توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Friday, 21 June , 2024
امروز : جمعه, ۱ تیر , ۱۴۰۳ - 15 ذو الحجة 1445
شناسه خبر : 24005
  پرینتخانه » اجتماعی, سیاست, یادداشت تاریخ انتشار : ۲۳ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۵ | | ارسال توسط :

ماجراهای من و سیاست/فصل دوم/ بخش ۴۵ انتخابات مجلس ششم/ سلسله و دلفان(۱)

ماجراهای من و سیاست/فصل دوم/ بخش ۴۵ انتخابات مجلس ششم/ سلسله و دلفان(۱)
در ادبیات سیاسی دومین دهه‌ی عمر انقلاب، نام سلسله و دلفان با نام شیخ علی آل‌کاظمی، شیخ محمد محمدی و ماشاالله حیدری‌مقدم در هم آمیخته بود.

از میان این نام‌ها ماشاالله حیدری‌مقدم پر سر و صداترین شخصیتی بود که با یک دوره‌ی حضور در مجلس شورای اسلامی و خدمت فراقومی به همه‌ی مردم لرستان که به ایشان رجوع می‌کردند، نامش فراتر از منطقه در استان لرستان طنین افکن شد.
پس از مجلس سوم، حیدری‌مقدم به احترام اعلام حضور مصطفا اکبری، در سلسله و دلفان نامزد نشد. اکبری از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام و از دوستان نزدیک شهید بهشتی بود.
حیدری‌مقدم به دلیل دعوت گروه‌هایی از ایلات چندگانه‌ی مردم حوزه‌ی انتخابات خرم‌آباد، در این حوزه، نام‌نویسی کرد و مورد توجه مردم قرار گرفت؛ صاحبان نفوذ از این که حیدری‌مقدم حاضر نشد تریبون آنان در میان ایل حسن‌وند بشود به تعبیر خودشان «آتش به خرمنش زدند» و ایشان را رد صلاحیت و او را از صحنه‌ی انتخابات مجلس چهارم خارج نمودند.
در مجلس پنجم پیشاپیش محمدقلی آذری برای نامزدی در حوزه‌ی سلسله و دلفان اعلام حضور کرده بود. اعلام حضور او، حیدری‌مقدم را مجاب کرد که در خرم‌آباد نام‌نویسی کند.
قیف شورای نگهبان در مجلس پنجم حیدریمقدم را از دهانه‌ی خود عبور داد و انتخابات در خرم‌آباد شور و هیجان خاصی گرفت.
مردم خرم‌آباد به حضور حیدری‌مقدم پاسخ مثبت دادند و انتخابات به مرحله‌ی دوم افتاد که در بخش‌های پیشین به شرح آن پرداختم….الخ.
حیدری‌مقدم در مجلس ششم که قیف شورای نگهبان بازتر شده بود. برای حوزه‌ی انتخابات سلسله و دلفان پا به میدان گذاشت و تایید صلاحیت گردید.
تا آن زمان یکی از راه‌بردهایی که جناح راست برای راه‌یابی نامزدهای خود به مجلس به کار می‌بست، «پروژه‌ی رد صلاحیت» بود. راستگرایان به کمک شورای نگهبان گلادیاتورهای سیاسی رقیب را از کارزار انتخابات حذف می‌کردند و بعد مردم را با چهره‌های سرشناس راستگرای خود در میدان تنها می‌گذاشتند و نامزدهای خود را چنین، به پیروزی محکوم می‌کردند؛ اما در انتخابات مجلس ششم با توجه به باز شدن فضای سیاسی و بازتر شدن قیف تایید صلاحیت‌ها، راه‌برد تازه‌ای پیدا کردند و آن «تایید صلاحیت حداکثری نامزدهای اصلاح‌طلب» بود.
برای همین اگر توجه کرده باشید برخی از نامزدهای انتخاباتی در یک دوره تایید و در دوره‌ی بعدی رد و دوباره در دوره‌ی بعدی تایید صلاحیت می‌شدند.
در شهرستان سلسله ماشاالله حیدری‌مقدم، محمدقلی آذری و محمود حسن‌وند و در شهرستان دلفان طبق معمول آشیخ محمد محمدی و آشیخ علی آل‌کاظمی، مرادحاصلی و عبداللهی به میدان آمدند.
حیدری‌مقدم با شعار محمدخاتمی«آزادی در عرصه‌ی اندیشه، منطق در عرصه‌ی گفت‌وگو و قانون در عرصه‌ی عمل» به میدان آمد.
پیش‌قراول سپاه تبلیغاتی او، دکتر محمدطاهر کنعانی بود. کنعانی یک تن نبود او خود به تنهایی یک لکوموتیو بود که همه را به دنبال خود می‌کشید. موتور محرکه‌ی جریان حیدری‌مقدم، کنعانی بود.
خانواده‌ی حیدری‌مقدم، تهران نشین بودند و همیشه یک ماهی پیش از انتخابات در الشتر یا خرم‌آباد اردو می‌زدند.
کنعانی پشت فرمان در حین رانندگی برنامه‌ریزی می‌کرد! متن بیانیه‌ها را می‌نوشت! به کمک من شعر هم می‌ساخت! یادم هست زمانی داشتم برای بیانیه‌ی آغازین، شعری تنظیم می‌کردم:
«سلامی چون سراب زز غزل‌خوان
درودی با بلندی‌های دلفان…»
رسیدم به این که گفتم:«:به مردان و زنان سرزمینم.. ممدطاهر پشت رول گفت: جوانان همه شور آفرینم.»
گاه می‌شد باهم در درازای یک شب، سه بار بین نورآباد و خرم‌آباد رفت‌وآمد می‌کردیم. یک بار که هوا بسیار سوزِ سردی داشت در کاکارضا کنار زدیم و از خستگی به صندلی‌ها لم دادیم و خوابیدیم.
کنعانی فرماندهی لجستیکی و امور مالی و تمام کننده‌ی شعارها و بیانیه‌های سیاسی و در کل دروازه‌ی ورود به جریان حیدری‌مقدم بود.
حرفی بالای حرف او نبود و هرجا که قرار بود حیدری‌مقدم تصمیمی استراتژیک بگیرد در خانِ آخر، می‌گفت:« بگذارید ببینم دکتر(کنعانی) چه می‌گوید!»
پیرمرد حق داشت. چون هرچه بود ممدطاهر داماد بزرگ و محرم خانه و کاشانه بود که حکم فرزند ارشدش را گرفته و ریز تا درشت زندگی در دست و بار سنگین این کاروان هم بر دوشش بود.

کنعانی جدای از حیدری نبود! یک بار، نبود خسارت شد! در مجلس پنجم که دور نخست حیدری مقدم مورد استقبال مردم قرار گرفت کنعانی در دور دوم به سفر مکه رفت و در نبود او مُهر تشکل های همسو(مُهرگرانی) را بر پیشانی حیدری مقدم زدند و بازی برده به باختی غمناک تبدیل شد. بعدها جایگاه سیاسی او خدشه دید؛ اما بسیاری از بابت حضور کنعانی در پشت صحنه خیالشان راحت بود.

 

ادامه دارد…

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.