امروز : پنج شنبه, ۱۴ تیر , ۱۴۰۳ - 28 ذو الحجة 1445
پيشينهی تاريخي و معماري شهر شابرخواست(شاپورخواست)
اين راهها خاور و فلات مركزي ايران را به سرزمين ميانرودان متصل ميكرد. به نظر ميرسد در دورهی ساسانيان اهميت اين منطقه و راههاي آن افزون شده باشد. (محمّدياصل، ۱۳۹۶:۴۱) بدين ترتيب سرزمين لرستان به منطقهاي مواصلاتي و مهم تبديل شد كه در مسير راههاي شمال به جنوب و خاور به باختر قرار داشت. اين راهها در مسير برخورد خود در دشتي كه امروزه «كُرِگَه (كُرِگاه)» ناميده ميشود، به هم ميرسيدند. ساسانيان در اين ناحيه شهري به نام«شابرخواست»(سابرخواست) بنا نهادند؛ كه در منطقه داراي مركزيت بوده و به احتمال، به دليل واقع شدن در مسير راههاي شمال به جنوب و خاور به باختر، و واقع شدن در مسير لشكركشيهاي ساسانيان به روم، داراي اهميت بازرگاني- نظامي بوده و به گفتهی دكتر اكرم بهرامي در روزگار قديم سختآباد بوده است.(بهرامي ۱۳۵۶: ۲۳) به نظر ميرسد از ديدگاه زبانشناسي انتساب نام شابرخواست به دورهی ساساني تا حدودي پذيرفتني است.(فرزين و پرويز، ۱۳۹۰: ۱۳) هم اكنون شواهد معماري زيادي از دورهی ساسانيان و اسلامي مربوط به اين شهر باقي مانده است.
![](https://seymare.com/wp-content/uploads/2022/07/کاوش-باستانشناسی-300x206.jpg)
تصویری از کاوش باستانشناسی در سال ۱۳۸۶ ش.، به فاصلهی اندکی از منارهی خرمآباد. منبع: جلال عادلي، سازمان میراث فرهنگی لرستان
در دورهی اسلامي افرادي چون ابنفقيه در مُختصرالبُلدان (ابن فقيه، ۱۳۴۹: ۲۵)، اصطخري در المسالك و الممالك (اصطخري، ۱۳۷۳: ۲۰۳)، ابن حُوقَل در صُورةاَلارض (بغدادي، ۱۳۴۵: ۱۰۳، ۱۴۰)، نويسندهی حدود العالم منالمشرق الي المغرب (؟، ۱۳۶۲: ۱۴۱)، مقدسي در اَحسنالتقاسيم في مَعرفةالاقاليم (مقدسي، ۱۳۶۹: ۶۰۰)، ابن بلخي در فارسنامه (ابن بلخي، بيتا: ۶۳)، حِمَوي در مُعجَمالبُلدان (حموي، ۱۳۶۲: ۱۰۹)، جُويني در تاريخ جهانگشا (جويني، ۱۶۷: ۱۵۳، ۱۵۴)، مستوفي در نِزهَةالقلوب (مستوفي، ۱۳۳۶: ۱۴) و صفيالدين عبدالمؤمن بغدادي در مَراصِدُاَلاطلاع (قاسمي، ۱۳۵۷: ۱۹)، هر يك به نحوي و با مختصر تفاوتي در املاي كلمه به شهر شابرخواست اشاره كردهاند.
اوج دوران شكوه اين شهر پس از اسلام، مربوط به دوران حكمراني خاندان حسنويه و اتابكان لركوچك است. شابرخواست در هنگام يورش تيمور ضربات سهمگيني متحمل و گويا در اين حمله يا اندكي پس از آن متروك ميشود.
همزمان با اين دگرگونيها، شهر جديدي به نام خرمآباد(خُورمُووَه) بر سر زبانها ميافتد؛ بهطوري كه حمدالله مستوفي از وجود دو شهر شابرخواست و خرمآباد به نام دو شهر لُر ياد ميكند. (ايزدپناه، ۱۳۸۴: ۹۳) اندكي پس از گزارش مستوفي، هيچ مورخي به نام شابرخواست اشاره نميكند و جملگي به ذكر نام خرمآباد به عنوان مركز حكومت لر كوچك (و بعدها لُر فيلي) و ذكر حوادث آن ميپردازند.
امروز با گسترش شهر موقعيت مكاني خرمآباد و شابرخواست قديم در هم ادغام شده است. در روزگار گذشته فاصلهی اين دو، چنان به هم نزديك بوده كه، برخي از پژوهشگران خرمآباد را نام جديدتر شابرخواست قلمداد كردهاند. با بررسي شواهد ميداني و باستانشناسي چنين به نظر ميرسد كه، موقعيت شهر شابرخواست در دورهی ساسانيان جايي در نزديكي محلهي ماسور امروز واقع در جنوب شهر خرمآباد بوده است.
اين موقعيت از جنوب به پل تاريخي سرطاق سارِوُو (ساربان) (در نزديك روستاي دست بر زانو، ديوار شمالي فرودگاه)، از شمال به پل معروف طاق پيل(طاق پيلاِشكِسه يا طاق پل)، از باختر به رودخانه خرمآباد(گِلال) و از خاور تا منطقه اِسبِسوُ(اسبستان) محدوده بوده است.
به ديگر سخن شهر شابرخواست دورهی ساساني به احتمال، در جايي در اين محدوده قرار داشته است. اما به روزگار ورود اسلام در دورهی سلجوقيه همزمان با حكومت خاندان حسنويه، به دلايلي موقعيت شهر در محدودهی منطقهی پامنار و نواحي اطراف آن بوده است. با اتفاقات دورهی تيموريه بار ديگر موقعيت شهر اندكي جابهجا و به محدوده فعلي بافت تاريخي شهر خرمآباد منتقل ميشود.
ادامه دارد…
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.