توانا بود هرکه دانا بود
همواره روزگار با سیمره جاری باشید...
Sunday, 7 July , 2024
امروز : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ - 1 محرم 1446
شناسه خبر : 9242
  پرینتخانه » اقتصاد, مقاله تاریخ انتشار : ۲۱ تیر ۱۴۰۰ - ۸:۳۳ | | ارسال توسط :
آینده‌ي نظام ترویج کشاورزی ایران:

تمرکز بر نظام نوآوری و جهانی شدن

تمرکز بر نظام نوآوری و جهانی شدن
از نظر بسیاری از صاحب نظران؛ ترویج کشاورزی به‌عنوان یکی از مولفه‌های اصلی توسعه‌ي کشاورزی، به اهداف خود در راستای (توسعه‌ی منابع انسانی، انتقال فناوری، امنیت غذایی، حفظ محیط‌زیست و...) آن‌چنان که باید و شاید دست نیافته است.

مشکلات ترویج ناتوانی در پاسخ‌گویی به نیازهای متنوع کشاورزان، شکست در تحت پوشش قرار دادن کشاورزان فقیر و گروه‌های کم‌برخوردار، ناپایداری و ضعف منابع مالی اجرایی، حجم زیاد مسئولیت نیروهای ترویجی، ارتباط ضعیف بین ترویج و تحقیق بخشی از این مشکلات می‌باشد.
تا قبل از تاسیس اداره‌ي فلاحت در سال ۱۲۹۶، ترویج کشاورزی موقعیت اجرایی خاصی نداشته و از این زمان به بعد به‌تدریج امکانات متعددی در برنامه‌های دولتی به‌منظور «به‌سازی» بخش کشاورزی به کارگرفته شد و رویکرد به ترویج کشاورزی و فعالیت‌های «ترویج‌گونه» مورد توجه سازمان‌های اداره‌کننده‌ی کشاورزی قرار گرفت. از سال ۱۳۰۵ تا ۱۳۲۰ رویکرد ترویج به‌گونه‌ای گسترده در دستور کار متولیان بخش کشاورزی قرار گرفت و از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ برنامه‌ها و فعالیت‌های ترویجی به‌گونه‌ای فعال‌تر و پرتحرک‌تر شد. در واقع، سرآغاز ایجاد تشکیلات رسمی ترویج کشاورزی ایران در سال ۱۳۲۷ در نیمه‌ی دوم اجرای برنامه‌ی عمرانی هفت ساله‌ی اول و با استفاده از اعتبارات آن، اداره‌کل ترویج کشاورزی به تشکیلات وزرات کشاورزی افزوده شد. پس، آغاز رسمی شکل‌گیری خدمات ترویج در ایران ۱۳۳۰ در جریان مدرنیزاسیون یا نوسازی اقتصادی- اجتماعی در ایران در زمان شکل‌گیری سازمان ترویج در وزارت کشاورزی و دوره‌ی طلایی ترویج در ایران صورت گرفت.
چنان‌چه گفته شد، ترویج با بیش از ۷۰ سال فعالیت در عرصه‌ی اجرا همواره با برخی چالش‌ها و مشکلات دست و پنجه نرم می‌کند. در گذشته؛ نقش ترویج پررنگ‌تر از نقش آن به چشم می‌آمد. نقش ترویج در گذشته به دلیل کمبود منابع اطلاعاتی- ارتباطی؛ مروجان کشاورزی یکی از مهم‌ترین منابع کسب اطلاعات کشاورزی برای کشاورزان و بهره برداران محسوب می‌شد.
در شرایط حاضر، مدیریت مزرعه و سیستم‌‌های زراعی در روستاها نسبت به گذشته دچار تغییرات شتابانی گردیده‌ که این امر به نوبه خود بر ترویج کشاورزی اثر می‌گذارد، زیرا ترویج با جمعیت متنوع‌تر و مخاطبان ناهمگون‌تری رو‌به‌رو شده‌است. از طرفی وابستگی ترویج به عملکرد سایر بخش‌ها نظیر: عرضه به موقع اعتبارات بانکی، عرضه به موقع نهاده‌ها و انگیزه‌های قیمتی و… و هم‌چنین تفاوت پایگاهی بین تحقیق و ترویج و عدم هماهنگی بین آن دو بخش و وجود اهداف متفاوت از مشکلات ترویج می‌باشد.
بنابراین ترویج کشاورزی در دهه‌های آتی برای ادامه‌ی فعالیت خود با تنگناهای بسیاری مواجه است، از جمله: نبود نگاه به رشته‌ی ترویج به عنوان یک تخصص، بحران مبانی نظری پویا و ساختارمند و مطابق با اصول علمی در این زمینه است. نوع مکتب فکری و مبانی نظری ترویج کشاورزی باعث شده‌است که ترویج همه چیز باشد و هیچ نباشد. بدین معنی که بخش اجرایی، هر وظیفه و فعالیتی را به دوش ترویج قرار داده و در عین حال آن را در هاله‌ای از ابهام فرو برده است.
کارشناس ترویج کشاورزی در ذهن خود، با این سوال مواجه می‌شود که آیا فعالیتی که انجام می‌دهد واقعاً ترویجی است؟ شاید بسیاری از فعالیت‌های صورت گرفته ترویجی نباشد. از مهم ترین دلایل این چندگانگی و سردرگمی به مبنای نظری ترویج و آموزش کشاورزی بر‌می‌گردد. امروزه یکی از مشکلات ترویج این است که فاقد مبانی نظری، شرح وظایف، اهداف و…مختص به خود است و فعالیت‌‌های آن غالباً بر اساس سلایق افراد انجام می‌پذیرد. ترویج جایگاه خود را به عنوان یک منبع اطلاعاتی معتبر از دست داده است. بنابراین بسیاری از برنامه‌ریزان، سیاست‌گزاران و حتا کشاورزان وجود ترویج کشاورزی و بقای آن را شاید غیرضروری می‌دانند. لذا وجود مبانی نظری و مدل‌های جدید برای توجیه فعالیت‌های ترویجی و مشاوره‌ای به عنوان یک ضرورت مطرح است.
تغییر در ساختار سازمانی نظام ترویج کشاورزی در ایران از دیدگاه صاحب‌نظران موضوعی حائز اهمیت است. نظام‌های ترویجی بخشی از بوروکراسی ملی می‌باشند، دچار همان مشکلاتی هستند که نوعاً در سازمان‌های دولتی یافت می‌شود؛ مثل: کمبود توانایی کارفرمایانه، گرایش سست آن‌ها در تصمیم‌گیری و ناتوانی‌شان در واکنش نسبت به اطلاعات دریافتی از محیط درون و برون سیستم بخش کشاورزی.
در کشور ما چالش‌های فرا روی ترویج کشاورزی به واسطه‌ی تحولات سریع جهانی در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی لزوم ایجاد تحولات نهادی در ترویج کشاورزی را ضروری ساخته است. رویکردهای زیادی در سال‌های اخیر به منظور ایجاد تغییر در ساختار ترویج کشاورزی ایران انجام شده‌است که عبارتند از: ترویج مجازی، ترویج تکثرگرا، نظام نوین ترویج، طرح یاوران تولید و…
برای مثال: ترویج مجازی یا الکترونیکی یکی دیگر از رویکردهایی است که در سال‌های اخیر بیش‌تر مورد توجه دست اندرکاران بخش کشاورزی قرار گرفته است. در عصر حاضر که عصر ارتباطات و اطلاعات می‌باشد با برخورداری از منابع گسترده ارتباطاتی و اطلاعاتی نقش ترویج کم‌رنگ‌تر از قبل شده‌است. ترویج یک مشکل قدیمی دارد و آن، خدمت‌رسانی به توده‌ی وسیعی از مخاطبان ناهمگون است. بحث راجع به گروه‌های هدف توسعه‌ی کشاورزی بدون توجه به نیازهای طبقات مختلف (شامل زنان روستایی و جوانان) ناقص است.
از این رو، افزایش دست‌رسی به اطلاعات نقش مهم و قابل توجهی در کاهش فقر و پوشش دهی گروه‌های کم برخوردار دارد. یکی از مشکلات کنونی ترویج کشاورزی، نگرش نامساعد پرسنل ترویج می‌باشد و عمده‌ خدمات ترویج کشاورزی در ایران به کشاورزان و روستاییان باسواد و نیز بهره‌برداران پیشرو جذب شده است؛ لذا تمایل چندانی به ارائه‌ی خدمات به افراد کم‌سواد و فاقد زمین وجود ندارد، از این رو ترویج کشاورزی باید به جای ارائه‌ی بسته‌های فناوری از قبل آماده شده به گروه‌های کشاورزان ناهمگن تلاش کند تا توصیه‌های خود را مبتنی بر نیازهای اطلاعاتی کشاورزان تنظیم نماید.
ترویج مجازی، گسترش توسعه‌ی کشاورزی با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در فضای مجازی است و سبب انتقال اطلاعات و توسعه‌ی روستا، همکاری‌های متقابل، کشش متقابل، افزایش عمق و بهبود محتوای پیام‌های ترویجی و افزایش امکانات و توانایی ترویج شده، در نهایت باعث کاهش هزینه و صرفه‌جویی در زمان می‌شود، ولی از طرف دیگر آموزش الکترونیک نظیر: وبینارهای آموزشی منجر به کاهش آموزش چهره به چهره که در زمینه‌ی آموزش‌های مهارتی نقش به‌سزایی دارند، شده‌است.
یکی دیگر از رویکردهای اصلاحی استفاده از ره‌یافت ترویج تکثرگرا در سال‌های اخیر بوده‌است. تکثرگرایی به عنوان یکی از پدیده‌های نوظهور در نظام نوین ترویج می‌باشد. این ره‌یافت منجر به تلفیق نظام تکثرگرایانه یا چندگانه با منابع محدود، کاهش رقابتی سالم، حذف خدمات زائد و جبران کسری بودجه وزارت‌خانه‌ی کشاورزی شده‌است. در این رویکرد، دستگاه‌های دولتی و غیردولتی زیادی به ارائه‌ی خدمات ترویجی می‌پردازند.
یکی از ره‌یافت‌های بسیار مهم اتخاذ شده در سال‌های اخیر برای ایجاد تغییرات در ساختار نظام ترویج کشاورزی ایران، پیاده‌سازی نظام نوین ترویج است که برای از میان برداشتن عیوب نظام‌های ترویجی پیشین است. شواهد نشان می‌دهد که نظام نوین ترویج به‌طور کامل نتوانسته است عیوب قبلی این نظام را برطرف کند. برخی از مشکلات موجود در نظام نوین ترویج کشاورزی، قابلیت بررسی بیش‌تر دارد و خیلی از مشکلات در این نظام یا بی‌جواب مانده یا به‌خیلی از مسائل به‌طور سطحی پرداخته شده‌است. نظام نوین ترویج بر خلاف اسم خود خیلی نوسازی نشده‌است و برای حال حاضر و سال‌های آینده به حد کافی پاسخ‌گو نیست. پس، باید برنامه‌ریزان ترویجی آینده‌ی ترویج را در برنامه‌ریزی‌های خود در نظر بگیرند.
هم‌چنین یکی از مشکلات بخش ترویج کشاورزی، عدم تناسب زیرساخت‌های این بخش با انتظارات و پاسخ‌گویی به نیازهای در حال تغییر بهره‌برداران این بخش، هم‌چنین تمرکز عمده‌ي‌ فعالیت‌ها مبتنی بر زیربخش‌های باغبانی و زراعت است. لذا محوریت بخشیدن به کشاورزان و نیازهای تولیدکنندگان در بخش کشاورزی و تمرکز بر تجاری‌سازی فرآیندهای کشاورزی بایستی سرلوحه‌ی برنامه‌های ترویجی قرار گیرد. ساختار پیشنهادی برای بهسازی سیستم ترویج کشاورزی؛ حرکت به سمت برنامه‌ریزی جهت به‌کارگیری نظام ملی نوآوری کشاورزی و نظامی فراتر از نظام مرسوم می‌باشد که در این نظام بایستی مبتنی بر تفکر سیستمی و یک نظام باز بوده و همه ذی‌نفعان دخیل در بیرون و درون این نظام و نقش‌های آن‌ها بازتعریف شود.
در نظام پیشنهادی مذکور؛ توانمندسازی، انگیزش و نگه‌داشت سرمایه‌های انسانی چه بهره‌برداران و چه نیروهای متخصص باید بیش از پیش مدنظر قرار گرفته‌شود. بدین‌منظور؛ باز تعریف وظایف، تقویت و توسعه شبکه‌ی ترویج مبتنی بر تسهیل‌گران و مددکاران به عنوان بازوان همیار در عرصه‌ی اجرا؛ تقویت، تجهیز و توسعه‌ی شبکه عاملین ترویج (آموزش‌گران کشاورزی، مددکاران، تسهیل‌گران، مروجان؛ مدیران ترویجی و…) بایستی در دفتر توسعه‌ی شبکه‌ی عاملین ترویج در دستور کار قرار گرفته شود.
اگر بخواهیم نقش ترویج کشاورزی در درون نظام‌های سه‌گانه؛ انتقال تکنولوژی، سیستم دانش و اطلاعات کشاورزی و نظام نوآوری کشاورزی را مورد مقایسه قرار دهیم. می‌توان به این نتیجه رسید که در رهیافت انتقال تکنولوژی، نقش ترویج به عنوان پلی ارتباطی بین بخش تحقیقات و کشاورزان است و این ارتباطی خطی و یک طرفه است. هم‌چنین در نظام دانش و اطلاعات کشاورزی، نقش ترویج، تسهیل فرآیند مدیریت دانش است و هر سه بخش تحقیق، ترویج و کشاورز با یک‌دیگر تعامل دارند.
در نظام نوآوری کشاورزی تنها عرضه دانش و انتقال فناوری به تنهایی کافی نیست و نقش اصلی ترویج، تسهیل فرآیند مدیریت نوآوری در بخش کشاورزی است و سایر ذی‌نفعان مثل: مصرف‌کنندگان، فرآوری‌کنندگان محصولات، صادرکنندگان، تعاونی‌های کشاورزی، تأمین‌کنندگان نهاده‌ها، بانک‌های وام دهنده، اجاره‌دهندگان زمین و از طرف دیگر کلیه‌ی سیاست‌های دولت و چارچوب مقررات و در نهایت به کل ذی‌نفعان بایستی توجه شود. برای شکوفایی در این نظام، آموزش عاملان ترویج و مروجان پایه‌های اصلی تحقیقاتی است که از طریق نیازسنجی آموزشی فراهم شده و باید در اختیار بخش تحقیقات قرار گرفته شود.
استفاده از ظرفیت‌های شرکت‌های خدمات مشاوره‌ای فنی و مهندسی، تقویت؛ حمایت از اتحادیه‌ها و تشکل‌های صنفی در بخش کشاورزی، استفاده از ظرفیت دانش‌آموختگان بخش کشاورزی جهت رفع کمبود نیروی انسانی متخصص در عرصه‌ی عملیات مزرعه، گسترش سطح پوشش خدمات فنی و مهندسی، مهندسی فرآیند تولید، کاهش ضایعات و تسریع انتقال دانش به تولیدکنندگان مدنظر بهبود کمی و کیفی تولیدات کشاورزی مدنظر قرار گرفته خواهد شد.
هرچند چنان‌چه گفته شد در سال‌های اخیر فعالیت‌هایی برای حرکت به سمت تغییر و نوسازی در ساختار ترویج کشاورزی ایران انجام شده‌است، اما نبایستی از توجه به اثرات جهانی شدن بر بخش کشاورزی، تشدید فضای رقابتی در این بخش، حاکمیت نگاه بازارگرا بر فرآیند تولید و فرآوری محصولات، بازاریابی و بازاررسانی برای حرکت هم‌سو با تغییرات جهانی در بخش کشاورزی و گذار از کشاورزی سنتی به سمت کشاورزی تجاری (رقابتی) غافل ماند. در به‌کارگیری نظام نوآوری کشاورزی؛ سرمایه‌گذاری در ایجاد و توسعه زیرساخت‌ها در بخش کشاورزی، توجه به مشتریان، مصرف‌کنندگان و تعیین کننده بودن نقش آن‌ها در تولید تا بازار (زنجیره‌های ارزش تولید و عرضه‌ی محصولات کشاورزی) و هم‌چنین نیازهای آموزشی آن ها اهمیت زیادی دارد.
لذا رویکرد آینده‌ي ترویج کشاورزی برای ادامه در بستر کشاورزی ایران مبتنی بر تمرکز بر به‌کارگیری نظام نوآوری کشاورزی بوده و در آن نظام؛ ترویج بایستی حیطه‌‌ی مخاطبان خود را باید وسعت بخشد. این مخاطبان دربرگیرنده‌ی همه‌ی ذی‌نفعان و دست‌اندرکاران بخش کشاورزی از جمله: اجرا، تحقیق، ترویج، کشاورز، سیاست‌ها و مقررات، بخش دولتی و خصوصی، سرمایه‌گذاران، تأمین‌کنندگان نهاده‌ها، صادرکنندگان، سیاست‌گذاران و … است. در این مقاله ممکن است ابعادی مورد غفلت قرار گرفته شده باشند و تبعاً برای طراحی نظام جامع و بازتعریف ترویج به هم‌فکری با تمام زیربخش‌ها و ذی‌نفعان در بخش کشاورزی نیازمندیم.

‌پی‌نویس‌ها:
۱- دانش آموخته‌ی دکترای ترویج کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس
۲-کارشناس ارشد و محقق بخش تحقیقات روستایی

منابع:
آقاسی‌زاده، ف (۱۳۸۳). تحلیل عوامل و الزامات نوین تجدید ساختار سازمانی ترویج کشاورزی ایران، فصل‌نامه پژوهش و سازندگی در زراعت و باغبانی، شماره‌ی ۶۴.
رعنایی کردشولی، ح و مرتضوی، م (۱۳۹۵). اصلاحات ساختاری در نظام ترویج کشاورزی ایران، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی.
احمدوند، م، شریف‌زاده، م و شاه‌ولی، م (۱۳۸۴). آینده‌ی ترویج و روندهای آن؛ یک فراتحلیل. نشریه‌ی روستا و توسعه، دوره‌ی ۸، شماره‌ی ۲، صص ۸۵-۱۰۴.

نویسنده : مهشید بهادری1، زیبا رشنو2 | سرچشمه : سیمره583(12 تیرماه1400)
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.