امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
- اولین پیام پزشکیان خطاب به مردم پس از اعلام نتایج انتخابات: این تازه آغاز همراهی ماست / مسیر دشوار پیشرو جز با همراهی، همدلی و اعتماد شما هموار نخواهد شد / سوگند میخورم که در این راه تنهایتان نخواهم گذاشت؛ تنهایم نگذارید
- «مسعود پزشکیان» نهمین رییسِ جمهور ایران شد
- تحلیلی کوتاه از بازی همستر کومبات
- نسبت ما و انتخابات
- رابطهی عشق و نفرت نسبت به قدرت غالب
نقد و بررسی کتاب سفرنامه مقصودجهان(بخش نهم)
در هر صورت ریشهی پراکنشهای ایلی عصر صفویان زمان شاهعباس اول صفوی، ادامهی سیاست تختهقاپو و جابهجایی عشایر سرحدی مقطع سلطنت شاهاسماعیل صفوی و عمدتاً از بعد شکست در جنگ چالدران سال ۹۲۰ هـ.ق بود که صدور امر بهمنظور از هم گسستن وحدت جمعیتی جمعیتهای متکثر ایلی را نشان داشت و سر جمع خروجی پراکندگی نیز با مخرج مشترک عدم انسجام عشایر کرد و لک را برآیند داشته است، در این راستا میشود گفت مردمانی از ترکان اُغوز بیات را در بخشهایی از نقاط ایران مرکزی در همسایگی لرستان کوچ و اسکان دادند که تهدیدی باشند برای عشایر لک بیرانوند و لُر سگوند و در نهایت با کشته شدن به خطای، دلاورمرد لر در سال ۱۰۰۶ هـ.ق در سیمره، دامنهی تهاجم سپاه شاهعباس که ترکیبی از کلیت جمعیتهای اقوام ایرانی را تحت فرمان اللهوردیخان قوللرآغاسی به مرزهای چنگوله در دهلران و پراکنش جمعیت سپاهی در حواشی مرزی پتک موسیان دهلران که به واسطهی استقرار و اقامت ترکان بیات، منطقهی دهبیات، در دهلران شکل گرفت و لذا اختلاط جمعیتی عرب، ترک، لر و لک را نشانههایی مشهود از موضوع دانست.
محمودمیرزاقاجار در سفرنامهی مقصودجهان کتاب مورد بررسی در سفر به درهشهر یا جلگهی سیمره ذیل مطلب دیدار اسمعیلخان فیلی والی لرستان در صفحهی ۱۷۰ نوشتهاند: « در این منزل، اسماعیل خان فیلی، خلفالصدق کلب علیخان…» یعنی اسماعیلخان فرزند کلبعلیخان، مصحح گرامی نیز در بند ۱۰ زیرنویس همان صفحه نوشتهاند:«۱۰- کلب علیخان در زمان محمدعلی میرزا دولتشاه به مدت چهارسال والی لرستان بود و پس از قتل وی، برادرش اسدخان، والیگری را به خود و خاندانش اختصاص داد. اسماعیلخان فرزند کلبعلیخان که از درگیریهای متعدد با عمویش اسدخان طرفی نبسته بود، سالها در کرمانشاه و هویزه و شوش آواره بود. اشارهی محمودمیرزا در اینجا به همین موضوع است و نشان میدهد که قصد او بهرهگیری از سابقهی عداوت او با اسدخان و فرزندش حسنخان است که این زمان والی پشتکوه بود. والیزادگانِ خوزستان، اولاد کلبعلیخان و اسماعیلخان هستند.»
با اینکه محمودمیرزاقاجار بیان وقایع مرتبط با سوانح حیات اسماعیلخان را تضییع اوقات دانسته و ای کاش به این فراز مهم تاریخی اشاره میکرد که خود مدرکی میبود از برای تاریخ، اما جناب مصحح خوشبختانه آنچه را که از ذهن محمودمیرزاقاجار میگذشته است، او، خود بیان کرده، جای سپاس دارد، اما موضوع چه از جانب شاهزادهی قجری و چه از طرف کوشندهی گرامی باشد، دچار لغزش ذکر نسب و تبار و همچنین خطای بازگفتار انتصاب کلبعلیخان به حکومت و والیگری لرستان است که به آن میپردازیم.
الف: میرعبداللطیفخان شوشتری در کتاب تحفهالعالم و … و در صفحهی ۱۷۳ نوشتهاند:«چند روز بودم و روانهی لرستان فیلی شدم. اسمعیلخانبن حسینخان را که از اعلام زادگان صفویه و از امرای نادرشاهی بود در آنجا دیدم که در کنجی غزلت گزیده. …» و لذا میرعبداللطیفخان شوشتری که خود با اسمعیلخان فیلی دیدار داشته، بهرغم نوشتهی محمودمیرزا و مصحح ارجمند، او را فرزند حسینخان نوشته است.
دکتر روحالله بهرامی در کتاب سلسله والیان لرستان و در صفحهی ۸۶ ذیل مطلب اسماعیلخان بن حسینخان نوشته است:«اسماعیل فرزند حسینخان و برادر شاهوردیخان و علیمردانخان والی بود، اسماعیلخان فرزند کوچکتر حسینخان دوم …. » جناب جعفر خیتال در کتاب مجموعه آرا در مورد سرزمین پشتکوه ایلام صفحهی ۱۴۳ اسماعیلخان را فرزند شاهوردیخان و کلبعلیخان را فرزند اسماعیلخان نوشته است.
در کتاب تاریخ سیاسی، اجتماعی کردهای فیلی در عصر والیان پشتکوه(ایلام) اثر ارزشمند جناب مراد مرادیمقدم که در بین آثار تاریخی نگاشته شده پیرامون تاریخ پشتکوه لرستان از حیث گشادگی مباحث، وسعت گردآوری مطالب، غنای اسناد و مکاتبات سیاسی و تاریخی حرفٍ اول را میزند، ذیل مطلب اسماعیلخان میخوانیم:« در کتیبهی تختخان، در مورد به قدرت رسیدن اسماعیلخان آمدهاست که علیمردانخان برادر خود اسماعیلخان بن شاهوردیخان را در جای خود منصوب نمود… در این که احتمالاً علیمردانخان برادرش اسماعیلخان را به جانشینی خود برگزیده ایرادی نیست، اما در این کتیبه پدر آن دو شاهوردیخان معرفی شده که با منابع معاصر آن دو همخوانی ندارد بنا به نوشتهی حزین لاهیجی و میر عبداللطیفخان شوشتری آن دو فرزند حسینخان میباشند.» صفحهی ۷۶
در کتاب تاریخ سرزمین ایلام جناب دکتر ناصر راد صفحهی ۲۰۶- اسماعیلخان فرزند شاهوردیخان معروف به شاهوردیخان کور- آمدهاست.
در کتاب تاریخ والیان پشتکوه «ایلام» ابراهیم یعقوبی که بیش از دیگر آثار تاریخی حول مراتب ترسیم شجرهی نسب و احوال حاکمیت والیان دچار آشفتگی و هرجومرج و در هم ریختگی مطالب است در صفحات ۲۰۷ و ۲۰۸ در چاپ عکس شجرهنامه[البته نویسنده ذیل ترسیم شجره چنین نوشتهاند، شاید از عکس شجره، مراتب را اخذ کرده باشند] و همچنین ترسیم شجرهنامه والیان که از کتاب ایلام و تمدن دیرینهی آن اقتباس شدهاست، اسماعیلخان فرزند شاهوردیخان آمدهاست. مولف کتاب ایلام و تمدن دیرینهی آن چاپ وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی سال ۱۳۷۲ در صفحهی ۱۵۲ اسماعیلخان را برادرزادهی علیمردانخان پسر شاهوردیخان نوشته و در صفحات ۱۷۴ و ۱۷۴ و چاپ شجره نسب خاندان والیان پشتکوه و والیزادگان خوزستان، همچنان اسماعیلخان فرزند شاهوردیخان آمدهاست. کتاب تاریخ والیان پشتکوه متاسفانه واجد هیچگونه امتیاز علمی و … احاطهی امور فرهنگی نیست و به نحوی که گفته شد مولف کتاب مذکور نیز اسماعیلخان را فرزند شاهوردیخان صفحهی ۹۷- و حسنخان را در ترسیم شجرهی صفحهی مورد اشاره پسر اسدخان، اما در صفحهی ۱۰۸- حسنخان را فرزند محمدخان ذکر کردهاست: محتوای کتابهای مورد اشاره در کلیت امر در یک مدار چرخش داشته و تالی همدیگر هستند و از آن میان کتاب جناب مرادیمقدم و سپس کتاب دکتر بهرامی تفاوتهایی دارند اما کتاب ایلام و تمدن دیرینهی آن تالیف ایرج افشارسیستانی، چون دیگر آثارش نگاهی به ایلام، نگاهی به … و نگاهی به کجا- کرمانشاهان و تمدن دیرینهی آن- خوزستان و تمدن دیرینهی آن- سیستان و بلوچستان و تمدن دیرینهی آن و … و … کشکولهایی هستند که همه گونه حرف و حدیث و عکس و مدرک و سند مردم خوشباور و صادق ایرانی با لطایفالحیل راضی و ناراضی در آنها گرد آمدهاست، مولف محترم جناب ایرج افشارسیستانی که غیر از روانشاد استاد ایرج افشار فرزند مرحوم استاد دکتر محمود افشاریزدی است، سرحلقهی کتابسازان خوش اقبالی است که در وزارت سیدمحمدخاتمی در فرهنگ و ارشاد اسلامی انواع کتاب حمایتی را چاپ و منتشر کرد، کتابهایش از جمله کتاب کرمانشاهان و تمدن دیرینهی آن، انبایی است از پراکندهگویی، سرقت اطلاعات و مطالبی تاریخی، تلفیق مطالب تاریخی در مقاطع تاریخی سالهای قمری و شمسی و چسباندن مطالب به یکدیگر- در دههی هفتاد کتاب کرمانشاهان و تمدن دیرینهی آن که با حمایتهای مالی هدفدار چاپ و منتشر شد توسط این قلم زیر ذرهبین قرار گرفت و باقی قضایا- منظور از طرح مبحث این است که راستی این هرج و مرج و آشفتگی تاریخی چه مبنایی دارد، بخشی از این نگاشتهها ریشه در اخذ مطالب بیبنیاد چون آثار ایرج افشارسیستانی دارند و برخی از ناهمگونهای تاریخ حداقل در شناخت پدر اسماعیلخان فیلی والی لرستان که حسینخان دوم یا شاهوردیخان چندمین بودهاست را باید از محتوای کتابهای نویسندگان مقلد دانست که بدون تحقیق و بررسی به صرف اینکه نامشان در پشت جلد کتاب بیابد، نتیجه گرفت و در نهایت اینکه ناهماهنگی در ذکر شجرهی نسب خاندان والی را همچنان ناشی از نقر و یا ثبت شجرهنامهای دانستهاند که توضیح لازم آن در صفحهی ۱۰۷ ذیل مطلب بررسی نسب از کتاب جناب ابراهیم یعقوبی میخوانیم: «شجرهنامهای نزد خانوادهی والیان وجود دارد که صحت و سقم آن هم از لحاظ متن و هم از لحاظ نویسنده جای بحث دارد. در پای شجرهنامهی محمد جعفر بنمحمدعلی نسابه[نسبشناس] ذکر گردیده که از جمله نسبسازان زمان قاجاریه بودهاست، البته محمدجعفر نسابه در این شجرهنامه مینویسد: اصل شجرهنامه در حال خراب شدن بوده که آن را دوبارهنویسی کردهاست. -و باید ما خود حدیث مفصل بخوانیم از این مجمل- شجرهنامهی موصوف به تاریخ سال ۱۲۴۵ هـ.ق تنظیم و تهیه شده یعنی ده سال پیش از مرگ حسنخان فیلی والی لرستان.
حسنخان فیلی شَه عالینسب
پناه لرستان و پشت عرب
به جنت خرامید بی تاج و گنج
به اَلف و دویست و به پنجاه و پنج
شجرهنامهی دوم شجرهای است که با عنوان کتیبهی غلامرضاخان والی در محل تختخان مسیر ایلام- خاص علیصالحآباد بر سنگ نقر و نصب شدهاست. متن این سند با عنوان شمارهی ۳۱ کتیبهی غلامرضاخان والی در ثبت تاریخچهی کوتاه والیان لرستان«تختان» در کتاب سلسلهی والیان لرستان دکتر روحالله بهرامی، انتشارات حروفیه، دانشگاه لرستان، ۱۳۸۸، تهران، صص۱۸۰-۱۸۱ آمده است که در ادامه آورده میشود: «تاریخ ولات لرستان فیلی، حسب فرمایش جناب امیرالامرا غلامرضاخان والی «فتحالسلطنه، امیرتومان» در این سنگ ثبت نمود.
اول والیها: حسینخانبن منصورالعلوی عباسی که در زمان سلطنت شاهعباس صفوی ماضی ملقب به لقب والیگری کل لرستان شده، مقبرهی والی مرحوم، درب[در] امامزاده واجبالتعظیم شاهنشاه است، بعد والیگری به شاهوردیخان پسر او رسید، بعد حسینخان دوم و پسر او، والی بود، در زمان سلطنت نادر، علیمردان و میرحسین دوم والی بود [منظور غلامرضاخان والی از کاربرد میر در میرحسین دوم رسانیدن نسب والیان لرستان به حضرت ابوالفضل عباس(ع) بوده است که کنیهی مبارک میرعلمدار داشته است و درجهی سیادت والیان را مراد و مقصود داشته، در حالیکه از کتاب جناب ابراهیم یعقوبی صفحهی۱۰۷ میخوانیم: «محمدجعفر نسابه در این شجرهنامه، حسنخان را به ۲۳ پشت به حضرت ابوالفضل عباس(ع) میرساند در حالی که بیش از ۵۵۰ سال فاصلهی زمانی وجود دارد] که به امر حضرت نادری به سفارت اسلامبول روانه شد و در بین راه کرکوک فوت شد و در مقام مشهور به امام زینالعابدین مدفن است، بعد از او برادر خود اسماعیلخان بنشاهوردیخان را جای خود منصوب نمود «اسماعیلخان» مدت چندی ریاست والیگری کل لرستان داشته، مدفون او در کشیکخانهی نجفاشرف. در زمان سلطنت محمدخان[آغامحمدخان قاجار] مرحوم حسنخانبن اسداللهخان بن اسماعیلخان، به امر والیگری برقرار گردید و قریب نود سال عمر کرد. و ۵۰ سال والی بر تمام پیشکوه و پشتکوه بود در سنهی ۱۲۵۵ هـ. ق وفات نمود و در کشیکخانه مذکور مدفون است، بعد از وفات مرحوم حسنخان، صفحات ثلاثه پیشکوه به مرحومان علیخان و احمدخان و حیدرخان انتقال یافته، مرحوم حیدرخان جد غلامرضاخان والی، طاب ثراه، به والیگری پشتکوه منصوب شده و اقدام در خدمات به دولت ابد مدت قاهره شاهنشاه جمجاه، شهید ناصرالدینشاه قاجار نورالله مرقده، و در زمان فرمانروایی حمزهمیرزا امیرجنگ[حشمتالدوله] طاب ثراه، والیگری پشتکوه را هم به والی مرحوم مرحمت و در زمان حکمرانی امیرخان سردار از جانب دولت ابدمدت ملقب به جناب صارمالسلطنه سرداراشرف، و امیرتومان شده، عمر شریف والی مرحوم ۶۸ سال بود و در زمان سلطنت مظفرالدینشاه نورالله مرقده در سنهی ۱۳۱۸ هـ.ق وفات یافت، مقبرهی والی در وادیالسلام نجفاشرف است. والی مرحوم ابنیه متعدد بنا نهاد از جمله قلعه، باغ و کاخ حسینآباد در سنهی ۱۲۹۴ هـ.ق به معماریت استاد آقای کرمانشاهی و نظارت حاج محمدعلی شیرازی به انجام رساند و نخلستان و قلعهی حسینیه را در سنهی۱۲۹۷ هـ.ق به معماریت استاد آقای کرمانشاهی و نظارت میرخلیل بیگ رشنویی به اتمام رسانده و بعد در سنهی ۱۳۰۷ هـ.ق به معماریت استاد قنبربگ تفنگچیباشی ملکشاهی به حفر قنات امیرآباد و طواحین قیام و به اتمام رسانده و بعد در سنهی ۱۳۱۹ هـ.ق امر والیگری پشتکوه از جانب اعلیحضرت مظفرالدینشاه به غلامرضا فتحالسلطنه امیرتومان مرحمت فرمود، پیش از امر والیگری در حکمرانی مرحوم والی والد طاب ثراه در سنهی ۱۳۰۹ هـ.ق به خدمت امامزاده علیصالحبن عبدالله الاعرجبن حسین الاضعربن زینالعابدین قیام کرد و بقعهی مطهره کاشی و حصار او از گچ و سنگ به معماریت استاد غلامحسین دزفولی و نظارت مقربالحضرت نایب کرمانشاهی عینلخان رشنویی به اتمام رسیده بعد امر به ساختن قلعهی حسینآباد که مشهور به ده بالاست«ایلام» نمود و قلعه و حمام و باغ به معماریت حاج درویشعلی کرمانشاهی و حجاری رضاقلی و به خط مقربالخاقان میرزاعبدالحسینبیگ رشنویی در ۱۳۲۵ هـ.ق به اتمام رسانید و در سنهی ۱۳۱۹ هـ.ق جناب مستطاب اجل اکرم افخم به لقب جلیل صارمالسلطنه سرداراشرف نایل شد و در سنهی ۱۳۲۵ هـ.ق در بدو جلوس سلطنت عادل محمدعلیشاه به حکمرانی صفحهی طرحان[طرهان] برقرار و در همین تاریخ به حفر قنات سرداریه مشهود به ملهبازان به معماریت استاد حسین مُقنیباشی اصفهانی به اتمام و در همین تاریخ چند رشته در آسمانآباد که مشهور به اشرفآباد است به اتمام رسانید.
ادامه دارد…
پینویس:
۱-البته بخش دیگری از پراکنشهای ایلی را باید تابع کوچهای فصلی سردسیر و گرمسیر یا ییلاقمیشی و قشلاقمیشی به حساب آورد، بدیهی است در تحرکات کوچی دام عشایر هیچ قاعده، قانون، مرز، سرحد، تحدید حدودی جلودار و مانع حرکتهای دام عشایر کوچنده نمیشدهاست. عشایر دامدار، در پی یابش آب و علف مراتع فراوان هرجا که دامهایش عبور داشته در حرکت به جلو رهسپر بودهاست و لذا اختلاطهای جمعیتی ایلات در گرمسیر و سردسیر و قرار گرفتن در کنار یکدیگر خواه ناخواه تداخلهای جمعیتی را موجب میشده که در ابعاد زمان هرآنچه از هستههای خانواری بهجای مانده در مناطق اسکان موقت سردسیری و گرمسیری به تدریج متکثر شده و تشکیل تیرهها، طوایف و حتا قبایلی را در درون دیگر ایلات میدادهاند که نمونههایی از آنها را در میان جمعیتهای ایلات و طوایف کرد و لک در منابع تاریخی، جغرافیایی و جامعهشناسی شاهد هستیم و نمونهی بارز دیگر وجود قبرستانها در سرزمینهای گوناگون.
اردشیر کشاورز. , دکتر ساسان والیزاده، , دورهی قاجار، , عهد حسام، , قاجاریه، , کتاب سفرنامهی مقصودجهان، , محمود میرزا قاجار، , هفتهنامه منطقهای سیمره،
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.