امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
- اولین پیام پزشکیان خطاب به مردم پس از اعلام نتایج انتخابات: این تازه آغاز همراهی ماست / مسیر دشوار پیشرو جز با همراهی، همدلی و اعتماد شما هموار نخواهد شد / سوگند میخورم که در این راه تنهایتان نخواهم گذاشت؛ تنهایم نگذارید
- «مسعود پزشکیان» نهمین رییسِ جمهور ایران شد
- تحلیلی کوتاه از بازی همستر کومبات
- نسبت ما و انتخابات
- رابطهی عشق و نفرت نسبت به قدرت غالب
نقد و بررسی کتاب سفرنامه مقصودجهان(بخش دهم)
نگاشتههای صاحبنظران که گروهی اسماعیلخان فیلی را فرزند شاهوردیخان و تعدادی نیز حسینخان دوم دانسته و از جمله روانشاد فرهیخته زندهیاد علیمحمد ساکی که او نیز در صفحه ۳۲۲ کتاب ارزشمند خود جغرافیای تاریخی و تاریخ لرستان اسماعیلخان را فرزند شاهوردیخان نوشتهاست و در این میان برابر متن سنگ نبشته حسنخان فیلی در محل تختخان و کتیبهی غلامرضاخان والی که در پی میآوریم اسماعیلخان، همچنان فرزند شاهوردیخان آمدهاست که درست آن، فرزند حسینخان دوم است: ازحسین و شاهوردی و منوچهر و حسین شد علیمردان لر کلب امام مشرقین)
از این روی پیش از آن که به بیان دیدگاههایمان پیرامون ابرازنظریههای گوناگون وچندگانگی مطلب مورد بحث بپردازیم به نقل متن سنگ نوشتهی غلامرضاخان آخرین والی پشتکوه که بر مدخل ساختمان یا در ورودی ساختمان بیرونی والی که اینک موزهی مردمشناسی استان ایلام میباشد مبادرت میشود. هواللهتعالی- یا علی مدد
تاریخ ساختن عمارت پارک در زمان سلطنت شاهنشاه عادل باذل محمدعلیشاه قاجار خلدالله ملکه، حسبالامر حضرت مستطاب اجل اکرم عالی آقای غلامرضاخان امیرجنگ والی لرستان فیلی ابن مرحوم مغفور حسینقلیخان والی کل لرستان فیلی ابن حیدرخان والی ابن مرحوم مغفور حسنخان والی کل لرستان فیلی ابن مرحوم اسدخان ابن مرحوم اسماعیلخان والی کل لرستان فیلی ابن مرحوم شاهوردیخان والی در سنهی ۱۳۲۶ هجری[قمری] به معماریت عالی جاه خیرالحاج حاجی درویشعلی کرمانشاهانی و نظارت معتمدالسلطان مکرم عم عالی مقام صیدجوادخان سرتیپ والیزاده اتمام پذیرفت.) این کتیبه چون سنگ نبشتهی حسنخان فیلی در تختخان مخدوش مینماید اول اینکه اسماعیلخان یک فرزند شاهوردیخان قید کرده، دوم اینکه، صورت اسامی سلسله والیان را به ذکر نام شاهوردیخان ختم کرده و از حسینخان سیلورزی اولین والی لرستان که به جای شاهوردی علوی آخرین اتابک لر کوچک در سال ۱۰۰۶ ه.ق گزینش شد نامی نبردهاست.
در پیگیری موضوع باز هم گفتهایم، این همه نابه سامانی، در هم ریختگی، هرج و مرج نگارش، بلبشوی محتوای کتابهای تاریخی را در این مورد خاص باید یکی تخدیش کتیبهی تختخان توسط نسابهی مربوطه در بازخوانی متن آن دانست، دو دیگر، تقلید و عدم تحقیق و بررسی و همچنین عدم احاطهی تاریخنگاران نسبت به مسایل مورد بحث شمرد که در این راستا ایرج افشار سیستانی سرحلقهی کتابسازان خوش اقبال مشمول مثل قرار گرفت، این شخص سوگلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عصر وزارت سیدمحمدخاتمی بود که در واقع با چاپ کتابهای حمایتی تاریخ، جغرافیای تاریخی، تمدن دیرینه، جامعهشناسی تاریخی، تاریخ تعدادی از استانها را تحریف و دگرگون کرد که باید گفت: خدا نگهدار دلاور، دستمریزاد قهرمان!!.
آنچه گفتیم یک شق در بررسی تصحیح، تحشیه و تعلیقات جناب دکتر ساسان والیزاده محسوب میشود، و شق دوم، اینکه جناب کوشندهی گرامی در بند ۱۰ زیرنویس صفحهی ۱۷۰ کتاب مقصودجهان باز هم مرقوم داشته (کلبعلیخان در زمان محمدعلیمیرزای دولتشاه، به مدت چهارسال والی لرستان بوده که این هم لغزشی دیگر است و باید گفت: کَی، کجا، برابر چه سند و مدرکی که اگر نگارش مطالب اثر شما مبنای تاریخ علمی دارد، چرا در اعلام ماخذ امساک و مضایقه کردهاید و لذا مطابق با این پارا گراف از متن کتیبهی غلامرضاخان والی، میخوانیم:«در زمان سلطنت محمدخان قاجار[آغامحمدخان] مرحوم حسنخان بن اسدالله خان به امر والیگری برقرار شد…» تاریخ دقیق والیگری حسنخان را به دست نیاوردم، آغامحمدخان قاجار پادشاهی بود که در ایجاد وحدت ارضی قابل قبولی کوشید و در بیست و یکم ذی قعده سال ۱۲۱۱ ه-ق کشته شد، موضوع والیگری حسنخان فیلی در لرستان غیر از آثار محلی و به زمان سلطنت فتحعلی شاه جانشین آغامحمدخان(۱۲۵۰-۱۲۱۲ه.ق) در آثار تاریخی دیگری از جمله رستم التواریخ محمدهاشم آصف رستمالحکما تصحیح دکتر میترا مهرآبادی ناشر دنیای کتاب ۱۳۸۲صفحهی ۴۸۱ به این صورت نقل شده: « … عالی جاه حسنخان والی فیلی والی لرستان، آن زبردستان نامدار زند را در خواب فرمود گرفتند و با غل و زنجیر به درگاه شاه جم جاه قاجار فرستاد … ». این واقعه مربوط است به اوایل سلطنت فتحعلیشاه در سال ۱۲۱۲ ه.ق میدانیم فتحعلیشاه یک ماه و چند روز از سال ۱۲۱۱ ه.ق باقیمانده بود که در محرم سال ۱۲۱۲ ه.ق یعنی آغازسال قمری با استماع خبر کشته شدن عمو از شیراز عازم تهران شد و فرزند ارشد خود شاهزاده محمدعلیمیرزای دولتشاه را به نیابت حکومت فارس گماشت و از این روی در سال ۱۲۱۲ هـ.ق که اولین سال سلطنت فتحعلیشاه است، بنا به نوشتهی تاریخ روضهالصفای ناصری جلد سیزدهم(بخش اول جلد نهم چاپ قدیم) صفحهی ۱۳/۷۴۵۷ که پیرامون ایجاد ناآرامیهای محمدخان زند مطالبی در آن آمده است. میخوانیم:… و از جانب اولیای دولت پادشاهی به نام محمدخان قاجار حاکم ملایر و عباسعلیآقا صاحب اختیار نهاوند و حسنخان فیلی والی لرستان و تقیخان بروجردی ارقام قضا نظام صادر شدهاست تا در دفع محمدخان زند مبادرت ورزند. و لذا مستندات مذکور به ما میگویند در سلطنت آغامحمدخان قاجار در مقطع زمانی مورد اشاره و جانشین او فتحعلیشاه(۱۲۵۰-۱۲۱۲ه.ق) و در حکومت شاهزاده محمدعلیمیرزا دولتشاه بر ممالک ثلث کرمانشاهان- لرستان و خوزستان(۱۲۳۷-۱۲۲۱ ه.ق) حسنخان فیلی، همچنان والی لرستان بوده است گو اینکه در این مورد جناب مرادیمقدم در کتاب تاریخی، سیاسی، اجتماعی کردهای فیلی- ماخذ مورد استفاده پیشین آوردهاند: «[حسنخان فیلی] از زمان به قدرت رسیدن تا وفات محمدعلیمیرزا، مطیع و فرمانبردار شاه قاجار بود و با وجود این که توانایی آن را داشت تا به حکومت حسنخان در پشتکوه خاتمه دهد ولی این کار را نکرد و با دادن اماننامه و اظهار دوستی او را به اطاعت خویش درآورد صفحهی ۱۸۰٫ »
در صفحهی ۲۰۵- زیرنویس ۱ آمده: «۱- شاهزاده محمدعلیمیرزا دولتشاه«۷ ربیعالثانی ۱۲۰۳ برابر با ۲۶ صفر ۱۲۳۷ق» فرزند نخست فتحعلیشاه به این دلیل مادرش گرجی بود، عباسمیرزا که از او کوچکتر بود، ولیعهد شد. دولتشاه در سال ۱۲۱۲ حاکم فارس سال ۱۲۱۴ حاکم قزوین و گیلان سال ۱۲۱۹ حاکم خوزستان و لرستان و در سال ۱۲۲۱ حاکم کرمانشاه شد.»
بررسی این مورد از کتاب مقصودجهان و پانوشت مربوطه جناب دکتر والیزاده متاسفانه و بهرغم عدم وجود فرصت جهت غربالگری بر کثرت کار فرهنگی مورد اشتیاق این قلم افزوده است و چنانچه بیتفاوت هم از کنار موضوع نقد نگاشتهها بگذریم این مورد نیز شایسته شان اندیشهی والای خواننده بزرگوار نیست چرا که اگر مطلبی غیرواقعی و خلاف حقیقت امر همچنان در آثار مکتوب به ویژه آثار تاریخی و تاریخ محلی باقی و به نسلهای آینده تحویل شود، درنهایت و خواه ناخواه به عنوان واقعیتی صحیح ماندگار خواهدشد و قلم و اندیشه در این راستا مسئول است.
از این روی ناگزیر به ارائهی توضیحات لازم بوده هرچند تضییع اوقات گرانبهای خوانندهی آگاه را نیز فراهم میآورد و در هر حال بر ما میبخشایند. مصحح گرامی در صفحهی مورد اشاره، در سال ۱۲۱۲ هـ.ق حاکم[نایبالحکومه] فارس دانسته، درست است، اما ادامه دادهاند که در سال ۱۲۱۴ حاکم قزوین و گیلان بوده و این مطلب یعنی انتصاب دولتشاه به حکومت قزوین و گیلان توامان نادرست است. دولتشاه در سال ۱۲۱۴ هـ.ق به حکومت قزوین و در واقع حکومت بخشهایی از ایران مرکزی چون همدان منصوب شده. تاریخ ذوالقرنین، جلد اول، صفحهی ۱۰۲٫ همچنین در صفحهی ۱۳۰ کتاب مذکور ذیل مدخل تفویض ایالت ممالک طبرستان و فارس و… میخوانیم که واگذاری ولایت قزوین به شاهزاده محمدعلی میرزا مورد تایید قرار گرفته اما ذکری از انتصاب شاهزاده به حکومت قزوین و گیلان نشده است و لذا چنانچه کوشندهی بزرگوار مستندی نزد خود نهان دارد، مسئولیت آگاهی خواننده از کم و کیف قضیهی مورد اشاره یا صحت و سقم آن به عهدهی مصحح ارزشمند است.
در تاریخ خاوری یا تاریخ ذوالقرنین در تایید بیشتر موضوع ذیل تشریح وقایع سال ۱۲۱۴ه.ق و حرکت فتحعلیشاه از دارالخلافهی تهران به دارالسلطنهی قزوین آمده:«… و به جهت نظم امور گیلان و آرایش عیش نواب شاهزاده ایرج شان محمدعلیمیرزا موکب ظفر عنان را شرف فزای ساحت دارالسلطنه قزوین نمود در بدو ورود به آنجا عمال و صاحبان اعمال ولایات گیلان حسبالاحضار به دربار فلک مدار حاضر شدند و مانند اهالی سایر ولایات مورد تفقدات بیپایان اعلی آمدند. صفحهی ۱۴۰ جلد اول.»
از این روی محتمل است مطلب مورد ذکر شبهه را بر کوشندهی گرامی قوی گردانیده و از جانب و قبل خود حکومت گیلان و قزوین را یکجا به شاهزاده ارزانی بخشیده.
لغزش دیگر مصحح ارزشمند واگذاری حکومت خوزستان و لرستان در سال ۱۲۱۹ هـ.ق و حکومت کرمانشاهان در سال ۱۲۲۱ هـ.ق به شاهزاده محمدعلیمیرزای دولتشاه است که در زیرنویس ۱ صفحهی ۲۰۵، پیشتر هم به آن پرداختهایم- ماخذ و سند این خبر را جناب دکتر والیزاده چون اغلب نوشتههایش متذکر نشدهاند و لذا سردرگمی و زحمت این قلم را فراهم آورده، از این روی در راستای ناصحیح بودن نوشتهی مورد بحث از سه منبع اصلی تاریخنگاری عصر قجری به ترتیب ذیل مدد میگیریم از جمله ناسخالتواریخ یا تاریخ قاجاریه، چاپ جدید سال ۱۳۷۷، جلد ۱ و ۲، صفحهی ۱۵۴،(… و پس از آن نواب محمدعلی میرزای شاهزاده را صاحب اختیار حدود عراقین عرب و عجم لقب داد و ایالت کرمانشاهان تا حدود بغداد از سر حد بصره تا قصبهی خرمآباد بدو گذاشت.) یعنی از سرحد بصره، مرز خوزستان یا عراق عرب تا خرمآباد لرستان، عراق عجم. توامان که ممالک ثلث گفته شدهاست به شاهزاده محمدعلیمیرزا واگذار شده و نه در چند نوبت با سالهای متفاوت- بلکه در یک سال و سال ۱۲۲۱هـ.ق.
از تاریخ روضهالصفای ناصری هم میخوانیم:«… به بعضی ملاحظات رای دارای ایران مصمم شد که آن حدود و سنور به وجود حاکمی مستقل زینتافزا گردد نواب شاهزاده آزاده والا مقدار محمدعلی میرزا را که اکبر اولاد شاهنشاه قاجار بود به حکومت آن ولایت فرستاد که از حدود بصره الی خرمآباد و از کرمانشاهان تا خاک بغداد امر و نهی او را مطیع و منقاد بوده باشند -جلد سیزدهم- صفحهی ۷۱۷۵» در تاریخ ذوالقرنین هم ذیل مدخل ذکر دارایی نواب محمدعلی میرزا در سرحدات عراقین عرب و عجم و … آمده است: «… حزم دوراندیش خسرو معدلت کیش، مقتضی تدارک کار و امورات[امور] ولایات خوزستان را نیز به سبب مخالفت اعراب با یکدیگر اختلالی بیشمار بود، به جهت انتظام آن صفحات فرمان مرحمت نشان ارکان دارایی آن ولایت از کرمانشاهان تا خاک بغداد و از حدود بصره تا قصبهی خرمآباد به نواب شاهزاده رویینتن دشمن شکن محمدعلیمیرزا مرحمت و او را صاحب اختیار سرحدات عراقین عرب و عجم لقب داد….» صفحات ۲۵۲ و ۲۵۳، و در نهایت رجوع کنید به کتاب زندگی و زمانهی محمدعلی میرزای دولتشاه در زمینهی کرمانشاهان شناسی، پژوهش و نگارش این قلم (اردشیر کشاورز) در ۷۰۳ صفحه چاپ سال ۱۳۹۵، تهران.
ادامه دارد…
آغامحمدخان قاجار، , اردشیر کشاورز. , ساسان والیزاده، , عصر قاجاریه، , قاجاریه، , کتاب سفرنامه مقصودجهان، , محمودمیرزا قاجار. , میرزا دولتشاه، , نقد و بررسی کتاب، , هفته نامه منطقهای سیمره،
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.