امروز : سه شنبه, ۱۲ تیر , ۱۴۰۳ - 26 ذو الحجة 1445
نشست نقدوبررسی کتاب«جامعهشناسی مردممداردرکارزار عمل»در نمایشگاه کتاب
![](https://avayeseymare.ir/wp-content/themes/news-islamic/img/none.png)
نقد و بررسی کتاب «جامعهشناسی مردممدار در کارزار عمل» در نمایشگاه کتاب لرستان، عصر چهارشنبه سیام آبان ۱۳۹۷ در نمایشگاه کتاب لرستان با سخنرانی روحالله گلمرادی (از مترجمان کتاب) و مجتبا ترکارانی به عنوان منتقد برگزار شد. در آغاز این نشست، گلمرادی گزارشی از فعالیتهای بهرنگ صدیقی بهعنوان یکی از جامعهشناسانی که سهم بهسزایی در […]
نقد و بررسی کتاب «جامعهشناسی مردممدار در کارزار عمل» در نمایشگاه کتاب لرستان، عصر چهارشنبه سیام آبان ۱۳۹۷ در نمایشگاه کتاب لرستان با سخنرانی روحالله گلمرادی (از مترجمان کتاب) و مجتبا ترکارانی به عنوان منتقد برگزار شد.
در آغاز این نشست، گلمرادی گزارشی از فعالیتهای بهرنگ صدیقی بهعنوان یکی از جامعهشناسانی که سهم بهسزایی در جا انداختنِ ایدهی جامعهشناسی مردممدار در ایران داشته است، ارائه داد؛ از جمله تشکیل کارگروه جامعهشناسی مردممدار در انجمن جامعهشناسی ایران، برگزاری چند نشست دربارهی جامعهشناسی مردممدار، راهاندازهی خبرنامهی جامعهشناسی مردممدار، ایجاد ستون و صفحهی جامعهشناسی مردممدار در روزنامهی شرق، برگزاری ۱۲ جلسه کارگاه به همراه دانشگاه برکلی، ترجمهی کتاب جامعهشناسی مردممدار (۱۳۹۴) و فعالیتهای دیگر در انجمن؛ همچنین ایجاد موسسهی رخداد تازه اندیشه با کارگروههای بهویژه مستند جامعهشناختی، پسااستعماری، محلهگرایی، زیست غیررسمی با همراهی خانم آذر تشکر و دوستان دیگر؛ متنها، مقالات و مصاحبههایی در مورد ضرورت جامعهشناسی مردممدار، حیطه و اهداف آن، پیوند آن با روزنامهنگاری، مقالاتی دربارهی مستند جامعهشناختی؛ ارائهی درس جامعهشناسی مردممدار در پاییز ۱۳۹۶ برای دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه علم و فرهنگ و در نهایت ترجمهی کتاب جامعهشناسی مردم مدار در کارزار عمل از فعالیتهای ایشان میباشد. همچنین میتوان از حامیان ایده جامعهشناسی مردم مدار و پیادهسازی آن به شادروان دکتر محمدامین قانعیراد و دکتر سیامک زندرضوی و … اشاره کرد..
کتاب جامعهشناسی مردم مدار در کارزار عمل شامل مجموعه مقالاتی از جامعهشناسانی از کشورهای مختلف از کلمبیا، هند، آمریکا، لبنان، فرانسه، روسیه، آفریقایجنوبی، اسپانیا، فیلیپین و چین است که توسط بهرنگ صدیقی و روحالله گلمرادی ترجمه شده است. مقالات این کتاب که قبلاً در مجله کارنت سوسیولوژی(current sociology )در سال ۲۰۱۴ چاپ شده اند در ترجمهی فارسی آن شامل یک پیشگفتار، مقدمه و نتیجهگیری (هر سه از بوراووی)، ۱۰ مقالهی اصلی از جامعهشناسان کشورهای مذکور در بالا و یک پیوست (همان دورهای که مجموعه مقالات حاضر در ادامهی (آن تجربه تدارک دیده شدند) میباشند.
گلمرادی بحث خود را از تقسیمبندی چهارگانه مایکل بوراوی در اثر قبلی خویش یعنی جامعهشناسی حرفهای، سیاستگذار و انتقادی و مردممدار آغاز کرد. جامعهشناسی حرفهای به فعالیت و نظری و تحقیقاتی خود در دانشگاه میپردازد و دغدغهی فعالیت و مشارکت را درجامعهی بیرون از دانشگاه به صورت مستقیم را ندارد. جامعهشناسی سیاستگذار برای دولت یا کارفرمای خصوصی پروژه انجام میدهد و از قِبل آن نفع شخصی خود را دنبال میکند. و در نهایت جامعهشناسی انتقادی که سیستم وساختار قدرت سیاسی و اقتصادی را نقد میکند اما دغدغهی در میان گذاشتن دانش خود را با توده مردم ندارد و در این میان جامعهشناس مردم مدار است که سعی میکند دانش خود را به میان توده مردم برده و از ان به عنوان وسیلهای برای تغییر اجتماعی و دفاع از جامعهی مدنی استفاده کند.
وی جامعهشناسی مردممدار را اینگونه تعریف کرد: «گفتوگوی عمومی دربارهی ارزشهایی که در جامعه باید پیگیری شوند از جمله عدالت و آزادی. ضرورت پیگیریِ این ارزشها در جامعه نهفته در بینش جامعهشناختی است؛ به این معنی که مسائل اجتماعی ریشهی اجتماعی دارند، پس راهحل آنها هم اجتماعی از طریق کنش جمعی است. یکی دیگر از ویژگیهای بینش جامعهشناختی، پیوند گرفتاریهای شخصی با مسائل عام است. دورکیم در قرن نوزدهم نشان داد که حتا کنشی ظاهراً فردی مثل خودکشی، علل و نمودهای اجتماعی دارد. در این جلسه به برخی از مفاهیم مهم کتاب هم اشارهی مختصری درباره مفهوم جامعهشناسی دوزیست، آسیای بادی جامعهشناختی، درگیری انتقادی، و روششناسی ارتباطی به عمل آمد همچنین آقای گلمرادی بحث خود را با حضور توأمانِ تعهد و علم به عنوان بایستههای جامعهشناسی مردممدار به پایان رساند.»
در ادامهی جلسه دکترمجتبا ترکارانی با اشاره به گونههای مختلف کردار جامعهشناختی (حرفهای، سیاستگذار و انتقادی و مردممدار) به بررسی تقسیمبندی جامعیت تیپولوژی مایکل بوراوی در جامعه ایران پرداخت وگفت تیپولوژی ایشان تقریباً پوشش دهنده اکثرتیپهای مختلف جامعهشناسی موجود در ایران است. هرچند میتوان انواع دیگری از جامعهشناسی را که خاص جامعه ایران است مانند جامعهشناسی مدرکمدار و یا سرمایهمدار نیز به آن افزود! یعنی نوعی از جامعهشناسی که به داشتن یک مدرک دانشگاهی بسنده میکند. وارد تحلیلها و بحثهای جامعهشناسی نمیشود، در دانشگاه، ساختار اداری جایی ندارد، توان و بینش نقد ساختارهای موجود را نیز ندارد. این تیپ جامعهشناسی به مدرک دانشگاهی به مثابه یک سرمایه نمادین جهت کسب وجهه و پرستیژ اجتماعی و یا وسیلهای برای ارتقای در سیستم اداری و دولتی مینگرد و با تودهای شدن دانشگاهها و گسترش تحصیلات تکمیلی افزایش زیادی داشته است.
وی در ادامه افزود: «جامعهشناسی مردممدار در حالی که میتواند در حوزهی عمومی و جامعه مدنی کارکردهای مناسبی داشته باشد. در عین حال میتواند در اثر عدم توجه به توان و تعریف خود از موضوع و گستره مسایل دچار آسیبهایی شده و کارکرد واقعی خود را از دست بدهد. یکی از این آسیبها ارادهگرایی است. به این معنا که جامعهشناسی بهخاطر گستره موضوعی دچار این توهم شده که میتواند و باید در هر حوزهای مداخله نموده و فرشته نجات باشد. چنین تصور اراده گرایانهای که جامعهشناسی مردممدار به آن دامن میزند میتواند جامعهشناس را در حوزه عمومی و برخورد با نهادهای دولتی و نهادهای اقتصادی وسیاسی خارج از دولت و حتا نهادهای سنتی نیز درگیر نموده و او را با پیامدهای منفی مواجه نماید. یکی از این پیامدها پراکنده کاری و عدم تمرکز و صرف انرژی در حوزههای غیرمرتبط است.»
ترکارانی با نگاهی آسیبشناسانه به جامعهشناسی مردم مدار ادامه داد:«آسیب دیگری که فرد در میدان عمل گاهی با آن مواجه میشود افتادن به دام نوعی پوپولیسم و یا طرد از جامعه مورد نظر است. به این معنا که جامعهشناس در اثر غرق شدن در موضوع مطالعه و حس همدلی با جامعه مورد نظر و عدم رعایت فاصله انتقادی با افراد جامعه یکی شده و مدافع پرشور آنها میشود و این دفاع از فرهنگ و سنت محلی و مواجهه غیرانتقادی میتواند به نوعی پوپولیسم منجر شود. از طرفی دیگر جامعهشناسی مردممدار اگر بخواهد با فرهنگ و سنتهای محلی نگاه انتقادی آشکاری داشته باشد در این جامعه طرد شده و قابلیت پذیرش محلی و توان تغییر در این جامعه را نخواهد داشت.»
وی به بیان این نکته پرداخت که نوعی همپوشانی بین جامعهشناسی مردممدار و انتقادی در جوامع در حال توسعه وجود دارد. یعنی اگر جامعهشناس نگاه انتقادی خود را در جامعه نسبت به مسایل سیاسی و اقتصادی و یا موضوعات حساس و ریسکدار پررنگ کند به ناچار وارد حوزهی جامعهشناسی انتقادی شده و از طرف دولتها و قدرتهای پنهان و صاحب نفوذ با عکسالعملهای شدیدی مواجه خواهد شد ولی اگر خود را در حیطههای خاص و کم خطر محدود نموده و وارد مسایل پرهزینه نشود به مرور محافظه کار شده و خصلت درگیری انتقادی خود را از دست خواهد داد.»
ترکارانی با اشاره به مشکلات جامعهشناسی مردممدار در جوامع در حال توسعه، گفت:« این نوع جامعهشناسی در جامعهای که هنوز بنیانهای علمی و آکادمیکی علوم اجتماعی قوی نشده است و قابلیت تولید دانش و انباشت آن ضعیف است، میتواند به نوعی سطحیزدگی و عوامزدگی در علم منجر شود، مخصوصاً وقتی با اندیشههای پست مدرن مبنی بر بیاعتباری حقیقت و نوعی نسبیگرایی معرفتی همراه شود میتواند آسیبزا باشد. این امکان وجود دارد مدافعان این نوع معیارهای اعتبار علمی تخصصی را بیارزش دانسته و فاصله خود را با دیدگاههای نظری بیشتر کنند.»
وی در پایان افزود:«از طرفی دیگر وارد شدن جامعهشناسی به حوزهی عمومی و دنبالهروی از دغدغههای توده مردم میتواند به عوامزده کردن جامعهشناس منجر شود. برای جلوگیری از این مشکل جامعهشناس نباید ارتباط خود را با دیگر انواع جامعهشناسی قطع کند. بلکه بسیاری از مسائل موجود در جامعه را به سطوح دیگر جامعهشناسی و حتا علوم دیگر انتقال دهد و خود را یک تنه در مقابل مطالبات و انتظارات فزاینده جامعه قرار ندهد این نوع جامعهشناسی میتواند رابطه بین دانشگاهیان را با جامعه مدنی حفظ و تقویت کند. زیرا در تضعیف ارتباط این دو حوزه، شریانهای فکری جامعهشناس قطع شده و نمیتواند نگاه و دانش تازهای به جامعه مدنی تزریق نموده و راهی برای جذب مسائل و دغدغههای حوزهی عمومی به جامعهشناسان داشته باشد.»
*چاپ شده در سیمره ۴۷۵(۶ آذر ماه ۹۷)
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.