و فروش پایان‌نامه‌سازی؛
۵-مقابله با پدیده‌ی کتاب‌سازی و سفارش کتاب که باعث تضعیف ارزش پژوهش‌های راستین شده و محققین را دل‌سرد کرده است.
۶-کمک به محققین زحمت‌کش که سال‌ها دود چراخ خورده‌اند ولی نمی‌توانند پژوهش‌های خود را منتشر کنند و یا به سازمان‌های مربوطه ارائه کنند. بسیاری از محققین معیشت‌تان به انجام تحقیق گره خورده ولی با بد شدن اوضاع پژوهش در وضعیت دشواری قرار گرفته‌اند که مجبور شده‌اند یا به سفارشی‌سازی روی بیاورند یا با ماندن بر روی اصول خود به سختی زندگی کنند، چرا که حاضر به انجام تحقیق به سفارش تحقیق نافهم‌ها نیستند!
۷-تعیین معیارهای ارزیابی توسط اجتماعات علمی و دانشگاهی و رواج جلسات نقد و بررسی پژوهش‌ها به‌ طوری‌که تحقیقات ضعیف در معرض داوری قرار گرفته و مجال کپی‌کاری و سفارشی‌سازی کم‌تر می‌شود.
۸٫ افزایش زمینه‌های اشتغال مفید و موثر برای تحصیل‌کردگان به‌طوری این افراد باسواد به‌خاطر فقر و بیکاری و نیاز در خدمت موسسسه‌های پایان‌ نامه و تحقیق‌‌فروشی قرار نگیرند.
۹- کسب ارتقای اداری و افزایش مزایای شغلی به گرفتن مدرک وابسته شده و این باعث مدرک‌گرایی در اداره‌ها شده که نیاز است پرداختی کارمندان در سطح نیازهای زندگی افزایش یافته و سازمان به‌خاطر افزایش حقوق به مدرک‌گرایی روی نیاورد و ارتقای افراد منوط به کسب صلاحیت‌های حرفه‌ای و تخصصی باشد نه به گرفتن مدرک از دانشگاه‌های بی‌کیفیت.
در پایان باید گفت اگر این هشدارها را جدی نگیریم،‌ آینده‌ی علم و پژوهش در جامعه‌ی ما خوش نخواهدبود و آیندگان ما را نخواهند بخشید…
*دکترای جامعه‌شناسی توسعه

نویسنده : دکترمجتباترکارانی* | سرچشمه : سیمره605(28آذرماه1400)
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.