بله درست حدس زدید. چند گام مانده به انتخابات شورای شهر، دوستانی که دانش و معلومات‌شان قطعاً از یک کوله‌بار افزون است، با وانت‌باری از توانمندی و تجربه قصد می‌کنند با رعایت پروتکل‌های بهداشتی فلک را سقف بشکافند و نقل به مضمون اطلاعیه حفر چاه هم‌ولایتی ما، به آینده نقمعع (نقب) بزنند و طرحی نو دراندازند! (خدا وکیلی بعد از خواندن این کلمه تا سه روز تارهای صوتی‌ام به من بد و بی‌راه می‌گفتن…. به شما هم توصیه می‌کنم از تلفظ کلمه «نقمعع» جداً خودداری کنید!)
البته این اول بسم‌الله است و وقتی موعد تبلیغات رسمی شورای شهر فرا می‌رسد و عزیزان از اهداف و برنامه‌های فلک‌فرسا و سوفسطایی‌شان برای ساختن آرمان شهر سعدی یا اتوپیای افلاطون سخن به میان می‌آورند، آدم دوست دارد به قول نقی معمولی از خوش‌حالی زوزه بکشد و تا صندوق‌های رای پرواز کند! در حقیقت وقتی از دریای خلاقیت و ایده‌های مشعشع برای ایجاد تحول در شهر و حل معضلات شهری رونمایی می‌شود این ذهنیت در خاطرمان پدید می‌آید که دوستانی که دورنمای چنین شهر با کلاس و پیش‌رفته‌ای را برای ما ترسیم می‌کنند به ماشین زمان دست پیدا کرده‌اند و از آینده به ما سلام می‌کنند! والا به خدا…
از طرف دیگر وقتی هم به آمار دستگیری‌های اعضای شورای شهرِ بلاد مختلف نگاه می‌اندازیم، این احتمال متصور است که ماشین زمان این دوستان سرقتی است! چرا که در چند سال اخیر این تعداد دزد و مفسد اقتصادی که بر و بچه‌های اطلاعات سپاه در شوراها دستگیر کردند، عزیزان نیروی انتظامی، کیف قاپ و زورگیر دستگیر نکردند!
در پایان باید اذعان کنیم هرچند ما به توانمندی‌های کاندیداهای شورا در اجرای پروژه‌های کلان و طرح‌های کارشناسی شده، شان رجاء واثق داریم و به قول شاعر «با این همه معانی و سبک و انسجام / چشم حسود کور که جز عیب ننگرد»! ولی عجالتاً باید عنوان کنیم، راضی به زحمت در این حد نیستیم و همین که عزیزان شورای بعدی، اختلاس نکنند و آبروی هم‌شهریان خود را حفظ کنند، در مناطق جنگلی و کوهستانی برای خودشان خانه باغ غیرقانونی نسازند، آینده و زیبایی شهر را به کمیسیون ماده‌ی صد نفروشند که صدای آقای رییسی دربیاید، قبل از شروع دوره یا حتا تبلیغات شوراها، قوانین شوراها و وظایف اعضای شورای شهر را بخوانند و در اجرای قوانین، سلایق شخصی را دخیل نکنند کفایت است! خداوند تاییدتان کند…