امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
- اولین پیام پزشکیان خطاب به مردم پس از اعلام نتایج انتخابات: این تازه آغاز همراهی ماست / مسیر دشوار پیشرو جز با همراهی، همدلی و اعتماد شما هموار نخواهد شد / سوگند میخورم که در این راه تنهایتان نخواهم گذاشت؛ تنهایم نگذارید
- «مسعود پزشکیان» نهمین رییسِ جمهور ایران شد
- تحلیلی کوتاه از بازی همستر کومبات
- نسبت ما و انتخابات
- رابطهی عشق و نفرت نسبت به قدرت غالب
زنگ خطر خاموشی زبان فارسی به صدا درآمدهاست / وطن یعنی فرهنگ و ادبیات
چه شد که زبان فارسی به ویژه در نسل جوان کشورمان به سمت کمرنگ شدن است؟ دلیل بیمهری به این زبان کهن و اثرگذار، حتا در دانشگاههای کشورمان و نگاه از بالا به پایین نسبت به دانشجویان این رشته چیست؟ با فشل بازیهای فرهنگی که هرروز شاهد تارنماییهای بیشتری از آن هستیم آینده این زبان شیرین چه خواهد بود؟ اینها از جمله دغدغههایی است که امروز و بیش از هر زمان دیگری، در غوغای روزمرگیهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعیمان گم شده و فرصتی برای اعتراضشان پیدا نمیشود.
موضوعات یاد شده را با محمدجعفر محمدزاده، نویسنده و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی، درمیان گذاشتیم. این محقق کشورمان توضیحات جالب توجه و البته قابل تاملی ارائه داد که در ادامه میخوانید:
وی گفت: «سخن از زبان فارسی فراتر از بحث دربارهی یک رشتهی دانشگاهی است. به زبان فارسی میتوانیم از زوایای مختلف نگاه کنیم. ابتدا اینکه زبان فارسی زبان مادری بسیاری از مردم منطقه و کشورماست و مشخصاً در سه کشور زبان رسمی است؛ در این سه کشور زبان رسمی است و در کشورهای دیگری که زبان فارسی در آنجا رونق دارد یا درگذشته رونق داشته و پیشینیه زبان فارسی در آنجا دستِکم ۳ هزار سال است، یعنی به تعبیر مرحوم بهار از حدود ۷۰۰ سال پیش از میلاد تاریخ روشن و قابل مطالعه دارد. پس زبان فارسی یا زبان مادری مردم است مثل خیلی از مناطق ایران و کشور افغانستان و تاجیکستان یا زبان رسمی.»
محمدزاده، ادامه داد: «از یک زاویهی دیگری که بخواهیم به ارزشهای زبان فارسی نگاه کنیم این است که، زبان شعر و ادبیات و فرهنگ است و در زمانهایی زبان علم بودهاست. از دستِکم هزار سال پیش همین زبانی که امروز من و شما داریم با آن حرف میزنیم، بستر تولید محتوای فرهنگی اعم از شعر و تاریخ وادبیات و فلسفه و… بودهاست. هم برای کسانی که فارسی زبان بودهاند و هم برای خیلیهایی که فارسی زبان نبودند و زبانهای محلی و قومی داشتهاند اما تولید محتوای فرهنگی از سوی آنها به زبان فارسی بوده است.»
این محقق زبان و ادبیات فارسی، توضیح داد:«نقش دیگری که زبان فارسی در قلمرو بزرگ سرزمینی ایران، پیش از میلاد تا به امروز داشته، نقش حلقهی ربط واسط بین اقوام بوده است. یعنی زبانی بوده که اقوام مختلف درجای جای ایران به وسیله آن با هم ارتباط برقرار میکردند. همزمان کسی در شمال غرب ایران که تاتی یا ارّانی یا آذری زبان بوده با آن کسی که در سیستان و بلوچستان زندگی میکرده عملاً در یک محیط فرهنگی مرتبط با هم زندگی میکردند و با وجود دوری راهها، زبان فارسی حلقهی ربط بین آنها بوده است.»
صحبت از وطن فارسی است
مدیر رادیو ایران در ادامهی صحبتهایش به نکات جالب توجهای دربارهی ریشه زبان فارسی دری اشاره کرد و گفت: «دو دلیل برای اینکه چرا زبان فارسی را دری میگویند، مطرح است. یکی چون در زمان بهمن اسفندیار که به حکومت رسید اقوام مختلفی از دور و نزدیک میآمدند به دربار و با مرکز فرمانروایی ارتباط داشتند. خب، بهمن اسفندیار دید این اقوام هرکدام زبان و لهجههای پراکندهای دارند، دستور داد که همه باید به یک زبان رسمی، همین فارسی دری صحبت کنند. به این جهت چون از دربار شکل گرفت میگویند زبان فارسی دری. یک دلیل دیگر این نامگذاری، خوشخوانی و خوشخرامی این زبان است که به کبک دری که پرندهی بومی کوهستانهای ایران بوده تشبیه شده است.»
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی، خاطرنشان کرد: «سرزمینی که من از آن به اسم «وطن فارسی»یاد میکنم، وطن فارسی است، نه اینکه وطن ما بوده. مثلاً گرچه از نظر نژادی ایرانیها با هندیها هم نژادند اما آن چندان ملاک نیست. ولی مهم این است که حدود چهارصد سال پیش از تسلط انگلیسیها، زبان رسمی در شبه قارهی هندوستان فارسی بوده است و مثلاً اولین روزنامههای فارسی زبان پیش از ایران در آنجا منتشر شدهاست. بنابراین احساس میکنیم آنجا یک بخشی از وطن فرهنگی ماست. در آنجا شاعران بزرگی مثل بیدل دهلوی و اقبال لاهوری زندگی میکردند.»
از کاسپین تا خلیج فارس، زبان فارسی حلقه رابط بوده است
وی، ادامه داد:« از آن طرف به شمال شرق که نگاه میکنیم شاعران بزرگی در این منطقه مثل هلالی جغتایی وجود داشتند که از ترکان و ترکمانان خراسان و شمال شرقی ایران بودهاند. به همین ترتیب به آسیای میانه میآییم و در قفقاز جنوبی که یک زمانی جزو سرزمین ایران بوده شاعران بزرگی مثل نظامی گنجوی و خاقانی شروانی را میبینیم که در زمرهی شاعران بزرگ پارسیگو هستند و امروز آثار و دیوانهایشان در دست است. بعد به سرزمین آناتولی و ترکیه کنونی نگاه میکنیم که سرزمین عثمانی قدیم بوده و میبینیم که پادشاهان عثمانی خودشان دیوان شعر فارسی داشتهاند و در آنجا زبان فارسی، فرهنگ و شعر و ادب است؛ یعنی در آن زمان در آن منطقه اگر کسی میتوانسته به زبان فارسی شعر بگوید، «انسان فرهیخته» شناخته میشدهاست.»
محمدزاده، اضافه کرد:« به سمت اروپا میرویم میبینیم تا بالکان یعنی بوسنی هرزوگوین امروز در قرن دهم قمری، در آنجا فردی پیدا میشود به اسم احمد سودی که در این قرن شرحی بر حافظ و سعدی به زبان فارسی مینویسد. خب معلوم است که مردم آنجا حافظ و سعدی را میشناختند و نیاز داشتهاند که یکی از خودشان این آثار فاخر فارسی را برایشان شرح بدهد؛ اینها قلمرو زبان فارسی بوده است. در تمام سرزمین رسمی ایران به همین شکل است. از دریای کاسپین تا خلیج فارس با وجود زبانها و لهجههای مختلف اما، زبان رسمی و حلقه وصل زبان فارسی بوده است.»
مشکل نسل امروز این است که پیشینه زبان فارسی را نمیدانند
مدیر رادیو ایران با بیان این چکیده از گسترهی جغرافیایی زبان فارسی، تاکیدکرد: «ما وقتی به پیشینه زبان فارسی نگاه میکنیم میفهمیم که چه گوهر گرانبهایی داریم. جالب این است که زبان فارسی نه تنها نقطه مقابل زبانها و گویشهای دیگر ایرانی نبوده بلکه در تعامل با زبانهای مناطق مختلف بوده است. زیرا هیچ موقع در تاریخ نگفتهاند زبان فارسی زبان یک قوم خاص است. اصلاً چنین چیزی نیست و این زبان رسمی اقوام مختلف است.»
این استاد و محقق زبان و ادبیات فارسی با تاکید براینکه این اشکال و برداشت غلط هم باید درست شود که زبان فارسی صرفاً زبان قوم فارس است و با قوم فارس متفاوت است،، بیان داشت:« باید این اشکال را برطرف کنیم چون ممکن است عدهای از سر ناآگاهی بگویند این زبان قوم فارس است و ما چرا باید فارسی صحبت کنیم. چنین چیزی نیست و این زبان زبان رابط و واصل بین همه اقوام ایرانی بوده و اتفاقاً از زبانهای قومی و محلی نیز وام گرفته است.پس هیچ تقابلی وجود نداشته و تعامل کامل داشته است.»
وی، خاطرنشان کرد:« فراموش نشود که بین اقوام ایرانی و زبان فارسی واژه داد و ستد شده است. امروز خیلی از واژهها را داریم که مثلاً ریشهاش سیوندی، راجی و یا سمنانی و … است. حتا عرب زبانها و ترک زبانها هم میبینند که واژگان زبان آنها در فارسی جاری است و این نشان از تعامل و همزیستی بین زبانها و گویشهاست.»
محمدزاده در پاسخ به این که، با این پیشینه از زبان فارسی دوسوال مطرح میشود؛ اینکه چرا زبان فارسی در مواردی با این قدمت مغلوب زبان انگلیسی، فرانسوی و یا عربی شده؟ و دیگر اینکه چرا با این تاریخچهی قوی بعضی آن را کم اهمیت میدانند؟، توضیح داد:« بخشی از آن مربوط به تلاشی است که غربیها برای توسعهی زبانشان میکنند. مثلاً سالهای سال در ایران فرانسویها زبانشان رایج بود. یعنی کلماتی که امروز مثل «مرسی، شوفر، گاراژ و… استفاده میشود ریشهاش در همان زمان است. فرانسویها متخصصانشان را میفرستادند و فناوری را هم میفرستادند، در همین ایران ما مدارس فرانسوی وجود داشت و زبان فرانسه در آنجا اجباری بوده و ما در دورههایی به فرانسه دانشجو میفرستادیم. علل مختلف دیگری هم هست و انگلیسیها نیز به همین شکل بوده است.»
وادادگی زبان فارسی درحال وقوع است، مراقب باشیم
مدیر رادیو ایران خطاب به نسل جوان کشورمان، یادآور شد:« اگر نسل امروز ما زبان فارسی با این پیشینهاش را بشناسند، باور پیدا میکنند که ما صاحب یک زبان غنی و یک فرهنگ بر بستر زبان فارسی هستیم و نباید مغلوب شویم. البته تبادل زبانی اشکال ندارد، هیچ ایرادی ندارد که بین زبان فارسی و مثلاً عربی یا انگلیسی تبادل وجود داشتهباشد کمااینکه امروز هم وجود دارد اما غلبه و انفعال خوب نیست و موجب غلبه و انفعال فرهنگی میشود.»
وی، اضافه کرد:«صدها و بلکه هزاران واژهی فارسی امروز درزبان عربی رایج است. چرا؟ چون طی سالیان سال حتا قبل از اسلام این تبادل به جهت همجواری ما با عربها وجود داشته و به جهت اینکه الفبای زبان فارسی و عربی مشابه است و هر دو از الفبای آرامی گرفته شدهاند این داد و ستدهای زبانی اتفاق افتاده است. خب طبیعی است و ممکن است این تبادل با انگلیسی و سایر زبانها هم اتفاق بیفتد. اما تا مرحلهای که اسمش تبادل باشد نه تا مرحلهای که غلبه و وادادگی رخ دهد. متاسفانه این اتفاق در بعضی از مقاطع تاریخ رخ داده و امروز هم اگر حواسمان نباشد درحال وقوع است.»
محمدزاده در این باره خاطرنشان کرد:« یک زمانی درقرنهای اول و دوم هجری مقابل زبان عربی واداده شدیم، یعنی خلفای اموی و عباسی که ظالم هم بودند در حق فرهنگ مردم ایران هم ظلم میکردند و این اصلاً ربطی به اسلام ندارد.»
ما زبان خودمان را دستِ کم گرفتهایم
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی دربارهی بعضی از چراییهای استفاده از لغات عربی در زبان فارسی، توضیح داد:« گاهی برخی اشتباه میکنند و ربط میدهند که مسلمانها باعث چنین ورود و خروجهای واژگانی شدند. خیر اینگونه نیست و اسلام که دین رحمت است ظلم نمیکند اما خلفای اموی و عباسی در حق ایران که جای خود دارد در حق اهلبیت هم ظلم میکردند. همین خلفای اموی و عباسی در یکی دوقرن اجازه نمیدادند حتا یک خط محتوای زبان فارسی تولید شود و میگفتند زبان رسمی فقط زبان عربی است، در حالی که ایرانیان بیش از هزار سال قبل از آن صاحب آثار و زبان و محتوای علمی بودند. تا اواخر قرن دوم که اولین حکومت ایرانی تشکیل شد و زبان فارسی به مرور رونق گرفت و با آمیختگی که زبان فارسی با فرهنگ اسلامی پیدا کرد، مفاخر بزرگی ظهور کردند و آثار فراوانی تولید شد.
مدیر رادیو ایران همچنین به تغییر کلمات در گفتوگوها و محاورههای عموم اشاره کرد و گفت: «امروز در کلام مردم به ویژه جوانها نگاه کنید، ببینید چقدر واژگان غیرمانوس وجود دارد که ما خودمان بهتر از آن را داریم. اصلاً بحث علم هم نیست و کسی نگفته اگر شما مثلاً مقاله پزشکی مینویسید که دنیا آن را بفهمد، بیایید واژه نامانوس وضع کنید. فرهنگستان هم اصراری ندارد که حتماً واژهای جایگزین اصطلاح پزشکی شود که به فرهنگ و زبان مردم ربط ندارد. اما چرا باید واژه نامانوس و بیگانه در زبانمان باشد؟ چرا باید به خداحافظ بگوییم مثلاً بای بای. چرا مثلاً به جای کلمه سپاس به این زیبایی بگوییم مرسی یا…؟ خب اینها ضربههایی است که به زبان فارسی میزنیم.»
همینطور جلو برویم نسل بعد از ما بلد نیستند حافظ و فردوسی بخوانند
این استاد دانشگاه صحبتهایش را اینگونه ادامه داد:« شما در فضای مجازی نگاه کنید، ببینید از صبح تا شب چقدر زبان فارسی آسیب میبیند. مثلاً لایک به جای پسند، فالو به جای دنبال، اینها کلماتی است که ما برایش معادل داریم اما متاسفانه دچار خودباختگی شدهایم. یعنی خودمان را دستِکم گرفتهایم. این گرفتاریها از آن جایی ناشی میشود که ما پیشینیه زبان فارسی و ارزشهای آن را نمیدانیم.»
از این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی پرسیدیم اگر جلوی این مسیر را نگیریم چه اتفاقی رخ می دهد؟ تاکید کرد:«مطمئنا خواهیم دید که یکی دونسل دیگر، بچههایمان بلد نیستند دیوان حافظ و مولوی و شاهنامه فردوسی را بخوانند. اگر همین روند وادادگی زبانی ادامه داشتهباشد دو نسل بعدمان چطور میخواهد شاهنامه و نظامی گنجوی بخواند؟ و ما این بلا را درک نمیکنیم. بلایی که برسر بعضی فارسی زبانان آمد.»
وی، افزود:« یک خطر دیگری که زبان را تهدید می کند، خطر تغییر و آسیب خوردن به خط رسمی است. در زمانهایی قبل از انقلاب نداهایی میآمد که ما الفبایمان را انگلیسی کنیم یعنی اصطلاحاً فینگلیش بنویسم. بلایی که در تاجیکستان بر سر مردم آمد. تاجیکها امروز فوقالعاده شاهنامه و حافظ را دوست دارند اما نمیتوانند دو خطش را با خطی که فردوسی و حافظ نوشتهاند بخوانند، فقط میتوانند بشنوند یا با الفبای دیگری بخوانند.»
مدیر رادیو ایران، توضیح داد:« وقتی میگوییم حفظ زبان فارسی یعنی باید به همه شئون زبان فارسی توجه کنیم، یعنی توجه کنیم که واژههای بیگانه وارد زبان ما نشود. یک موقع است معادل آن کلمه را نداریم مثلاً رادیو و تلویزیون خب ایرادی ندارد. به جای واژههای فارسی تا حد امکان واژه عربی و غیرضرور هم به کار نبریم.»
نباید رسم خطهای من درآوردی درست کنیم
این استاد دانشگاه، گفت:« پس یکی دیگر از شئون حفظ زبان، حفظ خط است و نباید گذاشت با شکستنهای بیمورد و تقطیع و چسباندن غیرفنی به آن آسیب وارد شود. گرچه مسیر تکامل باید ادامه پیدا کند. توجه داشته باشیم که خوشنویسی علاوه بر اینکه یک هنر است وسیلهی بقای زبان نیز هست. ما به وسیلهی خوشنویسی زبانمان را حفظ کردهایم. نباید رسم خطهای من درآوردی درست کنیم.»
وی به موسیقی که از دیگر شئونات زبان فارسی است اشاره کرد و گفت:« باید موسیقی درست تولید کنیم. چون بسیاری از مردم شعر و ادبیات را به وسیله موسیقی میآموزند. همین الان ما خیلی از اشعاری را که حفظ هستیم از راه موسیقی حفظ کردهایم. بنابراین انتخاب شعر و آهنگ در موسیقی که مردم با آن در ارتباطند هم بسیار مهم است.»
اگر کسی به زبان فارسی آسیب بزند به ایران صدمه زده است
مدیر رادیو ایران، افزود: «یکی دیگر از شئون حفظ زبان فارسی، توجه به زبان اقوام است. زبان اقوام ایرانی چشمههای جوشانی است که میتواند زبان فارسی را طراوت ببخشد در اصل ۱۵ قانون اساسی هم به درستی بر لزوم تقویت و حفظ آنها تاکید شدهاست. نه کسی باید به این فکر باشد که بگوید همه اقوام زبانشان را کنار بگذارند و زبان فارسی حرف بزنند، نه کسانی بیایند بگویند که اقوام باید بازبان خودشان درس و امور رسمی و ملیشان را با زبان بومی انجام دهند، این هم غلط است.»
محمدزاده در این باره نیز یادآور شد:« نباید تعادل از بین برود. قانون اساسی میگوید:زبان رسمی در ایران، زبان فارسی است و اسناد، مکاتبات و نامههای رسمی باید به این زبان نگارش شود. بعد میگوید: ولی در کنار زبان فارسی آموزش زبانهای قومی و محلی در رسانهها و مطبوعات آزاد است». بنابراین زبان رسمی و ملی که حلقه ربط و پیوند همه اقوام است نباید آسیب ببیند. اگر کسی بخواهد به این زبان فارسی آسیب بزند درحقیقت به یک کشور صدمه زده است.»
رسانهها نقش موثری در حفظ زبان فارسی دارند
مدیر رادیو ایران آسیب شناسیهایش راجع بیمهری به زبان فارسی را اینگونه ادامه داد:« امروزه بعد از محیط مدرسه و دانشگاه با رسانهها سروکار داریم. موبایلمان، رادیو و تلویزیون و روزنامه، همه و همه رسانه است. بنابراین زبان این رسانه در تقویت و حفظ زبان فارسی بسیار موثر است. کسانی که برای حفظ و بقای زبان فارسی برنامهریزی میکنند، باید توجه ویژهای به زبان رسانه داشته باشند.»
وی، گفت:« از گذشته روزنامههای ما ویراستار داشتند که برای مراقبت از زبان بوده است. ویراستاری یکی از واحدهای مهم همهی روزنامهها بوده و الان هم همینطور است. میبینیم که روزنامهها و خبرگزاریهای بزرگ واحد ویراستاری دارند.»
آیندهی زبان فارسی در خطر است
این محقق زبان و ادبیات فارسی کشورمان، تصریح کرد: «باید برای آیندهب زبان فارسی احساس خطر کنیم، باید بجنبیم، این حرفهایی که من زدم این تلاشهایی که شما میکنید، تلاشهایی که فرهنگستان میکند، تلاشهایی که تحصیل کردههای زبان فارسی در دانشگاه میکنند، باید همه این تلاشها را دوچندان کنیم و به فرزندانمان بفهمانیم که در اثر بیتوجهی نه تنها زبان آسیب میبیند که کشور هم آسیب خواهد دید.»
وی، گفت:« هیچ یک از اقوام ما راضی نیستند که ایران آسیب ببیند باید این درک ایجاد شود که نابودی زبان ملی و رسمی یعنی نابوی ملیت و هویت.»
محمدزاده، اظهارداشت:« اگر این درک ایجاد شود، اقوام کشور که حاضرند برای وجب به وجب خاک میهن جان بدهند برای این مولفه مهم فرهنگی و ملی هم حاضرند جان بدهند. مگر وطن فقط خاک است؟ وطن یعنی زبان، وطن یعنی فرهنگ، وطن یعنی ادبیات. یعنی ایرانِ با این پیشینه بزرگ، وطن یعنی سعدی و حافظ و مولانا.»
وی، گفت:« هرکدام از اینها آسیب ببیند یعنی وطن آسیب دیده است. اگر یک جایی یک تپهای از وطن از دست برود میشود دیر یا زود آن را پس گرفت، آنگونه که در جنگ عراق پس گرفتیم اما اگر فرهنگ و زبان از دست رفت ممکن است نشود به راحتی آن را بازگرداند. چون در اثر تغییر نسل آن فرهنگ گم می شود اما آن تپه گم نمیشود.»
محمدزاده، خاطرنشان کرد:« باید یک زنگ خطری به صدا در بیاید. باید از دو سه دهه قبل برای نجات زبان و فرهنگ کشورمان شروع میکردیم. کشور ما دو مولفه هویتی دارد. ایرانی بودن به دو مولفه است. یکی اسلام است که همه مردم را جمع کرده، یعنی تمام اقوام و مذاهب ما در یک مولفه هویتی به نام اسلام مشترک هستند. مولفه دیگر زبان فارسی است. همه اقوام مذاهب و حتا ادیان رسمی، مولفه مشترکشان زبان فارسی است. پس مردم ایران دریکی از این دوحالت با هم اشتراک دارند، یا دینمان یکی است یا زبانمان. اگر این مولفه هویت ملی آسیب ببیند امنیت ملی کشور آسیب میبیند.»
دچار خودباختگی زبانی شدهایم، حواسمان نیست
استاد زبان و ادبیات فارسی کشورمان در پایان صحبتهایش خطاب به همهی فارسیزبانان این نکته را نیز متذکر شد:« باید بگوییم کسی که دنبال آموختن زبانهای دیگر است اما در حفظ زبان ملی خود نمیکوشد به نوعی دچار خودباختگی شده است.»
وی، افزود:« باید فکر کنیم از بی توجهی به زبان ملی چه چیزی به دست میآوریم و درمقابل چه چیز را ازدست میدهیم. شما فکر میکنید سعدی عربی بلد نبوده؟ بلد بوده درکتابش هم میبینیم که از کلمات عربی بسیار زیاد به کار برده ولی چرا گلستان و بوستان را به این زیبایی مینویسد؟ شما فکر میکنید فردوسی با این همه عظمتش، در ۶۰ هزار بیت شاهنامه عربی نمیدانسته که به کار نبرده است؟ آن هم در روزگاری که عربی در تمام ایران رایج بوده. شما فکر میکنید قطران تبریزی در تبریز زبان قومی خود را نمیدانسته که شعر فارسی میسروده است؟ نظامی گنجوی نیز به همین شکل. اینها میدانستند که زبان فارسی هویت آنهاست و با این زبان در تاریخ ماندگار میشوند. اگر جز این بود مانند خیلی از شاعران محلی امروز اسمی از آنها نبود.»
مدیر رادیو ایران، هشدار داد:« درد خودباختگی فرهنگی خصوصاً در بحث زبان دردی جدی است و نیازمند توجه ویژه و چندباره است.»
ادبیات، , ایران، , پاسداری زبان فارسی، , زبان فارسی، , فرهنگ، , محمدجعفر محمدزاده، , هفتهنامهی منطقهای سیمره،
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.