امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
- اولین پیام پزشکیان خطاب به مردم پس از اعلام نتایج انتخابات: این تازه آغاز همراهی ماست / مسیر دشوار پیشرو جز با همراهی، همدلی و اعتماد شما هموار نخواهد شد / سوگند میخورم که در این راه تنهایتان نخواهم گذاشت؛ تنهایم نگذارید
- «مسعود پزشکیان» نهمین رییسِ جمهور ایران شد
- تحلیلی کوتاه از بازی همستر کومبات
- نسبت ما و انتخابات
- رابطهی عشق و نفرت نسبت به قدرت غالب
مستندنگاری ماجراهای من و سیاست(۴۴)
انگار همین دیروز بود که آتش به خرمن مردم سلسله افتاد و از هراس جان، همه آواره شدند!
چهارسال از این میان گذشته بود؛ اما هنوز دل و دماغی برای چپهای سلسله نمانده بود که دوباره کورهی انتخابات را گرم کند.
راستها، در سلسله و دلفان چهارسال« شپلی شپاو»شان۱ بود! رقیبانشان همه متهم بودند و فراری و به حالشان دل میسوزاندند و بیشتر قابل ترحم بودند تا این که بخواهند با آنان سرشاخ بشوند و از این بابت تا اندازهای خیالشان راحت بود که این جماعت به این زودی کمر راست نخواهد کرد.
تحلیل راستها در ظاهر درست بود اما آتش، زیر خاکستر، بیصدا آرمیده بود و نقشهی شعله کشیدن داشت.
چپهای سلسله و دلفان که برای مصطفی اکبری در چهارسال گذشته عین سنگ چخماخ به هم نزدیک شده بودند، حالا پس از آن پیروزی محتوم به شکست، به نوعی همه سوگوار از دست رفتن آن همه رویای خوب بودند و در پی بزنگاهی میگشتند که دادِ دلِ خویش را از عاملان آن همه ناکامی بستانند! آنان بیش از آن که به منطقهگرایی فکر کنند در صدد شکست رقیب بودند!
هرچه به اسفند سال ۱۳۷۴ نزدیکتر میشدیم تب و تاب انتخابات مجلس پنجم سلسله و دلفان داغتر میشد و نامزدها از پرده بُرون میافتادند.
ناکامی چپها در چهار سال گذشته چیز آسانی نبود که به سادگی از یاد آنان رفته باشد. تمام معادلات را از بَر داشتند هم رقیبان و دشمنان را میشناختند و هم دوستان و یاران روز تنگ خود را به یاد داشتند.
در این چهارسال دوران نمایندگی، دقیق مثل چهارسالی که حیدریمقدم برای رفتن به دلفان دلهره و اگر و مگر داشت، آشیخ محمدی هم برای حضور در سلسله کلی ملاحظات امنیتی را رصد میکرد.
میخواهم بگویم فضای سالم و پاکی در میان نبود. شکاف بین بیشتر مردم و نماینده یک چالش اساسی و امنیتی شده بود و این خود نه به سود مردم بود نه در مسیر برنامههای دولت پیش میرفت.
هنوز روحیه مطالبهگرانه در مردم ایجاد نشده بود، برای همین مردم بعد از رای دادن انگار به تکلیف خود عمل میکردند و صحبتی از مطالبه نبود و هر نماینده که چهارسالِ خود را پُر میکرد، بدون بیلان کار و گزارش عملکرد به مردم، دوباره خود را برای انتخابی دیگر آماده میساخت.
در آستانهي انتخابات مجلس پنجم در بخش سلسله، با تمام کسالتی که ریش مردم گرفته بود، چهار کاندیدا نام نویسی کردند: «محمدقلی آذری»، «عظیم حسنوند، «آشیخ زینالعابدین گوهری» معروف به شیخ زینل و «آشیخ احمدخان امیری» اهل روستای کوشگران بروجرد، پا به میدان انتخابات گذاشتند.
محمدقلی آذری، رییس معزول آموزش و پرورش دلفان بود، عملکرد او، نامش را سَرِ زبان مردم انداخته بود.
آذری در زمان خود، مدیرِ مقتدر و مناسبی برای منطقهی محرومِ بدون جاده و آب و برق و مدرسهی دلفان بود که در دوران مدیریت ۵ سالهی او زیرساختِ سخت افزاری آموزشی آن منطقه فراهم شد.
مدیریت آذری در نورآباد منحصر به فرد بود، ایشان بدون واسطه با وزیر آموزش و پرورش جناب نجفی در ارتباط بود و مستقیم از وزارت آموزش و پرورش برای شهرستان دلفان کمک میگرفت.
او نسبت به نقل و انتقال معلمان بسیار سختگیری میکرد و بارها تماس تلفنی مسئولین استانی برای جابهجایی برخی از معلمان را با قدرت بیپاسخ میگذاشت! مسئولان کلان او را بهعنوان مدیری کاربلد و کارشناس در مدیریت آموزشی دلفان، می شناختند برای همین جوابهای معمولاً سربالا و قلدرمابانه ی ایشان را تحمل میکردند!
شاید اینگونه انعطاف ناپذیری یک مدیر، امروز یکی از آسیبهای مدیریت تلقی شود اما برای آن بازهی زمانی که ایشان، به سختی معلمان سایر شهرستانها را برای تکمیل کادر آموزشی شهرستان دلفان نگه میداشت تا چرخ آموزش آن منطقه کامل بچرخد، یک عامل مثبت و بناچار یک شگرد موفق مدیریتی بود.
محمدقلی آذری ۶۰ ماه پیشینهی حضور در جبهههای جنگ داشت، عملیاتها را جنگیده و در زمین مدیریت اجرایی هم با روحیهی بسیجی بازیگری کرده بود، ادبیاتش هنوز بوی نام شهیدان جنگ میداد، در جادههای «مالرو» در دلفان برای بازدید از مدارسی که برف سنگین ارتباطشان را با شهر قطع کرده بود، چکمه و لباس رزم میپوشید و …
آذری حالا به پشتوانهی عملکرد نسبتن موفق و پر سر و صدای خود در آموزش و پرورش دلفان و همچنین به پشتوانهی جریان خط امامی که ایشان در آن زمان یکی از چهرههای شاخص جریان بود و سَرِآخر به امید خالی بودن میدان در بخش سلسله و هماهنگ شدن مردم با او، پا به میدان انتخابات مجلس پنجم گذاشت.
۱-شادی و غوغا
ادامه دارد…
علی گودرزیان، , مستندنگاری ماجراهای من و سیاست،
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.