توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Friday, 5 July , 2024
امروز : جمعه, ۱۵ تیر , ۱۴۰۳ - 29 ذو الحجة 1445
شناسه خبر : 23728
  پرینتخانه » اجتماعی, سیاست, یادداشت تاریخ انتشار : ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۴:۵۵ | | ارسال توسط :

ماجراهای من و سیاست/ فصل دوم/ بخش۴۲ ترور سعید حجاریان

ماجراهای من و سیاست/ فصل دوم/ بخش۴۲ ترور سعید حجاریان
۲۹ بهمن ۱۳۷۸ ششمین انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار شد. از حدود ۳۸میلیون تَن دارای شرایط رای دادن در ایران، حدود ۲۷ میلیون تن در انتخابات مجلس شرکت کردند.

در این انتخابات اگرچه از نظر سیاسی در استان لرستان گل‌های خوبی کاشته نشد اما در سطح کشور، جبهه‌ی دوم خرداد حدود ۶۵ درصد از کرسی‌های محلس را به دست آورد.
جریان اکثریت تلاش کرد تا این پیروزی را مصادره کند! تلاش نکرد که این موفقیت را با اقلیت تقسیم کند و زمینه‌ی آرامش اقلیت را فراهم کند.
جریان اقلیت هم فقط به منافع گروهی فکر کرد و منافع ملی و عمومی را ندید. چشم خود را بر روی حقیقت بست و پشت ارزش‌های انقلاب و اسلام سنگر گرفت و رای مردم را در تقابل اندیشه‌ی خود دید.
جریان اقلیت یا همان جناح راست که حالا پشت ولایت فقیه و هاشمی رفسنجانی سنگر گرفته بودند از این همه پیروزی پیاپی انتخابات ریاست جمهوری در سال۷۶، انتخابات شورای شهر سال۷۷ و حالا انتخابات مجلس ششم ۷۸ که اصلاح‌طلبان، سنگرها را به کمک مردم فتح کرده بودند از شدت خشم و عصبانیت به ستوه آمد و به انتحار دست زد.
شعبان‌های بی‌مخ که زیر پوست اقلیت در نشو نما بودند از چندی پس از دوم خرداد ۷۶ فعال شده بودند. وزیران را کتک زدند، کوی دانشگاه را به خون کشیدند و حالا در ۲۲ اسفند ۱۳۷۸ «سعید حجاریان» که او را «مغز متفکر جریان اصلاحات» می‌گفتند در جلوی پله‌های شورای شهر تهران ترور کردند.
ایران یاحسین شد! خبر ترور سعید حجاریان تیتر یک روزنامه‌های سراسری شد.
«شلیک به مغز متفکراصلاحات،» «حجاریان ترور شد،» «حجاریان همیشه زنده است اصلاحات متوقف نخواهد شد» و…
خاتمی به بالین حجاریان رفت، ملت یکپارچه دست به دعا شد. حجاریان زنده است. پزشکان در سراسر جهان برای درمان حجاریان اعلام آمادگی کردند. جامعه‌ی ایران روی آنتن جهان رفت. همه پیام دادند. چپ و راست هم‌دیگر را متهم کردند، شخصیت‌های ملی و محلی بیانیه دادند. خشنونت را محکوم کردند و اقتدارگریان را متهم کردند و شلیک به حجاریان را تاوان پیروزی مردم دانستند!
در استان لرستان همه‌ی دوم خردادی‌ها به جوش و خروش آمدند و مردم همراهی کردند. سید عیسی موسوی‌نژاد بیانیه داد او سعید حجاریان را شخص نخواند، او را نماد اراده‌ی ملتی خواند که «با تکیه بر اسلام عزیز، در صیانت از حقوق حقه‌ی خویش می‌کوشد.»
در بخشی از بیانیه موسوی‌نژاد می‌خوانیم:«در شرایطی که حلاوت نتیجه‌ی انتخابات مجلس ششم در کام ملت بزرگ نشست و جهانی را به تحسین و تعجب وا داشت. دست پلید خشونت، فرزانه‌ای اندیشمند و فرهیخته‌ای شجاع و پاک‌باخته را نشانه گرفت. غافل از این حقیقت که با تبر حصومت و چماق خشونت اگرچه می‌توان گونه را شکافت یا سری را شکست؛ اما از این که بتوان حصار قلوب و اندیشه‌ها را تسخیر کرد محال و ناشدنی است…»
کریم ملک‌آسا هم در بیانیه‌ای شدیدالحن «ترور حجاریان تئورسین ائتلاف بزرگ دوم خرداد و مغز متفکر اندیشه‌ی اصلاح‌طلبی ایران امروز را به دست کوردلان تنگ‌نظری که جز پیش پای خویش را نمی‌بینند» محکوم کرد.
در بخشی از این بیانیه می‌خوانیم: «…خط خونی که از سعید حجاریان بر سنگ‌فرش خیابان کشیده شد، امتدادی به درازای تاریخ دارد. در طول تاریخ استبدادزده‌ی ایران، کوته‌نظران، حسنک وزیر را به دار کشیدند، میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل را به چاه انداختند، دهان فرخی یزدی را دوختند و طوفان را خاموش کردند، محمد مسعود، مدیر روزنامه‌ی مرد امروز را ترور کردند، کریم‌پور شیرازی روزنامه‌نگار شجاع را به آتش کشیدند، دکتر حسین فاطمی را از پای درآوردند، مرتضی مطهری را ترور و پوینده و مختاری را حذف کردند و امروز در امتداد این خط سرخ سعید حجاریان را تاب نیاوردند…!»
در بخش پایانی بیانیه می‌آورد:«…تئوریزه‌کنندگان و عاملان و آمران خشونت بدانند راهی جز اعتراف به کج‌اندیشی خود در پیشگاه ملت و حقانیت مردم ندارند چرا که دیر یا زود فسیل خواهند شد و ملت ایران سرزنده‌تر از رودها، خروشان و ماندگار خواهد ماند…»
اسفند بود و در آستانه‌ی نوروز باستانی ایرانیان، هم‌نشینی‌ها و دید و بازدیدها و نشست و برخاست‌ها همه در مسیر گرم شدن تنور انتخابات۱۶ اردی‌بهشت ۷۹ قرار گرفته بود.

شلیک به حجاریان اگرچه یکی از محوری‌ترین شخصیت‌های اصلاح‌طلبان را که به تئوریسین جنگهای تبلیغاتی مشهور بود از پای درآورد؛ اما مردم را مصمم‌تر کرد تا راه نیمه‌تمام را تمام و مجلس ششم را تکمیل کنند.
‌در لرستان و ‌آباد به جای هم‌گرایی نیروهای اصلاح‌طلب، متاسفانه بنا بر تفرقه گذاشته شد و به جان هم افتادند تا سرنوشتی را رقم بزنند که با جریان کشور هم‌نوایی نداشت. ادامه دارد…

نویسنده : علی گودرزیان | سرچشمه : سیمره‌ي شماره‌ی 720(دو‌شنبه 17 اردی‌بهشت 1403)
برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.