توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Sunday, 7 July , 2024
امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
شناسه خبر : 11974
  پرینتخانه » پیشنهاد سردبیر, فرهنگی, یادداشت تاریخ انتشار : ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۹:۱۵ | | ارسال توسط :

فارسی جانِ ماست

فارسی جانِ ماست
«زبان آیینه‌ی فرهنگ مردمی است که به آن زبان سخن می‌گویند.»1  زبان گنجینه و نماد هویت فرهنگی و ملی است. انتقال و فهم مواریث فرهنگی و ادبی، از طریق و در چارچوب زبان امکان‌پذیر است. چنان که انتقال و فهم مواریث ادبی، فرهنگی و هنری ما ایرانیان به واسطه‌ی زبان فارسی صورت می‌گیرد. 

زبان فارسی با تاریخ، فرهنگ و تمدن ما پیوندی دیرینه و ناگسستنی دارد، به‌گونه‌ای که امروزه یکی از مهم‌ترین ارکان هویت ملی ما ایرانیان به شمار می‌آید‌

پایه‌ی تمدن و فرهنگ هر کشوری بر زبان استوار است‌. زبان را ضامن اصلی و پایبندان اساسی استقلال ملت‌ها باید دانست و به قول نویسنده‌ی معروف فرانسوی-آلفونس دوده-: «کلید آزادی و رهایی از اسارت و بندگی‌اش باید شمرد.»۲ 

فارسی، زبان همه‌ي‌ اقوام ایرانی ا‌ست. فارسی زبان یک قوم خاص نیست؛ به عبارتی دیگر هیچ قومی نمی‌تواند خود را مالک و صاحب زبان فارسی بداند. زبان ارجمند فارسی اکنون با خون و استخوان همه‌ی ایرانیان عجین است و در هم آیخته شده‌است.

از دیرباز و تا کنون انیران همواره در پی آن بوده و هستند تا با پیش کشیدن موضوعاتی چون زبان مادری در بین قوم‌های ایران‌زمین اختلاف ایجاد کنند و بر طبل تفرقه بکوبند و فریاد وامصیبتا برآرند که زبان فارسی حق دیگر زبان‌های رایج در ایران را خورده است و… این‌ انیران و در راس آن‌ها روباه پیر استعمار انگلیس و روسیه‌ی غاصب، دشمن واقعی ایران و ایرانی هستند و چشم دیدن ایرانی را ندارند. انگلیس با کمپانی هند شرقی زبان پارسی را از شبه جزیره‌ی هند بیرون کرد، پای زبان فارسی را آسیای صغیر، ترکیه و … برید… در افغانستان آرام آرام جای را بر زبان دری تنگ کرده، زبان پشتو را به میدان آورده‌اند.

و اما اخیراً یکی از خبرگزاری‌های خارجی و بیگانه درصدد ایجاد تضاد میان زبان فارسی و زبان‌های اقوام ایرانی بر آمده‌است.

 این خبرگزاری با یک فراخوان خواسته تا خاطراتی را که یاد «قند فارسی» را تلخ می‌کند برای آن ارسال کنند. آن‌گونه که پیش‌تر گفته شد، باید گفت که زبان فارسی زبانی نژادی نیست، بلکه زبانی «میان‌قومی» است که همه‌ی اقوام ایرانی از کُرد، بلوچ، آذری، تالش، گیلک، مازنی، لُر، لک، ترکمن، عرب و … در بالندگی و بلوغ آن نقشی انکارناپذیر داشته‌اند. نقشه‌ي پراکندگی قومی ادبیات فارسی با شاعرانی چون شهریار و صائب تبریزی و مولانا و نظامی گنجوی و خاقانی شروانی و حزین لاهیجی و سایه و باباطاهر همدانی و … شاهد این ادعاست.
زبان فارسی آیینه‌ی فرهنگ اقوام ایرانی و وحدت و هم‌بستگی انکارناپذیر آنان است، زبانی که در شعر شاعران بزرگی چون حافظ و مولانا به برابری همه‌ي انسان‌ها فراتر از رنگ و نژاد تاکید دارد. زبانی که شاعرانی چون گوته اولین بار ایده‌ي گفت‌وگوی شرق و غرب را از آن الهام گرفته‌اند.
شاعرانی که زبان اصلی‌شان فارسی نبود با کمک این زبان به غنای ادبیات فارسی و فرهنگ ایران کمک فراوان کرده‌اند، بیشینه‌ی این شاعران و سخنوران آذری زبانند از جمله: خاقانی، نظامی و… از معاصران شهریار و.. استادان آذزی زبان بزرگی چون: احمد کسروی، دکتر ژاله آموزگار، دکتر جعفر شعار، حسن انوری، زریاب خویی، دکتربهروز ثروتیان و … نمونه‌هایی هستند که به زبان فارسی و غنای آن خدمت‌های ارزشمند و ماندگاری کرده‌اند در کل باید گفت هیچ قومی به اندازه‌ی آذری‌زبان‌ها به زبان فارسی خدمت نکرده‌است.
زبان فارسی سال‌هاست که همه‌ی ایرانیان را به هم پیوند داده. ما با کمک این زبان با هم گفت‌و‌گو می‌کنیم. فکر می‌کنیم، می‌اندیشیم… زبان‌های محلی و مادری رایج در ایران نیز ارزشمند هستند. باید آن‌ها را پاس بداریم. باید در حفظ و نگهداری آن‌ها بکوشم. این‌ زبان‌ها، گنجینه‌های ارزشمندی هستند برای توانمند ساختن زبان رسمی ما به ویژه در بحث برابرسازی واژگان بیگانه. بدین روی تقویت و حفظ زبان رسمی (فارسی) وظیفه‌ی همگان است و این بدان روی نیست که زبان‌های محلی را نادیده بینگاریم. گاهی برخی دانسته یا ندانسته آتش زیر خاکستر زبان‌های محلی و رسمی را می‌دمند که این خطرناک است. نمونه‌ی بارز آن چند وقت پیش بود که رییس پلیس اماکن تهران به استناد بخش نامه‌ای گفته بود که استفاده از نام‌های محلی (ترکی، کردی، لری، شمالی و …)۳ برای واحدهای صنفی پایتخت ممنوع است!!
در اهمیت زبان‌های محلی نگارنده بارها در نوشته‌ها و یا محافل علمی گفته است که آن‌گونه که درسی به نام جغرافیای استان‌ها در مدارس تدریس می‌شود باید درسی نیز به نام «زبان و ادبیات بومی/ محلی» به مجموعه درس‌های دانش‌آموزان دبیرستانی اضافه و این درس جدی گرفته شود. شبکه‌های صدا و سیمای استان‌ها نیز باید بیشینه‌ی برنامه‌هایشان را با زبان‌های محلی رایج در آن‌ استان‌ها اجرا کنند تا هم این زبان‌ها تقویت و حفظ شوند و هم ارتباط‌شان با مخاطبان محلی قطع نشود. این بدان معنا نیست که زمانی که می‌خواهند مخاطب را به زور بخندانند، از زبان‌های محلی استفاده کنند، این توهین محسوب می‌شود زیرا آن‌گونه که پیش‌تر آمد زبان هویت و شناسنامه‌ی هر انسانی است پس با این هویت نباید شوخی کرد!
خوب همین مسایل باعث می‌شود ایرانی فکر کند زبان مادری‌اش در کشوری که در آن زندگی می‌کند بیگانه است! چرا باید چنین باشد؟ گویش‌ها و زبان‌های محلی گنجینه‌های بی‌نظیر، کم‌یاب و ارزشمندی هستند که نخستین و مهم‌ترین کارکردشان تقویت و بالنگی زبان رسمی و معیار است. مسئولان و دست‌اندکاران این کشور کی باید این نکته‌ها را متوجه بشوند و درک کنند نمی‌دانم؟!
گفتیم زبان فارسی مهم‌ترین عنصری است که همه‌ی ایرانیان را به پیوند می‌دهد و متحد می‌کنند و این بسیار مهم است. دکتر ژاله آموزگار، دکترای زبان‌های باستانی از دانشگاه سوربن فرانسه و استاد بازنشسته دانشگاه تهران در پیوند با این مهم، سخنان نغز و ارزشمندی دارد از جمله:«زبان‌های قومی سرجای خودش است. کُرد باید کردی یاد بگیرد. آذربایجانی باید ترکی… من آذربایجانی‌ام. خیلی خوب ترکی حرف می‌زنم. از ادبیات و آهنگ ترکی لذت می‌برم اما معتقدم یک چیزی همه‌ی ما را به هم وصل می‌کند و آن زبان فارسی است…»
ایرانیان نژاده، هم‌وطنان ارجمند! زبان فارسی جان ماست امید که تنِ ایران، بی‌جان مباد! ایدون باد!
پی‌نویس‌ها:
۱- باطنی، محمدرضا، «مسایل زبان‌شناسی نوین»،  انتشارات آگاه، تهران: چاپ چهارم ۱۳۷۴، ص ۱۵٫
۲-رزمجو،«روش نویسندگان بزرگ معاصر»، انتشارات  توس، تهران: چاپ سوم ۱۳۷۱، ص ۱۰۰٫
۳-چون در یادداشتی مفصل به این موضوع پردخته‌ام و بعدها چاپ می‌شود، از توضیح بیش‌تر در باره‌ی این بحث خودداری می‌کنم.
| سرچشمه : کیانوش رستمی
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.