توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Sunday, 7 July , 2024
امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
شناسه خبر : 11917
  پرینتخانه » اجتماعی, یادداشت تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۲:۳۷ | | ارسال توسط :

قتل مونا به نام ناموس، کاسبی مهرشاد به اسم دین/ امامان جمعه به این دو فقره می‌پردازند؟

قتل مونا به نام ناموس، کاسبی مهرشاد به اسم دین/ امامان جمعه به این دو فقره می‌پردازند؟
تأکید بر پرهیز دختران از دوچرخه‌سواری، توجیه افزایش قیمت برنج و سیب‌زمینی، توصیف عملیات احیای برجام با عنوان «توافق خوب» و مواردی از این دست در هفته‌های دیگر هم قابل تکرارند اما ماجرای مهرشاد و مونا نیاز به بررسی جوانب گوناگون دارند. اتفاقا هر دو موضوع (ریاکاری پسر بچه و استفاده یا سوءاستفاده از عناوین و احساسات مذهبی برای کسب درآمد) و قتل ناموسی و نحو‌ی برخورد با آن با حوز‌ی مطالعات و نظرات فقهی و سیاسی و اجتماعی که هر هفته به آن‌ها می‌پردازند، مناسبت دارند.

انتقاد از نوع پوشش زنان و ربط دادن بلایا و نزولات آسمانی به انداز‌ه‌ی آن و یادآوری مشکلات اقتصادی و معیشتی و نهی مذاکره در دولت قبل و توصیه به تحمل و وعده‌ی بهبود اوضاع معیشتی به لطف سفرهای استانی آقای رییسی و توجیه مذاکرات در دولت کنونی مضامینی است که هر هفته امامان جمعه محترم چه در شمال شرقی کشور پهناور ایران خطبه بخوانند و چه در جنوب‌غربی تکرار می‌کنند و البته دُز آن در مناطق مرکزی بیش‌تر است.
بخش دیگر خطبه‌ها اشاره به مناسبت‌های هفته و بیان مواضع رسمی با ادبیاتی واحد است که گاه این ذهنیت را ایجاد می‌کند که انگار متن واحدی برای همه فرستاده می‌شود، چون برخی مواقع صفات هم یکسان به کار برده می‌شود.

البته منکر خلاقیت‌های موردی و فردی نمی‌توان شد کما این که امام جمعه‌ی محترم قزوین هفته‌ی گذشته مذاکره با آمریکا را به معنی «مواخذه» دانستند. تعبیری که قطعاً ابتکار و ذوق شخص ایشان است چرا که اگر از ستاد مرکزی با هدایت جناب علی‌اکبری به سراسر کشور ارسال شده بود بر زبان امامان جمعه‌ی دیگر هم می‌نشست. یا لحن امام جمعه‌ی محترم مشهد درباره‌ی حضور زنان در ورزشگاه و پیشنهاد ساخت «محفظه» خاص ایشان بود و مثل «مواخذه» جای دیگر شنیده نشد.
بر این اساس طبیعی است که جمعه‌‌ی پیش‌رو که مقارن با ۲۲ بهمن و چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی است به جز این اشارات، به اتفاقات هفته هم بپردازند و مشخصاً از شهادت یکی از نیروهای پلیس بگویند و هم‌آوا با اصول‌گرایان خواستار تجهیز بیش‌تر پلیس به امکانات مقابله و ضبط تصویر و حق استفاده از سلاح شوند.
این‌ها همه و همه قابل پیش‌بینی است. اما دو اتفاق دیگر هم در این روزها افتاده که اگر سکوت کنند، حمل بر تأیید می‌شود و اگر تقبیح و محکوم کنند ممکن است پرسش‌هایی برانگیزد.

اتفاق اول این است که یک پسر بچه به اسم «مهرشاد سهیلی» که دیپلم هم ندارد یک قرارگاه جهادی و موسسه‌ی فرهنگی راه انداخته و طرف دو سال از طریق «کار جهادی» و «کار فرهنگی» ۳ تا ۶ میلیاردتومان به حساب‌های او منتقل شده است. درآمدهای او همه به عنوان پیامک‌های مناسبتی و گروه‌های جهادی و پویش مومنانه بوده است. یعنی اگر در سال‌های جنگ نوجوان ما به جبهه می‌رفت و خودش را زیر تانک می‌انداخت یا در اسارت، خبرنگار زن هندی را به رعایت حجاب توصیه می‌کرد و آن‌قدر باور داشت که نمی‌دانست چرا باید یک زن غیرمسلمان به خاطر او روسری بر سر کند و با پایی که دیگر نداشت به میهن بازگشت حالا یک پسر بچه پیدا شده که به جبهه نمی‌رود به تهران می‌آید تا قرارداد ارسال پیامک به مناسبت‌های مذهبی ببندد و برای خودش در ایلام خانه و ماشین بخرد.
قرار نیست امام جمعه‌های محترم ماجرای او را برای حضار تعریف کنند اما این انتظار گزاف نیست که بگویند منظور ما از کارهای جهادی و فرهنگی کاسبی به سبک این پسر بچه و ریاکاری نبود و یادآور شوند ریا شرک است و مهم‌ترین مأموریت پیامبر گرامی اسلام مقابله با شرک و تأکید بر یگانه بودن پروردگار و نفی همه‌ی مظاهر دیگر بود.
بگویند این بچه الگوی آن‌ها نباشد و مثل او نباشید و بروید درس بخوانید و اگر می‌خواهید کاسبی کنید، روش‌های دیگر را بیازمایید. خصوصاً این که با بیوت علما تماس و عکس یادگاری گرفته و از زبان برخی روحانیون ستایش شده است. هرچه نباشد روزگاری جوان‌ترین فرمانده‌ی قرارگاه جهادی بوده است.

اتفاق دوم قتل «مونا»ی ۱۷ ساله (مونا حیدری) به دست همسر با هم‌دستی برخی اعضای خانواده و چرخاندن و گرداندن سر بریده‌ی او برای عبرت گرفتن دیگران است.
انتظار این است که بگویند با این اوصاف آیا هم‌چنان به کودک همسری توصیه بشود یا نه. بگویند این قتل را دفاع از ناموس و حق مرد می‌دانند یا نه. بگویند اگر خانواده خواستار اعدام قاتل نشود چون مناسبات قبیله‌ای دارند و فرار دختر را لکه‌ی ننگ می‌دانسته‌اند حکومت باید دخالت کند یا نه و مواردی از این دست.
چون می‌خواهند به جنایت دیگر (قتل مأمور پلیس) اشاره کنند طبعاً مخاطب انتظار دارد در این باره موضع بگیرند و حداقل تحلیل خود را در این باره ارائه دهند.

تأکید بر پرهیز دختران از دوچرخه‌سواری، توجیه افزایش قیمت برنج و سیب‌زمینی، توصیف عملیات احیای برجام با عنوان «توافق خوب» و مواردی از این دست در هفته‌های دیگر هم قابل تکرارند اما ماجرای مهرشاد و مونا نیاز به بررسی جوانب گوناگون دارند. اتفاقاً هر دو موضوع (ریاکاری پسر بچه و استفاده یا سوءاستفاده از عناوین و احساسات مذهبی برای کسب درآمد) و قتل ناموسی و نحو‌ه‌ی برخورد با آن با حوزه‌ی مطالعات و نظرات فقهی و سیاسی و اجتماعی که هر هفته به آن‌ها می‌پردازند، مناسبت دارند.

نویسنده : مهرداد خدیر | سرچشمه : عصر ایران
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.