توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Sunday, 7 July , 2024
امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
شناسه خبر : 12011
  پرینتخانه » تاریخی, لرستان پژوهی, یادداشت تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۸ | | ارسال توسط :

نقد و بررسی کتاب سفرنامه‌ی مقصود جهان تالیف محمود میرزاقاجار تصحیح و تعلیقات: سیدیدالله ستوده- محمد محمدی‌اصل – بخش چهارم

نقد و بررسی کتاب سفرنامه‌ی مقصود جهان تالیف محمود میرزاقاجار تصحیح و تعلیقات: سیدیدالله ستوده- محمد محمدی‌اصل – بخش چهارم
در ادامه‌ی نقد و بررسی کتاب سفرنامه مقصودجهان تصحیح استاد سید یدالله ستوده و همکاران گرامی و بزرگوار ایشان، از زیرنویس یک بند (ب) پاراگراف آخر سطر پنجم، به نقل از علامه‌ی روان‌شاد والی‌‌زاده‌ی معجزی آمده است:«... به ملاحظه این‌که خواهر اعیانی محمدحسین میرزا حشمت‌الدوله عروس حسین‌خان ساکی بود...». این موضوع به کلی ناصحیح و دچار لغزش است، چه از جانب علامه معجزی باشد، چه از طرف تصحیح‌کنندگان و لذا چنان‌چه اندک اشراف، بررسی و آگاهی لازم وجود می‌داشت و صورت می‌گرفت، لغزش مذکور، تکرار نمی‌شد، چراکه مادر شاهزاده محمدحسین میرزا حشمت‌الدوله، دختر احمدخان مقدم مراغه‌ای از کُردان دنبلی موصل، مهاجر به فلات ایران بوده و احمدخان خود از سرداران به نام فتح‌علی‌شاه و آغامحمدخان محسوب می‌شد. اما مادر این عروس که نقل شد بنا به آن‌چه در کتاب تاریخ لرستان در روزگار قاجار صفحات 30 و 31 نوشته‌ی علامه معجزی به این صورت معرفی شده است: «مطابق مدارکی که در نزد نگارنده علامه معجزی موجود است.
 محمدعلی میرزا، دختر کربلایی عوض، نامی را که گویا از خوانین زرین‌چغا، بوده‌است به عقد خویش درآورده که نامش جواهرخانم بود.» بنابراین، عروس موردنظر که همسر حسین‌خان ساکی بوده است، خواهر اعیانی هم از پدر و هم از مادر تنی- خواهر و برادر نبوده‌اند[حشمت‌الدوله و صفیه‌خانم یا صفیه سلطان] دو دیگر این که باز هم بنا به نوشته‌ی علامه معجزی، آن کس که همسر حسین‌خان ساکی بوده است، شخص جواهرخانم، همسر پیشین شاهزاده دولتشاه بوده‌است که بعد از مرگ شاهزاده محمدعلی میرزا با اجازه‌ی حشمت‌الدوله به عقد حسین‌خان درآمده و دخترش صفیه سلطان هم به پسر حسین‌خان ساکی، یعنی  شه‌مرادخان ساکی شوهر می‌کند- این لغزش را صاحب این قلم به جناب استاد ستوده در تماس تلفنی اطلاع داد و پذیرفتند که اشتباه شده‌است. در مورد اسدالله میرزا پرسش فرمودند عرض کردم مادرش که همسر شاهزاده محمدعلی میرزا بود، از اعراب به‌شمار می‌رفته، لازم می‌نماید، جهت اشراف بیش‌‌‌‌تربه کتاب اکسیرالتواریخ مراجعه فرمایند. هم‌چنین در بند یک زیرنویس صفحه‌ ۷۶می‌خوانیم: «۱- مراد نویسنده «محمودمیرزا قاجار» چنین است که درآغاز حکومت و ورود به لرستان و خرم‌آباد، برخوردی میان برخی از طوایف تحت حاکمیت او و طوایف بروجرد، رخ می‌دهد گویا، راه‌های ارتباطی لرستان به خوزستان را عده‌ای از اشرار ناامن کرده بودند این دو موضوع، موجب ناراحتی و خشم محمدتقی میرزا که هم‌زمان حاکم بروجرد، بختیاری و خوزستان بود را فراهم می‌کند…». با توجه به این‌که در پانوشت مذکور توسط مصحح گرامی، القا شبهه شده که در آغاز حکومت محمودمیرزا قاجار بر لرستان و ورود به خرم‌آباد یعنی سال ۱۲۴۱ هـ.ق، محمدتقی میرزای حسام‌السلطنه هم هم‌زمان حاکم بروجرد و بختیاری و خوزستان بوده‌است، کاربرد واژه‌ی هم‌زمان چه هست، یعنی این‌که هم‌زمان و از بدو تفویض حکومت بروجرد و بختیاری حاکمیت خوزستان نیز در اختیار حسام‌السلطنه بوده، که چنین موردی ناصحیح است و یا این‌که هم‌زمان با تفویض حکومت لرستان به محمودمیرزا قاجار در سال، ۱۲۴۱ هـ.ق محمدتقی میرزاحسام‌السلطنه، هم به حکومت خوزستان نایل شد، که این مورد بر اساس توضیحاتی که در پی می‌آید، باز هم ناصحیح است. چراکه سال معزولی محمودمیرزا قاجار از حکومت لرستان نه در کتاب مقصودجهان آمده و نه در کتاب عهد حسام، تالیفات شاهزاده قاجار و هر آن‌چه هم محمودمیرزا در کتاب عهدحسام پیرامون عزل خود از لرستان متذکر شده، سربسته، مکتوم، مجهول و بر اساس استعاره و ایهام از استعمال چهارچوب صناعت شعری است که نمی‌تواند مساعدتی به خواننده مشتاق و جست‌وجوگر کرده باشد و نمونه‌ی این عدم شفافیت را در پانوشت مورد بحث هم می‌بینیم. در حالی‌که در ناسخ‌التواریخ ضمن بیان جریان‌ها و حوادث تاریخی سال ۱۲۴۲ هـ.ق ذیل منازعه‌ی شاهزاده حسام‌السلطنه و شاهزاده محمودمیرزا بر سر لرستان- آمده‌است و هم در این سال میان شاهزاده حسام‌السلطنه، محمدتقی میرزا- فرمان‌گزار بروجرد و بختیاری و خوزستان و شاهزاده محمودمیرزا فرمان‌گزار لرستان فیلی،کار به مبارزت کشید…». ناسخ‌التواریخ مجلدات دو جلدی- جلد یکم از صفحه‌ی ۴۰۸ تا۴۱۱، تالیف محمدتقی سپهر لسان‌ا‌‌لملک، انتشارات اساطیر، به اهتمام جمشید کیانفر، سال ۱۳۷۷، تهران.
بر این اساس شاهزاده محمدحسین میرزای حشمت‌الدوله تا سال ۱۲۴۲ هـ.ق در سر جمع حاکمیت گستره‌ی خود، غیر از لرستان، حضور داشته است.
باز هم در همین زیرنویس یک صفحه‌ی ۷۶، بند (پ) صفحه‌ی۷۷ آمده است: «محمودمیرزا با تتمه‌ی‌ سپاه خود به خرم‌آباد عقب‌ نشسته و در قلعه محصور افتاد. چون در قلعه آذوقه ده روز بیش نبود، آن‌جا را به شیخ علی میرزا(برادر بطنی دیگر خود و حاکم نهاوند)» این مورد نیز چند لغزش دیگر را در پی دارد، اول این‌که شیخ علی میرزا، برادر بطنی یا مادری محمودمیرزا نبوده است، مادر شیخ‌علی میرزا از زندیه بوده، صفحه‌ی ۸۲، زیرنویس یک- پاراگراف سوم، سطر اول و دوم- حسین قلي‌خان- والی لرستان فیلی آمده است ولذا چنان‌چه مراد از حسن‌قلی‌خان مرحوم حسینقلی‌خان ابوغداره هست، این مرحوم والی لرستان مطلق نبوده، بلکه صرفا والی پشت‌کوه لرستان بوده است نه لرستان فیلی. در زیرنویس ۲ صفحه‌ی ۹۰ می‌خوانیم:« …. بدیهی است با بررسی و شناسایی دشت کوهدشت، از دیدگاه مطالعات باستان‌شناسی، می‌توان از زوایای بیش‌تری از مهم روشن پرده برداشت.» جمله نارسا و غیرمفهوم است.
در زیرنویس ۲ صفحه‌ی ۱۱۵، به جهت ارائه‌ی توضیح بیش‌تر پیرامون این مطلب که هنری راولینسون، مکان دفن انوشیروان را در کاخی از خرابه‌های شهر ساسانی سیروان پشت‌کوه دانسته، محدوده‌ی شهر باستانی سیروان که پیش‌تر تحت عنوان بخش شیروان به مرکزیت (لومار) تابعی از شهرستان شیروان و چرداول محسوب می‌شد، اینک به دو شهرستان چرداول، به مرکزیت سرابله و شهرستان سیروان به مرکزیت(لومار) تقسیم شده‌اند. باتشکر.
در صفحات ۱۱۸ و ۱۱۹، ذیل مطالب بند یک زیرنویس بخش(ت) مبحث مجموعه بزرگ قلعه، باغ و گرمابه شیخ ماخو[شیخ مکان](میرصید محمدخان اشرف‌‌العشایر) می‌خوانیم:« در سال ۱۳۳۰ قمری، این مجموعه به وسیله‌ میرصیدمحمدخان اشرف‌العشایر فرزند میرتیمورخان دیرکوند[درکوند] سرکرده طوایف صیمره و دیرکوند[سیمره و درکوند] و وزیر مشهور حسین‌قلی‌خان صارم‌السلطنه[ابوغداره] و غلامرضاخان والی پشت‌کوه لرستان ساخته شد، این مجموعه …. [توصیف کلی از وضعیت بنا و …] با کمال تاسف فراوان مجموعه این آثار در شرایط نامساعدی از نظر مرمت و نگه‌داری به سر می‌برند.» روان‌ِ بزرگ استاد هنر، زنده‌‌نام استاد حمید ایزدپناه، شاد و جاودانه باد که با تلاش‌های مستمر چندین ساله‌ای  با وجود تمامی ناملایمات و عدم امکانات حمل و نقل توانست نسبت به تدوین و چاپ و نشر مجلدات دوجلدی کتاب بسیار ارزنده‌ی آثار باستانی و تاریخی لرستان به جامعه‌ی هنری، علمی، تاریخی باستان‌شناسی کشور به ویژه استان لرستان مبادرت کنند که محتوای آن‌ها امروز دست‌مایه‌ای اساسی شده است برای پژوهندگان و جست‌وجوگران علاقه‌مند روانش‌ شاد. -مطالبی پیرامون- پیشینه‌ی تاریخی بنا، یعنی ساختمان قلعه‌ی معروف شیخ مکان شهرستان دره‌شهر در جلد دوم کتاب روان‌شاد ایزدپناه امده است که در عین سلامت مطلب و وفای به مقصود متاسفانه دارای لغزشی است که در پی می‌آوریم: ( ۵- قلعه‌ی شیخ ماخو(۲))
 بنای قلعه، یک بار به دستور میرتیمورخان، در سال ۱۳۳۵ هجری‌قمری، تعمیر و در آن تغییراتی داده شده است. تاریخ این تعمیر و تغییر با ۹ سطر شعر که بر دیوار قلعه روی سنگی نوشته شده، مشخص شده۱ و متن آن چنین است.
۱- بُد، ز دیرکوند شخصی باوقار
میرتیمورخان رییس آن دیار
۲- چون فخامت بود، میر مرشدش
صید محمدخان، پور ارشدش
۳- او به گل‌زار جنان چون باربست
ارجمند خویش بر جایش نشست
۴- شاه احمد، خسرو ایران‌پناه
دو لقب بخشبد او را از عطا
۵- در نخستین، بر وزارت شد شعار
اشرفش فرمود بر کل عشار
۶- سال ایلان ئيل بُد، اندر جلی
غره ماه ربیع‌الاولی
۷- هم بنای قلعه و هم طرح باغ
کرد اتمامش به شش ماه با دماغ
۸- کاخ، باغی دلگشا بهتر ز گنج
شد تمام در الف و سیصد سی و پنج
۹- بارالها بانی این کاخ و باغ
دودمانش بر فروغد چون چراغ
تاریخ احداث قلعه مرحوم اشرف‌العشایر به نحویی که در متن اشعار سروده شده، آمده است سال ۱۳۳۵ هجری‌قمری است که معادل ۱۲۹۵ قمری – ۱۲۹۶ خورشیدی می‌تواند باشد- اما در زیرنویس صفحه‌ی۱۱۸ بند یک، بند(ت) کتاب مقصودجهان، تالیف مورد بررسی- سال ۱۳۳۰ قمری برابر با ۱۲۹۶ خورشیدی آمده است که رقم سال قمری آن صحیح نیست. روان‌شاد ایزدپناه در ثبت تاریخ بنای قلعه، صفحه‌ی ۴۹۵، رقم درست ۱۳۳۵ هجری‌قمری را به کار برده، اما در بیان این مطلب که بنای قلعه یک بار به دستور میرتیمورخان، در سال ۱۳۳۵ هـ.ق تعمیر و تغییراتی در آن داده شده است، دچار لغزش شده، چرا که حاج میرتیمورخان درکوند، در سال ۱۳۱۳ هـ.ق فوت کرده و خاندان میراولاد میرکریم عمدتاً نوادگان و پسران حاج میرتیمورخان در آن زمان یعنی سال ۱۳۱۳ هـ.ق در محال ماژین بوده و به سیمره مهاجرت نکرده بودند پیرامون وضعیت کنونی قلعه اشرف‌العشایر یا قلعه اشرف در شیخ مکان باید گفت: در بیست و دوم تیرماه سال ۱۳۹۷، قلعه‌ی مذکور با شماره‌ی ۲۷۴۳ ثبت آثار ملی و فرهنگی شده است.
از زیرنویس یک- صفحه‌ی ۱۷۱- می‌خوانیم: «۱-میرزا ابوالقاسم[ادیب همدانی و ذوالریاستین] از رجال دوره‌ی فتح‌علی‌شاهی است. در مورد او نوشته‌اند: از بزرگان خوش‌نام و سرشناس همدان و در دوره محمدشاه حاکم آن‌جا بود، چندی نیز وزارت محمدحسین میرزا در کرمانشاه[لرستان و خوزستان] را به عهده داشت. ذوالریاستین چنان که بر می‌آید مردی فاضل، ادب‌پرور و خیزخواه بود. او در همدان، مسجد و گرمابه و بناهایی ساخته است که هنوز به نام وی باقی است. (قراگوزلو، ۱۳۷۳، ۲۸۰) مشخصه‌ی بیش‌تری از قراگوزلو که مطلب خوش‌نامی و پیشینه‌ی اندک میرزا ابوالقاسم ادیب همدانی توسط مصححان گرامی کتاب مورد بررسی، به ایشان نسبت داده شده نه در فهرست منابع کتاب‌ها و نه در فهرست مقالات فارسی مآخذ و مصادر کتاب مورد بحث یافت نشد.
این شرح احوال با توجه به مطالب جلد اول حدیقه‌ دیوان بیگی، چه از جانب سید احمد شیرازی مولف حدیقه و چه از جانب دکتر عبدالحسین نوایی، مصحح و محشی حدیقه دیوان بیگی، ملاحظه نشد و اصولاً این شرح حال که به نظر می‌رسد مربوط به شخص دیگری با چنان القابی بوده است در تشریح احوال ادیب همدانی در حدیقه نیست و می‌دانیم، عمر ادیب همدانی بعد از به سلطنت رسیدن محمدشاه قاجار برابر توطئه‌ی میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام وزیر محمدشاه، چندان نپایید و با توجه به خیانت و نمک به حرامی که این شخص نسبت به مخدوم خود شاهزاده محمدحسین میرای حشمت‌الدوله انجام داد و وزیر خائن لقب گرفت، در اردویی که جهت دفع شاهزاده حسین علی‌میرزا فرمانفرما، والی فارس و … اعزام شد، همراه شد و دیگر خبری از این مرد بافضل بی‌فضیلت نیست.۲
در زیرنویس یک، صفحه‌ی ۱۷۲، مرگ شاهزاده محمدحسین میرزا حشمت‌الدوله در سال ۱۲۶۲ هجری‌قمری و به نقل از جلد سوم کتاب مهدی بامداد آمده‌است، این تاریخ سال مرگ اشتباه است و مآخذ استنادی کتاب بامداد، هم منبع دست دوم هست و در این مورد مناط اعتبار نیست، تاریخ دقیق فوت شاهزاده حشمت‌الدوله به این صورت در تاریخ روضه الصفای ناصری، جلد پانزدهم جدید، انتشارات اساطیر صفحه‌ی ۸۳۲۲(جلد دهم قدیم) ذکر شده است، مبحث فوت‌شدگان سال ۱۲۶۱ قمری. وفات حشمت‌الدوله محمدحسین میرزا «…  و نواب امیرزاده حشمت‌الدوله محمدحسین میرزا بن دولتشاه مغفور طاب‌الله ثراه در ربیع‌الاول به شهر تبریز به عالم عقبی انتقال کرد.» قید سال ۱۲۶۱ هـ.ق در صفحه‌ی ۸۳۱۶ ذیل بیان عود بیماری محمدشاه قاجار آمده‌است. در زیرنویس ۳، صفحه‌ی ۱۷۳ کتاب مورد بررسی، موضوع بیان فتنه‌ی از پیش طراحی شده‌ی شاهزادگان قاجاری طالب ملک و جاه بیش‌تر زیادت طلب و تابع هوای نفس که به دست میرزا محمد لواسانی وزیر حشمت‌الدوله صورت وقوع به خود گرفت می‌خوانیم: « ۳- در برخی منابع نوشتاری جدید، خاستگاهی خارج از ایران و لرستان برای زنگنه‌ها قایل شده‌اند، اما منابع دست اول تاریخی ایران، هم‌چون معین‌الدین نطنزی در منتخب‌التواریخ، زنگنه‌ها را در زیرمجموعه طوایف لُر و تابع قلمرو حکومت اتابکان لر کوچک نوشته است (به نقل از محمدعلی سلطانی) شمس‌الدین بدلیسی تاریخ‌نگار دوره صفوی، زنگنه را با طوایف چگنی و سیاه‌منصور برادر دانسته و بر موطن نخستین آنان لرستان تاکید می‌کند…» مشخص نیست مصححان گرامی چرا در جایی که آب هست … . از باب تمثیل، در ارجاع مطلب به مآخذ اصلی که منتخب ‌التواریخ معین‌الدین نطنزی هست به کتاب جناب محمدعلی سلطانی که مآخذ دست چندمین و گردآوری شده‌ می‌باشد، رجوع داده‌اند؟!. به هر صورت چون ادامه‌ی مطلب کشاف هست مابقی موضوع به نوبت آیند موکول می‌شود. با پوزش و سپاس.
ادامه دارد…
 پی‌نویس‌ها:
۱- تصویر قصیده‌ی مورد بحث با ردیف تصویر شماره‌ی ۳۸، سنگ‌نوشته، قلعه شیخ‌ ماخو، در صفحه‌ی ۵۴۰ کتاب آثار باستانی و تاریخی لرستان، حمید ایزدپناه جلد نخست، موسسه انتشارات آگاه، چاپ دوم، ۱۳۶۳، تهران، آمده‌است.
۲- حدیقه دیوان بیگی شیرازی، حدیقه الشعرا، ادب و فرهنگ در عصر قاجاریه، تصحیح، تکمیل و تحشیه دکتر عبدالحسین نوایی، جلد اول، چاپ اول، انتشارات زرین، ۱۳۶۴، تهران، صص ۱۲۰ -۱۲۱ و دیگر صفحات مرتبط.
نویسنده : اردشیر کشاورز | سرچشمه : سیمره612(19 بهمن‌ماه1400)
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.