Sunday, 7 July , 2024
امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
آخرین اخبار »
- اولین پیام پزشکیان خطاب به مردم پس از اعلام نتایج انتخابات: این تازه آغاز همراهی ماست / مسیر دشوار پیشرو جز با همراهی، همدلی و اعتماد شما هموار نخواهد شد / سوگند میخورم که در این راه تنهایتان نخواهم گذاشت؛ تنهایم نگذارید
- «مسعود پزشکیان» نهمین رییسِ جمهور ایران شد
- تحلیلی کوتاه از بازی همستر کومبات
- نسبت ما و انتخابات
- رابطهی عشق و نفرت نسبت به قدرت غالب
شناسه خبر : 14041
پرینتخانه » شعر و داستان
تاریخ انتشار : ۰۲ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۱:۱۲ | | ارسال توسط : مدیر سیمره
خانهی پدری
اشیا بر چسبِ دلم میشوند
در رفتنی که پای رفتن
میخ زمین میشود.
در سفرِ تنهایی درخت
دفن میشود کودکی مان
کنارِ برگهای باران خوردهی انجیر.
پنجرهها
زیرِ پای مارمولکها
خاطراتم را خاک میکنند.
خواهرم با دستهای کوچکش
ترس را به پنجره پنجره میکوبد اما
مارمولکی آویخته به زنگارِ آیینه
به من میخندد.
هول به شانههایم میزند.
سایه تنهاست
درختِ خانه تنهاست
و مارمولک هم.
درخت با من نمیآید
و من که گم شدهام در من
عبور را از خانهی پدری جابهجا میکنم.
اکنون درخت
نسیم و سایه را ورق میزند
و شاید هم
درخت در گریههای خود
پای در راهِ پاییز ِدر راه
به سمت تمام شدن خود میرود.
برچسب ها
خانهی پدری، , شعر، , فرخنده بهرامی، , هفته نامه منطقهای سیمره،
به اشتراک بگذارید
https://avayeseymare.ir/?p=14041
تعداد دیدگاه : 0
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.