توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Sunday, 7 July , 2024
امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
شناسه خبر : 9638
  پرینتخانه » اجتماعی, یادداشت تاریخ انتشار : ۰۳ شهریور ۱۴۰۰ - ۹:۳۳ | | ارسال توسط :
نقد و نظر

نقدی بر یادداشت «چگونه مدیریت منابع آب؟!»

نقدی بر یادداشت «چگونه مدیریت منابع آب؟!»
در شماره‌ي 588 روز دوشنبه 11 اَمُرداد صفحه‌ي 6 هفته‌نامه‌ی سیمره، مطلبی با عنوان (چگونه مدیریت منابع آب؟!) به قلم شهرام شرفی را خواندم و نتوانستم تعجب خود را از این‌همه آشفتگی، ناآگاهی و ضعف‌های محتوایی و ساختاری ابراز ندارم. از تیتر مطلب گرفته که قضاوت آن با خوانندگان گرامی تا عباراتی چون (...به‌صورت غیرمفید هدر رفت برود) و پرتی آب، استان‌های زاگرسی و ....

ناگفته پیداست که رسالت هر روزنامه‌نگاری در پرداختن به موضوعی مهم، واکاوی ابعاد، نقد کارشناسانه و دادن راهکار و به‌طور کلی، آگاهی‌بخشی به خواننده و مخاطب است. نوشتار یادشده را اگر دوباره مرور کنیم متوجه خواهیم شد که واجد هیچ‌کدام نبوده و نیست و تنها از گزاره‌هایی گاه بی‌ارتباط، کسالت‌آور و ناهمگن و کلیشه‌ای تشکیل شده است. شروع مطلب این گزاره است که:« هدف همه‌ی دل‌سوزان، این است که مشکلات کم‌آبی استان‌ها از جمله خوزستان رفع شود» سپس پرسش‌هایی درباره‌ی الگوی کشت و ضرورت آن، تفکیک آب. تنش آبی و سرمایه‌گذاری است. تنها چیزی که بدان پرداخته نشده است ریشه‌یابی بحران. اهمیت موضوع و راه‌کار علمی و عملی است که بیش‌تر خود را تا سطح یک انشا تنزل داده است!
نویسنده می‌گوید روزگاری در خوزستان مارچوبه می‌کاشتند اما هرگز به مختصات و تاریخچه و دلایل تعطیلی آن پس از انقلاب اشاره‌ای نمی‌کند. نوعی محافظه‌کاری و عافیت‌طلبی ملال‌آور. در این راستا کافی است به مصاحبه مهندس صفایی فراهانی مراجع شود. ایشان مرتب بر الگوی کشت تاکید می‌کند بی‌آن‌که بداند.
اولاً طرح الگوی کشت، ابلاغی و الزامی نیست بلکه نظامی تشویقی و هدایتگر است که بر اساس شرایط پیشنهاد می‌شود. دوم این‌که الگوی کشت تنها راه برجسته برای مبارزه با بی‌آبی یا کم‌آبی نیست بلکه برای ایجاد تناسب و افزایش بهره‌وری در کشاورزی است. از نظر ایشان، جداسازی آب شرب از آب استحمام و فضای سبز و… دیگر راه برون‌رفت از مشکلات بی‌آبی خوزستان است. کما این‌که مردم خوزستان را نیز سرزنش می‌کند که چرا در خوزستان کشت برنج بیش‌تر از اراضی مناسب کشت برنج بوده است!! بدون آن‌که توضیح دهد اراضی مناسب برنج کدامند و چه ویژگی‌هایی دارند. اگر مراد ایشان شمال ایران است حتماً می‌دانند که استان‌های شمالی و خوزستان، هر دو جلگه و هر دو دارای خاکی آبرفتی و حاصل‌خیزند و از آن مهم‌ترین خوزستان دارای پنج رودخانه‌ي دایمی و پرآب‌ترین استان کشور است. اما خوزستان با تمام ظرفیت‌های آب و خاک و استعدادهای خود، دارای ۱۱شهر و ۷۰۰روستا می‌باشد که از بی‌آبی در رنج هستند. از طرف دیگر، ما بیش از۱۲۶۵ سد در مراحل گوناگون بهره‌برداری، اجرایی و مطالعاتی در کشور داریم که حدود ۱۰۰ سد بر روی حوزه‌ی آبریز کارون تعریف و طراحی شده‌اند. یعنی در مسیر۹۵۰ کیلومتری کارون، به ازای هر ۱۰ کیلومتر یک سد و این فاجعه‌ی زیست محیطی، نابودی منابع آبی و کشاورزی خوزستان و کشور است. به جای نشانی غلط دادن از سر عافیت‌طلبی و خودسانسوری یا ناآگاهی از موضوع مهم آب، یا بهتر است دقیق و عمیق به موضوع پرداخته شود و یا واکاوی و نقد آب را به کارشناسان و متخصصانش واگذار کرد. در مطلب نویسنده مورد اشاره، هیچ حرفی از سوء‌مدیریت‌ها، بحران ناکارآمدی مدیریت منابع آب، سدسازی‌های ویرانگر و از همه مهم‌تر، انتقال آب بین حوزه‌ای از کارون به اصفهان و قم و یزد و… و به‌طور کلی مافیای آب، در میان نیست و این خود جای تعجب بسیار دارد. تالاب بین‌المللی هورالعظیم یک نمونه از آثار مخرب سوء مدیریت منابع آبی کشور ماست. یا تشنگی و نداشتن آب آشامیدنی شهر دهدز در شمال شرقی خوزستان که میان ۲ دریاچه‌ي سد و نیروگاه کارون ۳و۴ قرار گرفته است نمونه‌ای دیگر و منحصر به فرد در تمام جهان است یا مشکلات ایذه و مسجدسلیمان و هفتکل و…. بنابراین راقم این سطور چون سال‌ها افتخار خدمت در خوزستان را داشته‌ام از نزدیک رنج بی‌آبی هم‌وطنان خوزستانی را از نزدیک دیده و شنیده‌ام. خوزستان آینه‌ی تمام‌نمای کشور ماست از آینده‌ای که به خاطر سوء مدیریت و مافیای آب، به سراسر کشور گسترش خواهد یافت و تنش‌های آبی را که آغاز شده‌است، عمق خواهد بخشید.
در هفته‌های گذشته، در خوزستان به خاطر اعتراض به همه‌ي آن‌چه گفته شد یعنی ناکارآمدی مدیریت آب و تحمیل مشکلات بی‌آبی، شاهد اعتراض‌های مردمی در چندین شهر بودیم که تمام جهان را به تعجب واداشت! چگونه است که استانی با این اهمیت و این حجم از منابع و ثروت‌های زیرزمینی و رو زمینی، از ابتدایی‌ترین امکانات، یعنی آب آشامیدنی محروم است؟
قصد من بررسی علمی بی‌آبی و مدیریت حوزه‌ي آب و… نبوده و نیست چراکه در آن تخصص و آگاهی عمیقی ندارم بلکه مطلب (چگونه مدیریت منابع آب؟!) نویسنده‌ي یاد شده، بهانه‌ی این نوشتار شد؛ زیرا که بر این باورم پرداختن و نوشتن سطحی و احساسی مبتنی بر خودسانسوری و عافیت‌طلبی، نه تنها بر آگاهی رساندن به خوانندگان که وظیفه‌ی ذاتی یک روزنامه‌نگار است چیزی نمی‌افزاید و کمکی نمی‌کند بلکه برعکس موجب نشانی غلط دادن و ابهام بیش‌تر می‌گردد. امیدواریم که به رسالت خود پایبند باشیم و جز برای حقیقت قلم نزنیم.

نویسنده : حسین خداکرمی
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.