توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Sunday, 7 July , 2024
امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
شناسه خبر : 11036
  پرینتخانه » اجتماعی, یادداشت تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱۴۰۰ - ۹:۰۹ | | ارسال توسط :

نیمه‌ی پُر لیوان یا نیمه‌ي لیوان خالی؟

نیمه‌ی پُر لیوان یا نیمه‌ي لیوان خالی؟
زندگی در جریان است و گروه‌های مختلف اجتماعی با یک ‌سری نعمت‌ها و کمبودها مواجه هستند.

کشوری پهناور به‌سان «ایران» در جایگاهی قرار دارد که به کشور چهار فصل مشهور است. وفور نعمت، پیشینه‌ی تاریخی، باستانی و مرکز تمدن، فرهنگ و آداب و رسوم و اخلاقیات متعالی و …. همه و همه در ظرفیت وجودی و حافظه‌ی تاریخی این کشور پر فراز و نشیب قابل دقت نظر است. اکنون وضعیتی در این کشور پیدا شده که شیر فلات ایران از هر سو مورد هجمه‌ی همه‌جانبه‌ی بدخواهان و معاندان ریز و درشت روزگار واقع شده است.
اگر از نیمه‌ی پر لیوان به این مبحث نگاه کنیم، باید از عظمت کشور بزرگ ایران بگوییم. تاریخ پر است از فضائل ساکنان شریف و بزرگ این جغرافیای انسانی، تاریخی و طبیعی است. در این‌جا بحث داشته‌ها و دارایی‌های غنی تاریخی کشور ایران است که هر از گاهی ما به این پیشینه و تیغ جهانگیر قهرمانان و پیروان آن‌ها برخود می‌بالیم، و به آن‌ها افتخار می‌کنیم.
طبق ضرب‌المثل لکی به این غرور گذشته گرایی به ما چنین ما هشدار می‌دهد؛ «داشتم داشتم وَ گیر نیه/ دیرم دیرم وَ گیرن»
یعنی قبلاً دارای قرب و عزت، عظمت و دانایی و بالندگی بوده‌ام دردی را دوا نمی‌کند، شما الان بگو از چه امکانات و جایگاهی برخوردار هستی؟
البته در برابر این ضرب‌المثل هشداردهنده که ما را به بررسی حال حاضر فرامی‌خواند، باید اذعان کرد، بزرگان سرزمین ما در گذشته سخنان، کردارها، گفتارها، دارایی‌ها و دفینه‌هایشان هنوز راه‌گشای حیات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… ماست و از عمق تاریخ ما را به مجد و عطمت فرامی‌خوانند. شاید یکی از کارهای فرهنگی از قول عمل صحنه‌گردانان تاریخ جامعه‌ی ما شاهنامه‌ی فردوسی، مویه، ضرب‌المثل‌ها و قصه‌های فرهنگ مردم ایران‌زمین است که ما را به خِردورزی و راستی و درستی دعوت می‌کنند.
اما در نیمه‌ی خالی این ظرف جغرافیای ایران زمین، دردها و نقایص بزرگی می‌بینیم که انسان در مقابل عظمت گذشته سرافکنده و شرمگین می‌شود و طعنه‌ها و زخم زبان‌های دیگران آزارش می‌دهد و مصداق مصرع دوم ضرب‌المثل لکی می‌شود که اکنون چه داری؟ و «دیرم دیرم و گیرنیه»
در پاسخ نیمه‌ی خالی لیوان این مبحث اجتماعی- تاریخی باید گفت: برای عظمت ایران تلاش‌گران و مثبت‌اندیشانمان تا اعتلای شهادت پیش رفتند. اما دزدان خائن و غیرشایستگان در بدنه‌ی مدیریت کشور، کاری کردند که نخبگان و دانایان قوم زاویه‌نشین و یا متواری شدند. آن‌قدر ندانم‌کاری را رواج دادند که با عقاید پاک شهروندان بازی کردند. مردمی که اهل قبله و دیانت بودند، الان دچار سستی در عقیده و تضعیف باورشان به هنجارها و ارزش‌های پذیرفته شده، گرفتار شده‌‌اند. برخی از شهروندان ناامید شده و میزان اعتمادشان به پیش‌رفت و نجات میهن کاهش یافته‌است. اکنون که نگارنده این سطور را می‌نویسد، در شهر کوچکش در عرض یک هفته دو معضل و آسیب اجتماعی اتفاق افتاده‌است. تا جایی که یکی از این آسیب‌ها خودکشی دختری نوجوان و دانش‌آموز بوده است.
مشکلات ایران بزرگ در حال حاضر عبارتند از؛
۱- افزایش آسیب‌های اجتماعی(خودکشی، اعتیاد، تجاوز، اختلاس، خلأ ایمان، کاهش اعتماداجتماعی به مدیران و…)
۲- فقر و بیکاری در اثر تبعیض و پارتی‌بازی و سدّ راه شایستگان را می‌توان اشاره کرد که بسیاری از جوانان چه به صورت مجرد و چه به صورت متاهل کشور را ترک کرده‌اند و به دنبال معاش راهی دیار غربت شده‌اند.
۳- مهاجرت بی‌رویه نخبگان در قالب فرار مغزها وگاه بیکاری و فرار از فقر مطلق؛
۴- وجود تبعیض و شیوع رانت، جمع کثیری را در فقر و رنج و گرفتاری و جماعت قلیلی را در ثروت و گنج و خوشحالی قرار داده است.
۵- تضعیف آموزش و پرورش.
۶- رشد بانک‌ها و ذی‌نفع بودن برخی از صاحبان قدرت و ثروت در این جریان.
در حقیقت بانک‌ها باید روی وامی که به شهروندان می‌دهند، نظارت دقیق داشته‌باشند، تا فرد به صورت مولد و کار‌آفرین پول را متناسب با عنوان وام به کار بگیرد و سرمایه‌گذاری کند تا هم وام گیرنده و هم وام دهنده هر دو سود ببرند، نه این که بانک‌ها تا مرز زندان کردن بدهکار و تعطیلی فعالیت‌هایش پیش روند. و خودشان در رونق اقتصادی درون گروهی چنان خوشحالی کنند، که گویی آن‌ها محور توسعه را در جامعه تحقق بخشیده‌اند.

تنها راه نجات برای برون رفت از این بدبختی، بها دادن به نیروهای شایسته و متخصص است. دولت‌ها کم‌تر رهبری موسسه‌های اقتصادی را به عهده داشته‌باشند و فقط جنبه‌ی نظارتی دل‌سوزانه را در پیش بگیرند. هم‌چنین قانون برای همه یک‌سان عمل نماید. قصد نگارنده اطاله‌ی کلام نیست، به همین خاطر تاحدودی الفبایی از وضعیت حال جامعه کوتاه مطرح شد. امید است، دولت‌مردان و شهروندان همین چند نکته را مورد توجه قراردهند.

نویسنده : احمد لطفی | سرچشمه : سیمره602(7 آذرماه1400)
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.