توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Sunday, 7 July , 2024
امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
شناسه خبر : 14030
  پرینتخانه » اجتماعی, پیشنهاد سردبیر, یادداشت تاریخ انتشار : ۰۱ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۰:۱۶ | | ارسال توسط :

سر بی‌کلاه لرستان در ماجرای آب

سر بی‌کلاه لرستان در ماجرای آب
در ماجرای آب کجا سر ما بی‌کلاه مانده است یا به عبارت بهتر سر ما کلاه گذاشتند؟ مسئله این است که اکنون تغییر اقلیمی یا آب و هوایی (climate change) در ایران یک واقعیت است.
قبلاً متوسط بارندگی سالانه استان بیش از ۵۰۰ میلی‌متر بود ولی اینک کاهش یافته و اگر به ۳۰۰- ۳۵۰ میلی‌متر هم برسد، جای شکرش باقی است. گذشته از کاهش بارندگی، نوع و شکل بارندگی نیز عوض شده است و دیگر خبری از برف نیست که آب‌های زیرزمینی و روزمینی را تغذیه کند.
دیگر آن که توزیع فصلی همین بارندگی کم هم عوض شده است. پیش‌تر، کل بارندگی سالانه در فصول پاییز و زمستان و بهار توزیع می‌شد ولی اکنون مشاهده می‌شود همان مقدار کم بارندگی نیز ناگهان طی چند روز حادث می‌شود و همراه با سیل است.
علاوه بر آن، با افزایش دما و فرارسیدن بهار در زمستان و تابستان در بهار مواجه شده‌ایم.   در چنین وضعیتی که میزان و توزیع بارندگی مخدوش شده است، چاره‌ای نیست جز آن که سازه‌های ذخیره‌ی آب داشته باشیم تا بتوانیم بخشی از آب بارندگی‌های ناگهانی و زودگذر  را برای روز مبادا انباشته کنیم و در نبود یا کمبود شدید منبع آب جاری، آن را به مرور رها کنیم که دست‌کم حق‌آبه‌ی زیست‌محیطی و زیست‌مندان حاشیه‌ی رودخانه‌ها از جمله انسان‌ها بر قرار باشد. متاسفانه الان ما چنین سازه‌های ذخیره‌ی آبی نداریم و ۹۰ درصد آب‌های جاری استان از طریق رودخانه‌های دز و کشکان و سیمره راهی پشت سدهای بزرگ سیمره و دز و کرخه می‌شوند.
 بنابراین با قطع بارندگی‌ها که الان معمولاً اواخر زمستان و اوایل بهار است، جریان رودخانه‌ و سراب‌ها و چشمه‌های استان به مرور کم‌تر و کم‌تر و در تابستان اگر هم قطع و خشک نشوند، به حداقل مقدار خود می‌رسند که در همان سرچشمه و بالادست مصرف می‌شوند و محیط‌زیست و مردم پایین‌دست و معیشت حداقلی‌شان به شدت در تنگنا قرار می‌گیرند. در کشکان و سرشاخه‌هایش (نورآباد و الشتر و چغلوندی و خرم‌آباد و میان‌کوه و …) به‌جز سد کوچک ایوشان (به ظرفیت ۵۰ میلیون مترمکعب) در منطقه‌ی دالوند و قائدرحمت، هیچ سازه‌ی ذخیره‌ی آبی نداریم! همین سد کوچک هم در سالی مثل امسال (سال آبی ۱۴۰۰- ۱۴۰۱) به موقع آب‌گیری نشده است که لااقل الان به داد مردم برسد! اگر سد گاشمار(معشوره) به موقع ساخته شده بود و حدود یک میلیارد مترمکعب آب ذخیره می‌کرد، آن موقع می‌توانستیم در مورد تامین حق‌آبه زیست‌محیطی و شرب و یک زندگی حداقلی برای مردمان کوهدشت و چگنی و معمولان و پل‌دختر و حتا تا حدودی نورآباد هم اطمینان داشته باشیم. اگر چنین می‌شد، بقیه‌ی آب کشکان ارزانی سد کرخه و مردم خوزستان. می‌بینید که دولت به عمد یا به سهو چه کلاه گشادی بر سر لرستان مظلوم و «بی‌کس» گذاشته است که چنین سرش بی‌کلاه مانده است. این‌جاست که ناخودآگاه ذهن آدمی سمت مسئولان و نمایندگان گذشته و حال این استان می‌رود و بر بی‌تدبیری و بی‌برنامگی و عدم آینده‌نگری آن‌ها تاسف می‌خورد! شاخه‌ای دیگر از آب‌های جاری لرستان، رودخانه دز است که خود از پیوستن سرشاخه‌های تیره(شهرستان‌های بروجرد و دورود) و ماربره(شهرستان‌های ازنا و الیگودرز) به وجود می‌آید. در این‌جا هم به‌جز سد کوچک مرووک و دو سه سد کوچک‌تر در ازنا و الیگودرز و بروجرد کاری انجام نشده است ولی باز هم حوضه‌ی دز وضعیت بهتری از حوضه‌ی کشکان دارد. جالب است بدانیم که شاید میزان کل آب‌های ذخیره شده‌ی لرستان از طریق سدهای کوچک به اندازه‌ی آب‌های به یغما برده شده‌ی این استان در ابر پروژه‌ی قم‌رود(حدود ۱۶۰ میلیون مترمکعب) به مقصد گلپایگان و خمین و… و قم هم نباشد! بنابراین ملاحظه می‌کنید که چه ظلم و ستمی بر استان لرستان رفته است و اگر چاه‌های عمیق نبودند الان می‌بایست آد‌ها و احشام این استان هم از تشنگی تلف می‌شدند. این است بخشی از داستان تبعیض و بی‌مسئولیتی روا داشته شده در حق مردم لرستان توسط دولت و کارگزاران محلی‌اش که گویا قرار هم نیست جبران شود. وااسفا!
 *دکترای آب و خاک
نویسنده : دکترمراد سپه‌وند* | سرچشمه : سیمره631(30تیرماه1401)
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.