توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Sunday, 23 June , 2024
امروز : یکشنبه, ۳ تیر , ۱۴۰۳ - 17 ذو الحجة 1445
شناسه خبر : 23874
  پرینتخانه » سیاست, یادداشت تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱۴۰۳ - ۷:۵۹ | | ارسال توسط :

ماجراهای من و سیاست/ فصل دوم/ بخش ۴۴ چرایی چالش‌های سیاسی در ایران

ماجراهای من و سیاست/ فصل دوم/ بخش ۴۴ چرایی چالش‌های سیاسی در ایران
در جامعه‌ی مدعی مردم‌سالاری اختلاف سلیقه‌های سیاسی طبیعی است و افزون بر آن، این اختلافات مبارک و میمون هم هست.

همین اختلاف سلیقه‌های سیاسی باعث پدیدار شدن طیف‌های سیاسی در جامعه و احزاب و تشکل‌های گوناگون با مرام‌نامه‌های گوناگون می‌شود.
در ایران اما چالش ما اختلاف سلیقه نیست، متاسفانه از اختلاف، عبور کرده و به منازعات سیاسی کشیده شده‌ایم و این دیگر طبیعی نیست.
چیزی باید در این میان باشد که کِشِش آن، آدم‌ها را این‌گونه تا مرز دشمنی و انتحار، به جان هم بی‌اندازد و یا به تعبیری دیگر، چیزی در میان نیست تا آدم‌ها حول محور آن، مثل خطوط موازی باشند و همدیگر را قطع نکنند!
محور اختلافات سلیقه باید، منافع ملی باشد. همه‌ی گروه‌ها و احزاب سیاسی باید حول محور منافع ملی در کُنِش و خط قرمز همه باید منافع ملی باشد.
بسیاری باور دارند در ایران منافع ملی محلی از اِعراب ندارد. نکته‌ی پنهانی در این باره نمانده و سال‌ها در این باره سخن‌ها رفته است.
برخی می‌گویند آن‌چه جمهوری اسلامی، بر آن تاکید می‌کند منافع ایدئولوژیک است نه منافع ملی؛ اما مسئولان کلان، برای خودشان منافع ایدئولوژیک را با منافع ملی برابر می‌دانند.
یکی از مهم‌ترین دلایل کشیده شدن اختلافات سیاسی به منازعات سیاسی، از همین نقطه آغاز می‌شود. چون منافع ایدئولوژیک قابل تاویل است و بیشتر زمان‌ها در تعارض با منافع ملی است و برای همین، همیشه اختلاف برانگیز است.
اردوغان، بیست سال است کشور ترکیه را تحویل گرفته است. در ابعاد مختلفی دارد کار می‌کند و نوعی ناسیونالیسم ترکی را دارد ترویج می‌کند از موفقیت های اقتصادی دولت او می گذرم که این قهوه خانه را به قطب اقتصادی خاورمیانه تبدیل کرده و امروز عضوی از کشورهای بیست گانه‌ی اقتصادی شده است من به بعد فرهنگی اشاره می‌کنم.
به کمپانی فیلم‌سازی ترکیه نگاه کنید! سریال‌های ترکی را ببینید! فقط در سریال بیداری سلجوقیان که به آلپ ارسلان معروف است ببینید چه قهرمانان ترکی را به جامعه معرفی می‌کند! سلسله سلجوقیان را که مروج زبان فارسی در ایران بوده‌اند به نام خود مصادره می‌کند. مفاخر علمی و ادبی ایران از مولوی تا ابن سینا را دارد مصادره می‌کند!
در صدا و سیمای جمهوری اسلامی یک بار سریال کوتاه چهل سرباز را در باره ی رستم و اسفندیار ساختند و منتشر کردند و ای کاش دست کارگردان شکسته می‌شد و چنین در حق ایرانیان خفت روا نمی‌داشت!
در این سریال از شخصیت افسانه‌ای ایران جهان پهلوان رستم دستان، تهمتن پور ایران زاد، شخصیتی ضعیف ساخته بودند که با یک تیر اسفندیار مثل مار به خود می‌پیچید و تمام سریال در تحقیر رستم و در پی آن در تحقیر ایرانیان بود..
چهل و چهار سال است سریال‌های پر هزینه در معرفی شخصیت‌های عرب ساخته می‌شود ببینید چطور با پول ملت قهرمانان عرب در این سریال‌ها برجسته می‌شوند! مختار ثقفی ضد ایران، موجه می‌شود! تازه در سریال مختار تا اندازه‌ای به خاطر نویسنده‌ی فیلم‌نامه که از هم تباران لرستانی است به شخصیت‌های ایرانی که در کیان متبلور شده بودند توجهی شده بود و…
این قصه تلخ شد و نمی‌خواستم به اینجا برسم می‌خواهم بگویم ماها همه شانه به شانه‌ی هم، در مسخ خودمان کوشیده‌ایم و دریغ و درد که دیر متوجه این مصیبت شده‌ایم و خیلی‌ها هنوز نمی‌دانند آب‌شان در چه کرتی است!
گزیده این که درک نادرست از تحولات سیاسی و اجتماعی و تحلیل‌های نادرست از همین تحولات باعث شد آن فضای شاد و امیدواری که در پسادوم خرداد در جامعه ایجاد شده بود، بعدها به باتلاق ناامیدی و بی‌تفاوتی و خشم و عصیان و قیام و خیزش و اعتراض تبدیل شود و دریغا و دردا که هنوز هم یک طرف، گوش و چشم خود را به روی حقیقت و واقعیت بسته است.
ماها همه مسئولیم! ماها همه متهمیم! ماها همه باید پاسخگو باشیم! ماها همه خوب عمل نکردیم! مهم‌ترین جرم نسل ما این بود که نادان بود و کتاب نخواندیم! بی‌سوادی کاری کرد که ما نتوانیم درک درستی از زمان داشته باشیم و حقیقت را از واقعیت تشخیص بدهیم!
بی‌سوادی کاری کرد که ما نتوانیم درک درستی از دموکراسی داشته باشیم! نسل پیش از ما اگر می‌فهمید دنیا در سال۱۹۶۰ مسیر تازه‌ای را شروع کرده بود به انتحار دست نمی‌زد!

ما فکر کردیم رای بدهیم یعنی دموکراسی! در حالی که دموکراسی فرهنگ است، فرهنگ زیست مدنی است! ما از جنگ‌های قبیله‌ای به دسته‌جات سیاسی و ستادهای تبلیغاتی رسیدیم.
از طریق رای دادن ضعیف ترین‌های خود را بر خود گماردیم! ما از راه رای دادن باید به انتخاب اصلح و نخبگان برسیم و نرسیدیم و به دیکتاتوری عوام رسیدیم! آیا غیر از این است!؟
ادامه دارد…

نویسنده : علی گودرزیان | سرچشمه : سیمره‌ی شماره‌ی 722 (1 خرداد 1403)
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.